شناسهٔ خبر: 14957415 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: باشگاه خبرنگاران جوان | لینک خبر

نقش‌های زیادی دوست داشتم بازی کنم ولی نشد/ رفتن به سینما یک اتفاق خوشایند است

اگر به چند سال قبل بازگردم، سعی میکنم با هوشیاری بیشتری کارهایم را انجام دهم و از زمان استفاده بهتر و بیشتری بکنم.

صاحب‌خبر -
خبرنگار حوزه سینما   گروه فرهنگی   باشگاه خبرنگاران جوان ؛ ناصر هاشمی هنرمند نام آشنایی است که توانمندی‌های او در عرصه سینما و تلویزیون بارها به اثبات رسیده. او که فارغ التحصیل رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است، آثار بزرگی همچون «روزگار قریب» و «خانه پدری» را در کارنامه هنری خود دارد و سال گذشته هم با فیلم سینمایی «برادرم خسرو» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت که هم‌اکنون در نوبت اکران است.

 گفت و گوی با این بازیگر را در ادامه می‌خوانید:
 
مدت زیادی است که شاهد هنرنمایی شما در قاب تلویزیون نیستیم، ‌دلیل دوری شما از این قاب جادویی چیست؟

علت دور بودن من تلویزیون است که شرایط و فضای خاصی دارد. اگر پیشنهاد خوب و جدی از طرف تلویزیون باشد حتما استقبال می‌کنم. درباره ساخت فیلم هم حرف‌ها در حد تعارف بود. همانگونه که سال گذشته سینما مرا خواست و من هم استقبال کردم.

به عنوان بازیگری که حضور در هر دو مدیوم تلویزیون و سینما را تجربه کرده‌اید، ایفای نقش در کدام قاب را سخت‌تر دیدید و بیشتر مایل به هنرنمایی در کدام مدیوم هستید؟
آسان‌ترین کارها هم اگر قصد خوب انجام دادنشان را داشته باشید، سخت می‌شود. از نظر سختی بازی، سینما و تلویزیون تفاوت چندانی ندارند، اما سینما برای یک بازیگر امتیاز بیشتری دارد و این به دلیل جایگاه سینما در کل جهان است.

تلویزیون از سینما همه گیرتر بوده و مورد استفاده عموم مردم است، سریال سازی برای تلویزیون هم کار خیلی سختی است. سریال شامل قسمت‌های بیشتری شده و داستان بازتر تعریف می‌شود و همه در خانه شان به تماشای تلویزیون می‌نشینند، اما جهان سینما همه گیر نبوده و مردم برای تماشای فیلم باید از خانه خارج شوند و پول پرداخت کنند و در سینما فقط باید فیلم دید.

در سینما اگر کار خود را درست انجام دهید مورد توجه منتقدان، کارگردانان و... قرار می‌گیرید و این گونه وارد موقعیت حرفه‌ای تری نسبت به قبل می‌شوید.

رفتن به سینما یک اتفاق خوش آیند است مثل رفتن به مهمانی یا یک مراسم. لباس می‌پوشید. به سینما می‌روید. پول می‌پردازید، بلیط می‌خرید. احیانا دعوت می‌شوید یا دعوت می‌کنید و در سالن تاریک خودتان هستید و دنیای فیلم، اما تلویزیون به راحتی در اختیار شماست. در آشپزخانه و در اتاقها و ... بیننده به صدای شما گوش می‌دهد و در حال کار، گاهی به شما نگاه می‌کند. شما یکی از افراد فامیل یا اشیائی می‌شوید که بیننده دائما شما را می‌بیند که این به معنی آسان بودن کار نیست. منظورم این رسانه است.

نقشی بوده که علاقه مند به ایفای آن بودید، ‌اما موفق نشدید؟  
نقش‌های زیادی بودند که در جوانی دوست داشتم و نشد. حالا دیگر باید سن خودم را بازی کنم. میدانید بازیگران دوست دارند نقش‌های پیچیده را بازی کنند تا مهارت‌هایشان را نشان دهند.
 
«برادرم خسرو» یکی از همین نقش‌های پیچیده بود، که با مهارت شما به بهترین شکل اجرا شد، چگونه به این نقش رسیدید؟
فیلم نامه خوبی داشت. با کارگردان و همکاران بازیگرم که همه عالی بودند. چند هفته بحث و تبادل نظر و تمرین داشتیم تا به شناخت نقش‌ها و نحوه اجرای آن رسیدیم. این بحث و گفتگو زمان فیلم برداری هم وجود داشت. البته هر بازیگری بخشهایی از بازی اش را دوست دارد و بخش هایی را نه. من در کل از کارم راضی بودم. بحث، گفت گو و تمرین بسیار مهم است که در خیلی از کارها وجود ندارد یا من کمتر دیدم. بارها پیش آمده که بعد از دیدن فیلم بخودم گفتم کاش جور دیگری بازی میکردم.

با توجه به این که شما به تدریس بازیگری هم پرداخته‌اید، به نظر شما این روزها افراد مستعد برای ورود به عرصه بازیگری باید چه کار کند؟
جرقه‌های استعداد در رشته‌ای در کودکی خود را نشان می‌دهد و بسیاری از آدم‌ها به سمت علایق شان می‌روند و راه را پیدا می‌کنند. در زمان ما کانون پرورش فکری مهمترین محل برای کودکان و نوجوانان بود تا بیاموزند و راه شان را پیدا کنند. حالا فرهنگ سراها، آموزشگاه‌های هنری و جاهای بسیارخوبی هست که نوجوانان می‌توانند به آنجا مراجعه کنند.

کسی که هدف جدی داشته باشد و پشتکار می‌تواند به شکلی خود را وارد گروهی کند و با اجرای کوچکترین نقش‌ها یا حتی جارو کردن صحنه شروع کرده تا رشد کند. کاری که اساتید و پیشکسوتان ما می‌کردند. امروزه از هر بیست نفری که به کلاس‌های بازیگری می‌روند شاید سه چهارنفر باقی بمانند چون بسیاری فقط یک رویا دارند و متوجه سختی‌های راه نیستند. تلاش و جستجو حتما شما را به جایی می‌رساند.
 
منتظر کار جدیدی از شما در قامت کارگردانی باشیم؟
امیدوارم. خودم دوست دارم که طرح‌هایم را اجرا کنم. 

کارگردانی را بیشتر می‌پسندید یا بازیگری را؟
کارگردانی دشوار است چون چیزهای دیگری به غیر از مهارت‌های هنری نیز در آن دخیل‌اند، مثلا کارگردان به فکر سرمایه هم باید باشد که این خارج از جنبه‌های هنری کار است و کارگردان مجبور است جوابگوی بخش‌های دیگر هم باشد، ‌اما بازیگر کار خودش را انجام می‌دهد و درگیر این مسائل نیست.

اگر قرار باشد که به چند سال قبل برگردید باز هم بازیگری را انتخاب خواهید کرد؟
بله، ولی سعی می‌کنم با هوشیاری بیشتری کارهایم را انجام دهم و از زمان استفاده بهتر و بیشتری کنم و هنرهای دیگری را که دلم میخواست بیاموزم.
 

گفتگو از ملیکا نصیری صنعتی



انتهای پیام/