نگاهی به مشکل بوکوحرام در نیجریه
جنگ یا مذاکره، مسأله این است
صاحبخبر - مترجم: فرحناز دهقی از زمانی که ژنرال محمد بوهاری از میان وعدههایی که به مردم نیجریه داده بود و به وسیله شکست گروه نظامی اسلامگرای بوکوحرام روی صندلی قدرت نشست و رقیبش گودلاک جاناتان را شکست داد، دقیقاً یک سال گذشته است. هدف بوهاری دوبعدی است: او یک ارتش مصمم و قوی را برای جنگ علیه بوکوحرام پدید آورده و قدمهای چشمگیری را برای تقویت امنیت در ایالتهای آسیبپذیر شمالی برداشته است. جاناتان شاهد بوده، سه دولت نیجریهای - آداماوا، بورنو و یوب - به خاطر شورشی مرگبار تحت شرایط وخیمی بودند. اجتماعات بسیاری گرفتار گروه تروریستی شدند. میلیونها نفر از مردم داخل خاک نیجریه بیخانمان شدند، در کمپهای پناهندگان به گلوله بسته شده و مابقی نیز به سمت کشورهای همسایه روانه شدند. با شروع دوره ریاستجمهوری سرلشکر سابق ارتش، دسامبر 2015 به عنوان ضربالاجل انهدام نهایی بوکوحرام تعیین شد. با وجود چنین قدم بلندپروازانهای که او برداشته بود، پس از گذشت شش ماه از انقضای تاریخ ضربالاجل همچنان اوضاع به وخامت سابق بود. در طرف دیگر، تروریستهای بوکوحرام وقیحانه ارتش نیجریه را به طور مستقیم در جنگی که منجر به کشتهشدن مردم شد، وارد کردند. همچنین طی عملیاتی انتحاری در شهرهای شمالی نیجریه مانند زاریا، مالاری، پاتیسکوم و زامباری مونا قدرت نمایی کردند. با وجود این ناسازگاریها و حملات مرگبار، از زمان قدرت گرفتن بوهاری پیشرفتهایی صورت گرفته است، اما لازم است که روند پیشرفت سریعتر شود. اگرچه ممکن است مذاکره دولت نیجریه با گروه بوکوحرام برای بسیاری قابل هضم نباشد، اما برای ایجاد صلح این اقدام ضروری است و به همان اندازه که به زعم عدهای خجالتآور است، ضروری هم هست، ضمن آنکه نمونههایی در کلمبیا، ایرلند شمالی و جاهای دیگر وجود دارد که نشان میدهد در نهایت میتوان با دشمن قسیالقلب به صلح رسید. تاکنون دستاورد چه بوده بوهاری به عنوان رئیس جمهوری فدرال نیجریه، در ماه مه 2015 به سران ارتش دستور داد که از آبوجا به مدگوری، پایتخت ایالت بورنو، یعنی قلب شلوغیها بروند. او قول داد که تا از بین نرفتن بوکوحرام، سران ارتش را از آن منطقه بیرون نیاورد. رئیس جمهوری همچنین به اصلاحاتی در ارتش دست زد تا جلوی فساد را بگیرد و تصویر آسیبدیده ارتش را ترمیم کند. او دست فرماندهان ارتشی را که آلوده میپنداشت و تصور میکرد از منابع مالی ارتش بهره میجویند، از مسند قدرت قطع کرد. همچنین با کسانی که فکر میکرد با دخالت در سیاست رفتاری غیرحرفهای دارند نیز همین رویه را در پیش گرفت. فرماندهان تازه وظیفه داشتند که تصویر تازهای از ارتش ارائه دهند. پاکسازی ارتش، به نیجریه این فرصت را داد تا بنای اعتماد میان نیجریه و کشورهای خارجی مانند ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه درباره مبارزه با تروریسم را از نو بسازد. این سه کشور متعهد شدند که با در اختیار گذاشتن اطلاعات امنیتی با مقام های جدید، بوکوحرام را از پای درآورند. از طرف دیگر، فعالیتهای برونمرزی بوکوحرام باعث اتحاد نیجریه و همسایگانش در مقابل دشمن مشترک شده بود که در نتیجه آن، این گروه تروریستی خود را در مقابل ارتش 