اعتماد| دو سارق سابقه‌دار كه در زندان، نقشه سرقت از خانه پيرزني 80 ساله را كشيده بودند، وقتي هنگام سرقت متوجه نبود طلاها در خانه شدند، با روشن كردن شعله‌هاي آتش زير پاي پيرزن، او را شكنجه كردند.
رسيدگي به اين پرونده از 14 خرداد امسال با اطلاع پليس از وقوع يك فقره سرقت از خانه در خيابان شريعتي تهران آغاز شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد خانه متعلق به زني 80 ساله است كه سارقان پس از ورود به آن، دست، پا و دهان او را بسته و با شكنجه قصد سرقت طلا و جواهراتش را داشتند.  مالباخته به كارآگاهان پايگاه سوم پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: «ساعت چهار صبح روز حادثه در اتاق خوابم بودم كه ناگهان دو مرد با صورت‌هاي پوشيده بالاي سرم ظاهر شدند. آنها با چاقو تهديدم كردند اگر فرياد بزنم و كمك بخواهم، مرا مي‌كشند. آنها دست و پايم را بستند و خانه را به هم ريختند اما وقتي نتوانستند پول و جواهرات زيادي پيدا كنند فكر كردند من آنها را مخفي كرده‌ام براي همين خيلي عصباني شدند و دست و پايم را به تخت بستند. آنها با روشن كردن آتش زير پاهايم، مرا آزار دادند اما پس از مدتي متوجه شدند طلايي در خانه نيست و فرار كردند.» مالباخته ادامه داد: «من هميشه طلا و پول زيادي در خانه نگه مي‌داشتم اما چند روز قبل از حادثه به اصرار دخترم، پول‌ها را به حسابم واريز كردم و بيشتر طلاها را هم به دخترم دادم تا برايم نگه‌دارد. روز حادثه، سارقان فكر مي‌كردند من طلاهايم را مخفي كرده‌ام براي همين حرفم را باور نمي‌كردند. وقتي فرار كردند، دست و پايم بسته بود تا ساعت 8 صبح كه پرستارم آمد و نجاتم داد.»
با ثبت شكايت مالباخته، كارآگاهان بر فرضيه «وقوع سرقت از سوي آشنايان» تمركز كرده و موفق به شناسايي يكي از همسايه‌ها شدند كه بارها به اتهام ارتكاب به جرايم كيف قاپي و سرقت روانه زندان شده و اعتياد شديدي نيز به روانگردان شيشه دارد. او مجرمي 34 ساله به نام آرش بود كه پس از 10 سال زندان، به تازگي آزاد شده بود. همزمان مشخص شد كه او با يكي از مجرمان سابقه‌دار در زمينه سرقت خانه و زورگيري به نام شاپور 44 ساله در زندان همبند بوده و چندي پيش تعدادي از اهالي محل، آنها را با هم ديده‌اند.  با كسب اين سرنخ، تصوير آرش به مالباخته نشان داده شد و او گفت كه پيش از اين چند بار متهم را در نزديكي خانه‌اش ديده و آخرين بار وقتي از ميدان ميوه و تر بار برمي‌گشته، از سوي او تعقيب شده است. با محرز شدن وقوع سرقت از سوي آرش و شاپور، هر دوي آنها در عمليات پليسي دستگير و به پايگاه سوم آگاهي منتقل شدند.
آرش در بازجويي‌ها به طراحي و دادن پيشنهاد سرقت به شاپور اعتراف كرد و گفت: «چند سال با مالباخته همسايه بوديم و مادرم با او دوست بود. به همين دليل اطلاعات دقيقي از وضعيت مالي‌اش داشتم. مي‌دانستم شب‌ها تنها زندگي مي‌كند و پول و جواهرات زيادي هم در خانه دارد. وقتي در زندان بودم، موضوع سرقت را با شاپور در ميان گذاشتم و قرار شد پس از آزادي، نقشه‌مان را عملي كنيم اما شب سرقت وقتي وارد خانه مالباخته شديم، فقط چند صد هزارتومان پول و مقدار كمي طلا پيدا كرديم. از او خواستيم جاي طلاها را نشان‌مان دهد اما گفت هيچ پول و جواهري در خانه ندارد. فكر كرديم دروغ مي‌گويد براي همين دهانش را بستيم و زير پايش آتش روشن كرديم تا حرف بزند. سرانجام وقتي متوجه شديم چيزي به دست نمي‌آوريم، سوار موتوسيكلت شديم و فرار كرديم.» اعتراف متهمان به سرقت و شكنجه مالباخته در حالي بود كه در بازجويي‌ها مشخص شد آنها چند فقره سرقت مشابه ديگر نيز از خانه‌هاي متعلق به افراد سالمند انجام داده‌اند. همزمان زني ميانسال نيز به پايگاه سوم آگاهي مراجعه كرد و گفت كه آرش چندي پيش، با ضرب و جرح شديد او، خودرويش را دزديده و متواري شده است. او گفت: «وقتي از پاركينگ بيرون آمدم، متهم به سمتم حمله كرد و به‌شدت كتكم زد. من از پنجره ماشين آويزان شدم اما او بي‌توجه گاز داد و مرا به‌شدت روي زمين كوبيد به شكلي كه تا چند ماه در بيمارستان تحت درمان بودم.»
سرهنگ كارآگاه محمد نادربيگي، رييس پايگاه سوم پليس آگاهي تهران بزرگ با بيان جزييات پرونده از مالباخته‌هاي احتمالي خواست تا براي رسيدگي به شكايت خود به آدرس اين پايگاه در خيابان خرمشهر، ميدان نيلوفر مراجعه كنند.