به جرأت میتوان گفت رضا عطاران تنها بازیگر دهه نودی سینمای ایران است که حضورش در هر فیلمی حاشیه امنیتی نسبی را برای سرمایهگذاری در آن فیلم فراهم میکند. عطاران در ماههای گذشته فیلمهایی مانند «نهنگ عنبر»، «استراحت مطلق»، «من سالوادور نیستم» و «دراکولا» را روی پرده داشت که این چهار فیلم روی هم رفته حدود ۳۰ میلیارد تومان فروش داشتهاند که رقم کمی نیست.
اگر هرازگاه شایعاتی درباره دستمزد چندصدمیلیونی عطاران شکل میگیرد به دلیل همین سودآور بودن او در گیشه است؛ عطاران در یکی از آخرین گفتوگوهایش از این گفته بود که این فروش بالا سبب شده که حسادت همکارانش نسبت به او بیشتر شود و برخی فکر کنند او جای آنها را تنگ کرده است. عطاران آرزو کرده بود هرچه زودتر این آمار فروش بالا تمام و او خیالش راحتتر شود. به نظر میرسد اتفاقی که بر سر اکران تازهترین فیلم این بازیگر با نام «آب نبات چوبی» افتاده است برآورده شدن آرزوی عطاران است!
«آب نبات چوبی» که از حضور رضا عطاران در نقش اصلیاش سود میبرد در مدت ۱۰ روزی که روی پرده رفته است فقط ۳۰۰ میلیون تومان فروش داشته است و با احتساب فروش روزانه ۳۰ میلیونی این فیلم به نظر نمیرسد تا انتهای اکران هم فروش فیلم بیشتر از ۵/۱ تا ۲ میلیارد تومان شود.
چرا «دهلیز» فروخت اما «آب نبات چوبی» نه؟
دلیل اصلی اینکه رضا عطاران نتوانسته سودآوری قبلی را در گیشه داشته باشد چیست؟ «آب نبات چوبی» برخلاف سایر آثار عطاران یک درام جدی است که در نگاه نخست بسیاری علت فروش پایین فیلم را همین لحن جدی آن میدانند.
اما عطاران پیشتر یک درام کاملاً جدی بهنام «دهلیز» را هم داشت که در سال ۹۲ روی پرده رفت و البته در پایان اکران در میان ده فیلم پرفروش سال جای گرفت. پس اگر بخواهیم علت فروش نامناسب فیلم تازه عطاران را شمایل جدی او بدانیم چندان منطقی فکر نکردهایم.
«آب نبات چوبی» داستان تازهای ندارد؛ فیلم ماجرای تعرض به یک دختر نوجوان را زمینه درام کرده که سوژهای بارها تکرار شده در سینمای ایران است. این خود میتواند یکی از عوامل بفروش نبودن فیلم باشد. به جز آن آقای حسین فرحبخش کارگردان این فیلم ازسینماگرانی است که چه به عنوان تهیهکننده و چه به عنوان کارگردان، سالها دنبال روایت کلاسیک و داستانگویی خطی بوده اما «آب نبات چوبی» به گونهای مینی مالیستی و غیرخطی روایت شده. اینها نیز به نوبه خود میتواند از عوامل فروش پایین فیلم باشد.
این یک فیلم هنروتجربهای است!
آقای حسین فرحبخش در پاسخ به این سؤال که چرا فیلمش بهرغم حضور عطاران نفروخته؟ به «صبح نو» گفت: این را که فروش کم بوده قبول ندارم. فیلم به اندازه خودش فروخته است. عطارانی که در فیلم میبینید کاملاً کلیشهزدایی شده است و آن جنس کمدی که عطاران را به آن میشناسیم در اثر وجود ندارد. من میتوانم این فیلم را یک فیلم هنروتجربهای کامل بدانم که در شرایط فعلی به اندازه خودش فروخته است. وی ادامه داد: عطاران هم به اندازه خود در توجه مخاطبان نقش داشته. شاید اگر عطاران بازیگر «آب نبات...» نبود فیلم تاکنون ۱۰۰ میلیون هم نمیفروخت. من نظرم این است که بازی متفاوت عطاران در این فیلم در تاریخ باقی میماند! فرحبخش درباره اینکه سوژه فیلم هم برای مخاطبان دهه نودی چندان بکر به نظر نمیرسد و اینکه آیا در انتخاب سوژه محدودیت داشته، اظهار داشت: سوژه انتخاب خودم بود و اتفاقاً میخواستم با این سوژه تلنگری به خانوادهها بزنم؛ فیلم فقط درباره ماجرای تعرض نیست بلکه درباره روابطی است که در نتیجه بی توجهی بزرگترها به کوچکترها ایجاد میشود و فعل و انفعالاتی که برآمده از وضعیت اجتماع است.
