شناسهٔ خبر: 14938882 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: صدا و سیما | لینک خبر

دولتمردی که با مرام انقلابی و مردمی بودن جاودانه شد + فیلم

شهید رجایی رئیس جمهوری که اگرچه ریاستش 28 روز بیشتر وفا نکرد اما تعهد، سادگی و ولایتمداریش، او را برای همیشه در خاطر مردم جاودانه کرد.

صاحب‌خبر -
دولتمردی که با مرام انقلابی و مردمی بودن جاودانه شدبه گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، اگر چه رسم روزگار، بسیاری از خانه های تهران و محله های قدیمی آن را نونوار کرده اما خانه شهید رجایی که حالا تبدیل به موزه شهید رجایی شده همچنان حکایت گر سادگی است؛ ساده زیستی و دوری از تجمل، "مرام آشکار" شهید رجایی بود و هنوز سبک زندگی ، رفتار و منشش زبانزد خاص و عام است.
 
رئیس جمهوری رنج کشیده که از قرار گرفتن در مقابل دوربین و سخن راندن از رنج دوران هم ابایی نداشت.
 
در کودکی پدر از دست داده بود و از دست فروشی در بازار و خدمت در ارتش تا شغل معلمی را تجربه کرده بود .
 
مشی مبارزه را در محضر آیت الله طالقانی در دهه  40 آموخته بود  و در این راه چندین بار نیز توسط ساواک دستگیر و شکنجه شد اما مسیر رجایی روشن بود .
 
پس از سرنگونی رژیم پهلوی به عنوان یک "انقلابی سرشناس" که سال ها در شغل معلمی خدمت کرده بود وزیر آموزش و پرورش شد ، همه مدارس را دولتی و سعی کرد به ‌آموزش و پرورش رنگ و بوی جدیدی دهد.
 
در حالی که در اسفند  58 به عنوان نماینده تهران وارد مجلس شده بود ، شرایط سخت کشور و درگیری در جنگ تحمیلی ، شرایط را برای نخست وزیری اش مهیا می کرد ، به رغم مخالفت های شدید بنی صدر، اما با رای قاطع نمایندگان مجلس به مدت یکسال و اندی در این کسوت فعالیت کرد.
 
 در این مرحله از زندگی شهید رجایی، "مرام انقلابی گری" او بیش از بیش آشکارتر شد.
 
خود را از مردم می دانست و برای رساندن صدای مظلومیت آنها در نبرد علیه باطل به نیویورک و جلسه شورای امنیت سازمان ملل رفت و در بیان حقایق و اهداف انقلاب و آرمان امامش، هیچ کوتاهی ای نکرد، سفری که حتی در آنجا هم حسابش را از بیت المال جدا کرده بود .
 
دکتر گودرز افتخار جهرمی از جمله افرادی است که در این سفر با ایشان همراه بوده است.
 
وی با اشاره به جزئیات و بیان خاطراتی از این سفر ، شهید رجایی را یک انسان بسیار متدین و انقلابی می داند:
«آشنایی من با شهید رجایی از اوایل دهه 40،  در مسجد هدایت و زمانی بود که آیت الله طالقانی در این مسجد اقامه جماعت کرده و تفسیر می گفتند.
پس از دستگیری ایشان توسط ساواک، دیگر شهید رجایی را ندیدم تا اینکه در کمیته استقبال حضرت امام مجدداً ایشان را دیده و با هم احوال پرسی کردیم.
شهید رجایی در سفری که قرار بود به نیویورک داشته باشند با من تماس گرفتند و از من خواستند که ایشان را در این سفر همراهی کنم.
در آن زمان عضو شورای نگهبان بودم و به عنوان یک حقوقدان، هیئت اعزامی به نیورک را همراهی کردم.

 
شهید رجائی  به بیت المال بسیار حساس بودند و کوشش می کردند که در این سفر، دیناری زاید خرج نشود، حتی ایشان دستور دادند مبلغ کمی که به عنوان پول توجیبی به همراهان داده شده بود، به مسجد سیاهپوستان در نیویورک داده شود.
 
شهید رجایی برای صرفه جویی حتی از رفتن به هتل نیز خودداری کردند.
این سفر بسیار سفر پرباری بود و شهید رجایی توانست پس از دیدار با دبیرکل سازمان ملل متحد و ایراد یک سخنرانی بسیار قرّا، انقلاب اسلامی را به جهانیان معرفی کنند.
هدف از این سفر این بود که با توجه به آغاز جنگ تحمیلی علیه ملت ایران، مواضع جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت ارائه شود و باید گفت که با توجه به پربار بودن این سفر، ملت ایران نیز از این سفر بسیار خشنود شدند.
 
