ديدگاه شما درباره اظهارات امام جمعه مشهد درباره برگزار نشدن كنسرت در اين منطقه از كشور چيست؟
مديريت موسيقي و برگزاري كنسرت در۳۷سال گذشته همواره با فراز و نشيبهاي زيادي مواجه بوده و به صورت كلي در وضعيت نامتعادلي قرار دارد. اظهارات آيتا... علمالهدي در شرايطي مطرح ميشود كه قانون اساسي كشور براساس دين مبين اسلام نوشته شده و احكام اسلامي در آن مستتر است. به همين دليل همه بايد از قانون تمكين كنند و كسي نميتواند به صورت مستقل و فردي تصميمگيري و حکم صادر كند. اگر قرار باشد در يك كشور برخي احكامي جدا از قانون اساسي كشور مطرح كنند، مديريت يك سرزمين با مشكلات جدي مواجه ميشود. نكته جالب اين است كه در دوران جنگ تحميلي كه كشور در حالت جنگ قرار داشت كنسرتها در شهرهاي مختلف و در موعد مقرر برگزار ميشد و هيچ مانعي براي برگزاري كنسرت وجود نداشت. در همان مقطع زماني برخي از افراد از حضرت امام پرسیده بودند كه چرا در راديو و تلويزيون موسيقي پخش ميشود كه ايشان در پاسخ به اين افراد عنوان كرده بودند: «شما خاموش كنيد و گوش نكنيد». اين ديدگاه حضرت امام درباره موسيقي نشان ميدهد كه مباحث حكومتي با نظرات شخصي افراد تفاوت دارد و نميتوان ديدگاه شخصي افراد را به شكل ملي و فراگير مطرح كرد. مقام معظم رهبري در سال۷۵ از صدا و سيما بازديد كردند. بازديد ايشان از بخش موسيقي رسانه ملي بيش از همه قسمتها بود و در حالي كه بازديد از قسمتهاي ديگر سازمان چند دقيقه طول ميكشيد در حدود دو ساعت در بخش موسيقي حضور داشتند و براي اهالي موسيقي صحبت كردند. در اين بازديد بنده و آقاي عليرضا افتخاري براي ايشان اجراي زنده داشتيم كه مورد توجه ايشان قرار گرفت. پس از پايان برنامه رهبر معظم انقلاب سخنان بسيار مهمي درباره موسيقي بيان كردند كه بنده در آخرين جلسه شوراي شهر تهران آن را براي اعضاي شورا قرائت كردم. مقام معظم رهبري در اين ديدار عنوان كردند: «بنده با بسياري از مسائل فرهنگي غربي موافق نيستم، اما يكي از نكات مثبت موسيقي غربي اين است كه براي نظام موسيقي خود يك چارچوب علمي تدوين كرده و انسانهاي خردمند و انديشمند با خريد بليط به كنسرت ميروند و از موسيقي لذت و بهره ميبرند». از سوي ديگر مدتهاست در شهرهای مشهد و قم به دليل وجود حرمین مطهر حضرت امامرضا (ع) و حضرت معصومه (س) كنسرت برگزار نميشود و بسياري از هنرمندان بافت مذهبي اين شهرها را در رويكرد خود در نظر ميگرفتند. با اين وجود اظهارات آيتا... علمالهدي اين مساله را از يك دغدغه فرهنگي به يك مساله سياسي تبديل كرده و به همين دليل حساسيتها نسبت به اين مساله بيشتر از گذشته شده است.