8 هزار و 700 نفری چندملیتی متشکل از سربازان کشورهای بنین، کامرون، چاد، نیجر و نیجریه یافته بود. ارتش موفق شد مناطقی که پیش از این تحت تسلط تروریستها بود را باز پس گیرد. پس از گذشت یک سال از آغاز ریاست جمهوری بوهاری، به لطف تلاشهای ارتش ائتلافی، اقدامات تروریستی که منجر به قرارگرفتن بوکوحرام تحت عنوان «مرگبارترین گروه تروریستی جهان» شد، بهطور چشمگیری کمرنگتر شده اما تهدید همچنان باقی است. حمله به اجتماعاتی در ایالات شمالی - جایی که مردم با قحطی روبهرو هستند- و اجتماعاتی در کامرون و چاد که هممرز نیجریه هستند، ادامه دارد. چالشهای زیادی نیز هستند که لازم است مورد توجه و رسیدگی قرار بگیرند. همچنین از 200 دختر گروگان چیبوک تنها جان دو نفر توسط ارتش نیجریه نجات داده شده است و بیشتر دختران همچنان در جنگل سامبیسا در چنگال آدمربایان گرفتارند. بوهاری متعهد شده تا به پایان نرسیدن دوران قدرتش، برای آزادسازی دختران مذاکره کند. اما هیچ نشانهای از پیشرفت دیده نمیشود، به علاوه همچنان هزاران نفر هم در خاک نیجریه و هم خارج از مرزهای این کشور، بیخانمانند و هنوز تروریستها درصدد استمرار حملاتشان هستند. به طور قطع جنگ هنوز پایان نگرفته و سادهلوحانه است اگر تصور شود که با اتکای صرف به نیروی ارتش میتوان پوزه تروریسم را به خاک مالید. جایی که صلح آغاز میشود در واقع واضح است که قدرت ارتش در کاهش تروریسم جهانی موفق نبوده است. در نیجریه اهمیتی ندارد چالشهای دستوپنجه نرمکردن با تروریستهای ناسازشگر چیست، استراتژیهای سیاسی برای بازپسگیری کشور در ایجاد صلح مؤثر است. باید اعتراف کنیم این راهِ ایدهآل برای مبارزه با تروریسم نیست. مشکل این است که راه رسیدن به اهداف صلح طولانی و زمانبر است. اما بوهاری با درس گرفتن از تجربه کارل فون کلاشو ویتس استراتژیست ارتش پروس در قرن نوزدهم، موانع را از میان برخواهد داشت. او طی اظهارنظر مشهوری گفته که جنگ استمرار سیاست در بستر دیگری است: «ما میدانیم که جنگ یک اقدام صرفاً سیاسی نیست، بلکه یک ابزار سیاسی واقعی، تداوم معامله سیاسی، اقدامی در زمین دیگر است.» وینستون چرچیل نخستوزیر پیشین بریتانیا معتقد بود:«گفتوگوی رودررو همیشه از جنگ بهتر است. در جنگ قطعنامه، در شکست اعتراض و در پیروزی جوانمردی نهفته است.» در صحبتهای آنها نکته سادهای نهفته است: اقدام نظامی به تنهایی نمیتواند منجر به پیروزی شود و ریسکها را با شکست روبهرو میکند. مگر آنکه براساس یک استراتژی قدرتمند سیاسی استوار باشد. این اقدام چه نتیجهای به همراه دارد؟ روند صلحسازی میتواند باعث بخشوده شدن تروریستهای سابق شود و آنها را به جامعه بازگرداند و حتی ممکن است باعث فراهمآوردن زمینه سازش دائمی شود. درباره نیجریه، ایجاد صلح میتواند منجر به پدیدآمدن فرصتهای اقتصادی- اجتماعی برای اهالی بحرانزده ایالتهای شمالی شود که برای پیشبرد طولانیمدت صلح ضروری است. تصمیم رئیس جمهوری برای مذاکره درباره آزادسازی دختران چیبوک نخستین پیشنهاد صلح است که میتواند مورد استقبال تروریستهای بوکوحرام قرار گیرد. لازم است که دولت این کشور صرفنظر از سختیها و مصائب به دنبالکردن مسیر ایجاد صلح بپردازد و از آن دست نکشد. منبع: The Conversation∎