هنروتجربه چگونه کار خود را پیش میبرد
فرحبخش ادعا دارد فیلمش هنروتجربهای است. او در پاسخ به اینکه اگر فیلمش هنروتجربهای است چرا این فیلم را برای اکران به گروه هنروتجربه نداده است؟ به «صبح نو» گفت: منظور من از هنروتجربه یک اسلوب فیلمسازی است و نه یک گروه دولتی که با شارلاتانیزم کار خود را پیش میبرد. من سیاستهای گروه هنروتجربه را قبول ندارم چون فکر میکنم آنها به جای اکران فیلمهایی که مصداق واقعی هنروتجربه باشند آثاری بیکیفیت را اکران میکنند که مخاطب را گریزان میکند و در درازمدت به سینما صدمه میزند.
تارانتینو و ایناریتو را ۲ ریال هم قبول ندارم
«آب نبات چوبی» به لحاظ ساختار، روایتی غیرخطی دارد. سؤال از کارگردان فیلم این است که آیا رجوع به این روایت برای وی نوعی گرتهبرداری از سینمای امثال «کوئنتین تارانتینو» و «الخاندرو گونزالس» ایناریتو نبود که در سالهای اخیر در میان مخاطبان ایرانی هوادار پیدا کردهاند. فرحبخش در پاسخ به این سؤال بیان داشت: من این تیپ سینماگران را ۲ ریال هم قبول ندارم. داستان «آب نبات...» داستان جدیدی نیست اما چون از مسائل مبتلابه جامعه است میخواستم با روایتی تازهتر مخاطب را به تماشای آن بنشانم. این را هم به شما بگویم که کارگردانی این فیلم به شدت سخت بود و تجربهای دشوار. اینکه نتیجه خوب از آن بگیرم یا نه را آینده مشخص خواهد کرد.
مخاطبانی که توصیه به تماشای فیلم نمیکنند
هرچند کارگردان «آب نبات چوبی» از این میگوید که آینده است که تکلیف «آب نبات چوبی» را مشخص میکند اما رجوع به نظر مخاطبان در همین ۱۰ روز ابتدایی اکران میتواند عیار خوبی پیش روی این کارگردان بگذارد. مخاطب روزگار ما اگر از فیلمی خوشش بیاید از همان ابتدا به تماشای آن مینشیند و دوستان و آشنایان خود را هم تشویق میکند به تماشای فیلم و اگر از فیلمی خوشش نیاید نه فقط دیگران را به تماشای فیلم تشویق نمیکند که حتی با حضور شفاف در فضای مجازی دیگران را از تماشای فیلم نهی میکند. به نظر میرسد برای «آب نبات چوبی» مورد دوم رخ داده و هرچند کنجکاوی نام عطاران باعث حضور مخاطب در سینما شده اما هنگام خروج از سینماست که ورق به ضرر فیلم برمی گردد. هرچند کارگردان پرحاشیهاش ادعایی خلاف این را دارد.
∎
اگر هرازگاه شایعاتی درباره دستمزد چندصدمیلیونی عطاران شکل میگیرد به دلیل همین سودآور بودن او در گیشه است؛ عطاران در یکی از آخرین گفتوگوهایش از این گفته بود که این فروش بالا سبب شده که حسادت همکارانش نسبت به او بیشتر شود و برخی فکر کنند او جای آنها را تنگ کرده است. عطاران آرزو کرده بود هرچه زودتر این آمار فروش بالا تمام و او خیالش راحتتر شود. به نظر میرسد اتفاقی که بر سر اکران تازهترین فیلم این بازیگر با نام «آب نبات چوبی» افتاده است برآورده شدن آرزوی عطاران است!
«آب نبات چوبی» که از حضور رضا عطاران در نقش اصلیاش سود میبرد در مدت ۱۰ روزی که روی پرده رفته است فقط ۳۰۰ میلیون تومان فروش داشته است و با احتساب فروش روزانه ۳۰ میلیونی این فیلم به نظر نمیرسد تا انتهای اکران هم فروش فیلم بیشتر از ۵/۱ تا ۲ میلیارد تومان شود.
چرا «دهلیز» فروخت اما «آب نبات چوبی» نه؟
دلیل اصلی اینکه رضا عطاران نتوانسته سودآوری قبلی را در گیشه داشته باشد چیست؟ «آب نبات چوبی» برخلاف سایر آثار عطاران یک درام جدی است که در نگاه نخست بسیاری علت فروش پایین فیلم را همین لحن جدی آن میدانند.
اما عطاران پیشتر یک درام کاملاً جدی بهنام «دهلیز» را هم داشت که در سال ۹۲ روی پرده رفت و البته در پایان اکران در میان ده فیلم پرفروش سال جای گرفت. پس اگر بخواهیم علت فروش نامناسب فیلم تازه عطاران را شمایل جدی او بدانیم چندان منطقی فکر نکردهایم.