وزارت ارشاد و آقاي جنتي خيلي زود سخن آقاي علمالهدي را پذيرفتند. با اين حال رئيسجمهور همه را به تمكين از قانون دعوت كرد و عنوان كرد وزير ارشاد نبايد در اين زمينه كوتاه بيايد. آيا دولت واكنش مناسبي به اين مساله نشان داد؟
آقاي جنتي خيلي زود در مقابل مواضع آقاي علمالهدي كوتاه آمد كه نبايد چنين ميشد. به نطر من جمعي از هنرمندان متعهد كشور بايد خدمت آقاي علمالهدي ميرسيدند و درباره موسيقي، معنا و كاربرد آن با ايشان صحبت ميكردند و عنوان ميكردند موسيقي براي تقويت روح و روان افراد يك جامعه لازم و ضروري است و كاربرد ضد مذهبي ندارد. موسيقي يك هنر بسيار گسترده و عجيب است. بدون شك موسيقي در شكلگيري تمدن بشري تاثير زيادي گذاشته و يكي از مهمترين نشانههاي فرهنگي جوامع و ملتهاست. برخي از روانشناسان معتقدند يكي از دلايل ساخته شدن اتومبيلهايي مانند «بنز» و «بيامو» در آلمان كه بسيار منظم و دقيق ساخته ميشوند اين است كه در فرهنگ اين كشور موسیقیدانهاي بزرگي مانند بتهوون، باخ، موتزارت و هايدن وجود داشته است كه موسيقي آنها همواره سبب تقويت روح و روان مردم آلمان شده است. ما نبايد با نگاهي سياسي به مقوله فرهنگ و موسيقي نگاه كنيم. به همين دليل به نظر من آقاي جنتي در پاسخ به آقاي علمالهدي عجله كردند و بايد با طمانينه و قاطعيت بيشتري برخورد ميكردند.
چرا در جامعه ما در برخی مسائل چرخدندههاي اعتقادی و فرهنگي به هم گير ميكند و در پارهای مسائل فرهنگي يك نوع دوصدايي بين چهرههای دینی و اهالي فرهنگ و هنر به وجود ميآيد؟ چه نهادي متولي هماهنگي اين دوگانگي است؟ چرا در حالي كه اختيارات در دست يك طرف است، مسئوليتها در اختيار طرف مقابل قرار دارد؟
به نظر من در دو دهه گذشته سياستگذاري فرهنگي در كشور ما در يك وضعيت آنارشيسم محض قرار داشته است. در كشور ما همه مسائل فرهنگي به سليقه مديران و ديدگاههاي شخصي آنها ارتباط پيدا ميكند. اگر يك مدير رويكرد مناسبي در مقابل هنرمندان داشته باشد او را مديري خوب ميدانند و اگر رويكرد مناسبي نداشته باشد وي را مديري خوب نميدانند. در نتيجه همهچيز به سليقه افراد بستگي دارد و نه به سياستها و برنامهريزيها. نكته مهم در اين زمينه اين است كه آنارشيسم فرهنگي«اقتصاد هنر» را از بين ميبرد. در شرايط كنوني يك مدير كنسرت كه برنامهريزي زيادي براي يك كنسرت انجام ميدهد تا لحظه آخر نميداند كه آيا كنسرت برگزار ميشود يا خير. اين وضعيت در سينماي كشور هم به وجود آمده است. در گذشته اگر يك فيلمنامه از وزارت ارشاد پروانه ساخت ميگرفت بدون هيچ مشكلي ساخته و در نهايت اكران ميشد. اين در حالي است كه در شرايط كنوني برخي از فيلمهاي ما كه از وزارت ارشاد مجوز گرفتهاند و براي ساختن آنها زحمات بسيار زيادي كشيده شده از روي پرده سينماها بدون هيچ دليل موجهي پايين كشيده ميشوند. بدون شك اينگونه رفتار نمونه بارز آنارشيسم فرهنگي است. متاسفانه در كشور اختلاف عميقي بين نهادهاي تصميمگيرنده وجود دارد كه همين مساله موتور فرهنگي جامعه را از حركت صحيح انداخته است. در سالهاي اخير فرهنگ و اجتماع به محل نزاع جريانهاي سياسي تبديل شده و هر مسئولي براساس ديدگاههاي شخصي و جناحي خود با فرهنگ برخورد ميكند. فرهنگ در كشور ما به «فيلي در تاريكي» از منظر حضرت مولانا تبديل شده كه هر كسي از ظن و ديدگاه خود آن را تفسير و تبيين ميكند.
