هفته گذشته، بعد از آنکه قائممقام معاونت انتظامی سازمان نظامپزشکی اعلام کرد چهار قصور در پرونده پزشکی کیارستمی رخ داده و در آن رابطه کیفرخواست صادر شده و پس از آنکه ما اعلام کردیم پیگیری را از طریق وکلایمان ادامه خواهیم داد، تماسهای متعددی با بنده گرفته شد که وقت جمعکردن این پرونده است و بهتر است حکم نظامپزشکی را که در ظاهر عادلانه است بپذیریم و ماجرا را کش ندهیم؛ و همان پرسش همیشگی که مگر شما به دنبال گرفتن دیه یا انتقامجویی هستید؟ اگر نه که شأن استاد را بیش از این پایین نیاورید و به اعلام قصور رضایت دهید.
پاسخم را به اختصار در اینجا میآورم تا درخواست ما برای ادامه بررسی، حمل بر انتقامجویی نشود: آنچه از ابتدا گفتیم این نبود که اطمینان داریم در روند درمان اهمال شده یا خطای پزشکی رخ داده (گرچه امروز با قطعیت میتوان گفت قصور یا تقصیر حتمی است) بلکه اعتراضمان به این بود که در اطلاعرسانی از آنچه در روند درمان رخ داده، کوتاهی شده و اطلاعات دقیق و درست از بیمار و همراهانش دریغ شده؛ اما امروز کجای کاریم؟ اینجا که نظام پزشکی میگوید خطاهایی بوده اما دانستن جزئیات، دردی را از خانواده یا دوستداران آن مرحوم دوا نمیکند. پس بهتر است خانواده به همان حکم عادلانه و تنبیه پزشک خاطی بسنده کنند و از شرحیات بگذرند. یعنی برگشتهایم به خانه اول و تنها سمتمان از «همراه» به «بازمانده» تغییر کرده و دسترسی به آنچه تکتک پزشکان و کارشناسان نوشتهاند یا حتی گزارش غیرمحرمانه و قابلانتشاری که برایند نظرات کارشناسان این پرونده باشد مقدور نیست؛ یعنی این عدل بگیریم و دست از آن فکت بداریم.
سؤالی که تا امروز بارها از سوی مقامات سازمان نظام پزشکی شنیدهایم: فرض کنید گزارش مفصلی در اختیارتان گذاشتیم. جز جنجال میخواهید با آن چه کنید؟
پاسخ: بیمار بعدی که بخواهد از خدمات درمانی این کادر پزشکی استفاده کند، از نظری مستدل، مستند و قابل ارجاع مطلع است و لازم نیست براساس شنیدهها و شایعات و نظرات متضاد دوستان و دشمنان این یک یا آن یک تصمیمگیری کند. اما پرونده کیارستمی و پزشک معالج او و بیمارستان جم که تنها پرونده پزشکی در سازمان پزشکی نیست. اگر سابقه کیفری پزشکان در دسترس بیماران بود و هنگام انتخاب یک پزشک، با واردکردن شماره نظام پزشکی او در سامانه نظامپزشکی میشد از «حسنپیشینه» یا «سوءپیشینه» او مطلع شد، آیا از تعداد شکایات پزشکی کاسته نمیشد؟ اگر هر ارگان دولتی یا شرکت خصوصی هنگام استخدام از شما گواهی سوءپیشینه میخواهد، چرا شما که جان عزیزتان را در دست پزشکی میسپارید، نباید بتوانید از او یا از سازمان معرفش گواهی «عدم سوءپیشینه» طلب کنید؟
میدانم که دوستان ما در سازمان نظامپزشکی دارند این مرقوم را با لبخند میخوانند و این پیشنهادات را خام و غیرعملی میانگارند، اما این پرونده با صدور حکم برائت یا محکومیت پزشک معالج مختوم نخواهد شد و این سازمان مجبور است گزارشی جامع و کامل ارائه کند... گرچه باید جمله آخر را اصلاح کنم؛ اگر آنچه به «افکار عمومی» مشهور است برای این سازمان الزامآور نیست، پس جبری هم در کار نیست و سازمان نظام پزشکی در نهایت میتواند آنچه را به مصلحت میداند، انجام دهد. حکایت کار ما و نظامپزشکی، بیتی از سعدی شده که در ایام بیماری از لبان ابوی نمیافتاد.
عمری دگر بباید بعد از فراق ما را
کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری
نظر شما