در نیویورک ایشان مورد استقبال مقامات بسیاری از کشورها قرار گرفتند و حتی با شرکت در یک مصاحبه مطبوعاتی به سؤالات خبرنگاران نیز پاسخ دادند، ایشان در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران در خصوص شکنجه شدن در زندان های رژیم سابق، پای خود را به خبرنگاران نشان داده و گفته بودند که در زندان با کابل به پاهای من زده و هنوز آثار آن باقی مانده است.
 
در هنگام بازگشت نیز حضرت امام دستور دادند که با توجه به زلزله ای که در الجزایر رخ داده است، شهید رجائی و هیئت همراه به الجزایر سفر کرده و به مردم و رئیس جمهور آنجا «شاذلی بن جدید» تسلیت بگوییم.
 
با ورود به این کشور استقبال خوبی از شهید رجایی و هیئت همراه به عمل آمد و شهید رجایی همراه با رئیس جمهور پس از شرکت در نماز جمعه الجزیره از مناطق زلزله زده نیز بازدید کردند.
 
مردم  الجزایر به زبان فرانسه صحبت می کنند و با توجه به نبود مترجم فرانسوی در هیئت  و از آنجا که من تحصیلات خود را در فرانسه گذرانده و به زبان فرانسوی مسلط بودم، به عنوان یک مترجم توانستم در این سفر به ایشان خدمت کنم.
 
خاطره ای که در این سفر به خاطرم مانده است این است که زمانی که از نیویورک عازم الجزایر شدیم، شهید رجایی برای استراحت کت ساده خود را بیرون آورده و روی یکی از صندلی های هواپیما به نحوی قرار دادند که اتوی آن از بین نرفته و به اصطلاح چروک نشود، فردا صبح زمانی که بیدار شدیم متوجه شدیم که یکی از همراهان به علت تاریکی فضای داخل هواپیما و بدون آگاهی بر روی کت شهید رجایی خوابیده است.
از آنجا که کت ایشان یک کت بسیار ساده و پارچه ای بود کاملاً‌ چروک شده و دیگر قابل استفاده برای ادامه سفر نبود.
 
شهید رجایی بر اساس مشی ساده زیستی خود، لباس دیگری به همراه نداشت و به دنبال لباسی برای پوشیدن و شرکت در مراسم استقبال در الجزیره بودند.
تنها لباس موجود پالتوی پشمی من بود که با توجه به سردی هوای نیویورک آن را با خود به همراه داشتم و روی کت می پوشیدم، شهید رجایی نیز مجبور به پوشیدن این پالتو شدند.
با توجه به گرمی هوای الجزایر و اینکه ایشان در تمام طول سفر ، پالتو را به تن داشتند گاهی رو به من کرده و به شوخی می گفتند: آخر این چه پالتویی است که شما دارید، من داخل آن پختم!
ایشان بسیار شوخ طبع بودند اما شوخی های بسیار کوتاه و مؤدبانه داشتند تا کسی را از خود رنجیده خاطر نکنند.

*در دفاع از ولایت و ارزش های انقلاب مسامحه نمی کرد
پس از عزل بنی صدر و برگزاری انتخابات، رجایی به عنوان یکی از پنج کاندیدای حاضر، در انتخابات شرکت کرد و از حدود 14 میلیون رای به صندوق ریخته شده با کسب بیش از 13 میلیون رای به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
 
اما 28 روز بعد در  8 شهریور و در حالیکه هنوز تب و تاب انفجار دفتر حزب جمهوری فروکش نکرده بود ، انفجاری مهیب دفتر نخست وزیر و جلسه شورای عالی امنیت ملی را لرزاند.
رجایی و نخست وزیرش باهنر  ، هر دو به شهادت رسیدند.
 
توطئه ای که در گرماگرم تابستان  60 ، کابینه دولتی را هدف قرار داد که با سری خمیده در مقابل ملت ،  همچون سروی استوار در مقابل دشمنان ایستادگی کرد و درسهای ماندگاری به تاریخ آموخت.
 
شهید رجایی، نمادی از رئیس جمهوری مردمی و انقلابی بود که اگرچه ریاستش 28 روز بیشتر وفا نکرد اما تعهد، سادگی و ولایتمداریش او را برای همیشه در خاطر مردم جاودانه کرد.

راضیه رنجبر؛ خبرگزاری صدا و سیما