آيا انتظاراتي كه از نظر فرهنگي از آقاي روحاني داشتيد در سه سال گذشته محقق شد؟
آقاي روحاني در مبارزات انتخاباتي از شعارهاي خوبي به ويژه در زمينه فرهنگي و اجتماعي استفاده كردند. با اين وجود در عمل اتفاقات ديگري در كشور رخ داد كه با شعارهاي مطرح شده فاصله داشت. ما بايد اين نكته را بپذيريم كه برخي از تصميمات مهم فرهنگي درجايي گرفته ميشود كه مشخص نيست بايد كدام مسئول را مورد مواخذه قرار داد. دولت آقاي روحاني نيز تلاش كرد فضاي امنيتي و سياسي را تا حد امكان از عرصه فرهنگ دور كند كه در اين زمينه تاحدودي موفق بوده است. با اين وجود هنوز برخي نهادها در برگزاري همايشهاي هنري و فرهنگي و كنسرتها دخالت ميكنند كه نشاندهنده محقق نشدن همه شعارهاي آقاي روحاني است. يكي از مطالبات هنرمندان از سياستمداران همواره اين بوده كه مسائل فرهنگي را وجه المصالحه خود قرار ندهند. چرا هنگامي كه يك كنسرت در تهران برگزار ميشود نبايد اين كنسرت در شهرستانهاي ديگر چون شيراز، اصفهان، مشهد و تبريز برگزار شود؟ چرا نگاه اصلاحطلبان و اصولگرايان نسبت به يك كنسرت صد و هشتاد درجه متفاوت است و هر كدام با عينك جرياني و حزبي به مسائل فرهنگي نگاه ميكنند؟ دغدغه اصلي هنرمندان ايجاد نشاط عمومي و آرامش بيشتر فضاي جامعه است. جامعهاي كه زمينههاي فعاليت فرهنگي مناسبي داشته باشد به رشد اقتصادي بيشتري نيز دست پيدا خواهد كرد.
ديدگاه شما درباره زنان موسیقیدان چيست؟
بنده به عنوان يك موسيقيدان با اين مساله مشكلي ندارم و معتقدم زنان نيز مانند مردان بايد استعدادهاي دروني خود را در اين زمينه بروز دهند. به نظر من در اين زمينه ديدگاههاي شخصي و سليقهاي برخي افراد بر اصل و اساس موضوع سايه افكنده و اجازه نميدهد اين مساله به خوبي در جامعه مطرح و چكش كاري شود. برخي از علما نسبت به اين مساله حساسيت دارند كه ما به حساسيتهاي آنها احترام ميگذاريم. با اين وجود نصف افراد حاضر در جامعه را زنان تشكيل ميدهند كه به هر حال دغدغههاي خاص خود را دارند. مساله مهم ديگر اينكه بسیاری از دغدغههاي زنان در طول سي و هفت سالي كه از انقلاب اسلامي ميگذرد همواره مسكوت باقي مانده و به صورت جدي به آن پرداخته نشده است. هنوز زنان هنرمند جامعه ما داراي سالنهاي مخصوص به خود نيستند كه در آن بتوانند هنر خود را بروز بدهند. قانون جامعه بايد ملاك عمل همه مسئولان باشد و بايدها را از نبايدها جدا كند. تا زماني كه مسئولان جامعه نظرات شخصي خود را در مساله مديريت جامعه دخالت دهند وضعيت به همين صورت است و مشكلات به صورت جدي حل نخواهد شد.
در سالهاي اخير رويكرد صداوسيما نسبت به موسيقي چگونه بوده است؟ چرا در رسانه ملي موسيقي اصيل ايراني جاي خود را به موسيقي بدون شناسنامه داده است؟
صدا وسيما هيچگاه نتوانسته درباره موسيقي ملي ايران يك سياست صحيح و منطقي در پيش بگيرد. رسانه ملي در۳۷سالي كه از عمر انقلاب اسلامي ميگذرد همواره با خلا تصميمگيري درست براي معرفي موسيقي ملي در بين اقشار مختلف مردم و همچنين در عرصه بينالمللي مواجه بوده است. متاسفانه در برخي مقاطع مشاهده ميشود كه صداو سيما به صورت «دزدكي» موسيقي را معرفي ميكند و به صورت گذرا از آن عبور ميكند. در شرايط كنوني بسياري از افراد جامعه و علاقهمندان به موسيقي نميدانند كه استاد جليل شهنار يا استاد حسن كسايي چه كساني بودند و چه هنري داشتند. بدون شك وظيفه صداوسيماست كه اين چهرههاي برجسته را به مردم معرفي كند تا علاقهمندان به موسيقي بتوانند از هنر بزرگان كشور الهام بگيرند. متاسفانه صدا وسيما در اين زمينه كوتاهي كرده و راهي را در پيش گرفته كه نبايد در پيش ميگرفت.