«آب نبات چوبی» داستان تازهای ندارد؛ فیلم ماجرای تعرض به یک دختر نوجوان را زمینه درام کرده که سوژهای بارها تکرار شده در سینمای ایران است. این خود میتواند یکی از عوامل بفروش نبودن فیلم باشد. به جز آن آقای حسین فرحبخش کارگردان این فیلم ازسینماگرانی است که چه به عنوان تهیهکننده و چه به عنوان کارگردان، سالها دنبال روایت کلاسیک و داستانگویی خطی بوده اما «آب نبات چوبی» به گونهای مینی مالیستی و غیرخطی روایت شده. اینها نیز به نوبه خود میتواند از عوامل فروش پایین فیلم باشد.
این یک فیلم هنروتجربهای است!
آقای حسین فرحبخش در پاسخ به این سؤال که چرا فیلمش بهرغم حضور عطاران نفروخته؟ به «صبح نو» گفت: این را که فروش کم بوده قبول ندارم. فیلم به اندازه خودش فروخته است. عطارانی که در فیلم میبینید کاملاً کلیشهزدایی شده است و آن جنس کمدی که عطاران را به آن میشناسیم در اثر وجود ندارد. من میتوانم این فیلم را یک فیلم هنروتجربهای کامل بدانم که در شرایط فعلی به اندازه خودش فروخته است. وی ادامه داد: عطاران هم به اندازه خود در توجه مخاطبان نقش داشته. شاید اگر عطاران بازیگر «آب نبات...» نبود فیلم تاکنون ۱۰۰ میلیون هم نمیفروخت. من نظرم این است که بازی متفاوت عطاران در این فیلم در تاریخ باقی میماند! فرحبخش درباره اینکه سوژه فیلم هم برای مخاطبان دهه نودی چندان بکر به نظر نمیرسد و اینکه آیا در انتخاب سوژه محدودیت داشته، اظهار داشت: سوژه انتخاب خودم بود و اتفاقاً میخواستم با این سوژه تلنگری به خانوادهها بزنم؛ فیلم فقط درباره ماجرای تعرض نیست بلکه درباره روابطی است که در نتیجه بی توجهی بزرگترها به کوچکترها ایجاد میشود و فعل و انفعالاتی که برآمده از وضعیت اجتماع است.
هنروتجربه چگونه کار خود را پیش میبرد
فرحبخش ادعا دارد فیلمش هنروتجربهای است. او در پاسخ به اینکه اگر فیلمش هنروتجربهای است چرا این فیلم را برای اکران به گروه هنروتجربه نداده است؟ به «صبح نو» گفت: منظور من از هنروتجربه یک اسلوب فیلمسازی است و نه یک گروه دولتی که با شارلاتانیزم کار خود را پیش میبرد. من سیاستهای گروه هنروتجربه را قبول ندارم چون فکر میکنم آنها به جای اکران فیلمهایی که مصداق واقعی هنروتجربه باشند آثاری بیکیفیت را اکران میکنند که مخاطب را گریزان میکند و در درازمدت به سینما صدمه میزند.
تارانتینو و ایناریتو را ۲ ریال هم قبول ندارم
«آب نبات چوبی» به لحاظ ساختار، روایتی غیرخطی دارد. سؤال از کارگردان فیلم این است که آیا رجوع به این روایت برای وی نوعی گرتهبرداری از سینمای امثال «کوئنتین تارانتینو» و «الخاندرو گونزالس» ایناریتو نبود که در سالهای اخیر در میان مخاطبان ایرانی هوادار پیدا کردهاند. فرحبخش در پاسخ به این سؤال بیان داشت: من این تیپ سینماگران را ۲ ریال هم قبول ندارم. داستان «آب نبات...» داستان جدیدی نیست اما چون از مسائل مبتلابه جامعه است میخواستم با روایتی تازهتر مخاطب را به تماشای آن بنشانم. این را هم به شما بگویم که کارگردانی این فیلم به شدت سخت بود و تجربهای دشوار. اینکه نتیجه خوب از آن بگیرم یا نه را آینده مشخص خواهد کرد.
مخاطبانی که توصیه به تماشای فیلم نمیکنند
هرچند کارگردان «آب نبات چوبی» از این میگوید که آینده است که تکلیف «آب نبات چوبی» را مشخص میکند اما رجوع به نظر مخاطبان در همین ۱۰ روز ابتدایی اکران میتواند عیار خوبی پیش روی این کارگردان بگذارد. مخاطب روزگار ما اگر از فیلمی خوشش بیاید از همان ابتدا به تماشای آن مینشیند و دوستان و آشنایان خود را هم تشویق میکند به تماشای فیلم و اگر از فیلمی خوشش نیاید نه فقط دیگران را به تماشای فیلم تشویق نمیکند که حتی با حضور شفاف در فضای مجازی دیگران را از تماشای فیلم نهی میکند. به نظر میرسد برای «آب نبات چوبی» مورد دوم رخ داده و هرچند کنجکاوی نام عطاران باعث حضور مخاطب در سینما شده اما هنگام خروج از سینماست که ورق به ضرر فیلم برمی گردد. هرچند کارگردان پرحاشیهاش ادعایی خلاف این را دارد.
نظر شما