شما به عنوان عضو شوراي شهر تهران تخلفات مالي در شهرداري تهران را تاييد ميكنيد؟
در شهرداري تهران ولنگاري مالي وجود داشته و هماكنون نيز وجود دارد. ما در شوراي شهر به صورت جدي تخلفات مالي شهرداري را مورد بررسي قرار دادهايم. با اين وجود تخلفات مالي در شهرداري تهران به اندازهاي بالاست كه بايد عنوان كرد شهرداري تهران يك «دولت» در «دولت» ديگر است. بودجه سالانه شهرداري تهران در حدود ۲۰هزار ميليارد تومان است كه از بودجه برخي وزراتخانهها و همچنين برخي از استانهاي كشور بيشتر است. نكته ديگر اينكه شهردار تهران درباره بدهيهاي خود يك رقم را اعلام ميكند در حالي كه بررسيهاي ما در شوراي شهر نشان ميدهد كه رقمي كه شهرداري اعلام ميكند با رقم واقعي تفاوت بسيار زيادي دارد. نكته ديگر اينكه پاسخگويي شهرداري تهران در زمينه مسائل مالي بسيار سخت و دشوار پيش ميرود و نكات ابهام زيادي در اين زمينه وجود دارد. شهرداري تهران از راههاي مختلفي استفاده ميكند تا از پاسخگويي به شوراي شهر طفره برود. با اين وجود بنده از همين جا اعلام ميكنم كه اگر شهرداري تهران رويكرد خود را در زمينه پاسخگويي به شوراي شهر تغيير ندهد، شوراي شهر سال سختي را براي شهرداري تهران رقم خواهد زد.
چرا سال سختي را براي شهرداري رقم خواهيد زد؟
امسال سال آخر مديريت فعلي شهرداري و همچنين شوراي شهر است و به همين دليل شهرداري تهران بايد حساب و كتاب پس بدهد. شهرداري تهران و مديران شهرداري بايد به مردم پاسخ بدهند كه چه اتفاقاتي در طول چهار سال گذشته در شهرداري تهران رخ داده است. در شرايط كنوني سازمان بازرسي كل كشور به پرونده شهرداري تهران ورود كرده و برخی از تخلفات صورت گرفته را سازمان بازرسي كشور به شوراي شهر تهران اطلاع داده است. اين مساله به صورت همزمان درباره شهرداري تهران و اعضاي شوراي شهر وجود دارد.
تخلفات مالي در شهرداري تهران به چه ميزان به مديريت آقاي قاليباف مربوط ميشود؟
يكي از مشكلات مهم غير شفاف بودن و مبهم بودن عملكردهاست كه مساله غيرقابل توجيهي است. شهردار به شكلهاي مختلف باید به اعضاي شوراي شهر پاسخگو باشد. بسياري از درخواستهاي شوراي شهر از شهرداري با تاخير و عدم تمايل در پاسخ گويي مواجه ميشود كه همين مساله سبب نوعي دلخوري در بين اعضاي شوراي شهر شده است. آقاي قاليباف بارها اين مساله را قبول و اعلام كرده كه در شهرداري تهران تخلف وجود دارد.
فعاليتهاي انتخاباتي آقاي قاليباف براي رياستجمهوري آينده به چه ميزان جدي است؟
يكي از جرمهاي غلامحسين كرباسچي در دهه هفتاد كه موجب محكوميت ايشان شد استفاده از پتانسيل شهرداري تهران در مسائل سياسي بوده است. اين در حالي است كه همين شهرداري تهران سكوي پرتاب آقاي احمدينژاد به سمت رياستجمهوري شد و در شرايط كنوني نيز زمزمههاي حضور آقاي قاليباف در انتخابات رياستجمهوري آينده به گوش ميرسد. بدون شك دود اين مساله به چشم مردم تهران خواهد رفت و مردم تهران از استفاده سياسي از شهرداري متضررخواهند شد. به نظر من اگر آقاي قاليباف قصد دارد در انتخابات رياستجمهوري حضور پيدا كند باید از شهرداري تهران استعفا دهد و از راههاي ديگري مانند تشكيل حزب اهداف سياسي خود را دنبال كند. كسي حق ندارد از شهرداري استفاده سياسي كند.
∎