بالاخره سهميههاي جودو براي المپيک کي بدست آمد
قول حاشيه سوداي به قدرت رسيدن دارد؟!
جودو در روزهاي سختي به سر ميبرد. از يک سوي بحث انتخابات در اين رشته مطرح است و از سوي ديگر تيم سه نفره اين رشته براي حضور در ريو آماده ميشود. جواد محجوب، سعيد ملايي و عليرضا خجسته نمايندگان رشته اي از ايران در المپيک هستند که سال ها است روي آرامش به خود نديده است. بعد از رفتن محمد درخشان انگار قرار نيست اين رشته روي آرامش به خود ببيند و روزگار اهالي تاتامي در کشورمان هر روز بايد تيره تر از روز گذشته باشد. يک روز اميني را مجبور به استعفا کردند و روز ديگر رضوي و رستگار هم به سرنوشت او دچار شدند. البته در رفتن اميني از جودو و جدايي رستگار ورضوي از اين رشته اختلافات فراواني وجود دارد.
اميني در شرايطي از جودو رفت که به اعتقاد نگارنده و البته بسياري از کارشناسان اين رشته جدايي او به سود جودو نبود و رفتن او دومين ضربه بزرگي بود که به اين رشته وارد شد اما متاسفانه بي تدبيري مسئولان وقت باعث شد تا اين اتفاق بيافتد و اوضاع پيکره نيمه جان اين رشته بدتر شود. بعد اميني هم رستگار سکان هدايت را دست گرفت و در زمان رياست او هم که آنقدر اتفاق بد براي جودو افتاد که ديگر تقريبا تمام مردم شهر با ريز اين اتفاقات آشنايي پيدا کرده بودند.
حتي وقتي که در تاکسي هم مينشستيم و از راديو در مورد جودو خبري پخش ميشد حتي راننده هم ميدانست ماجرا از کجا آب ميخورد و درد اين رشته چيست يا کيست.!!!
رستگار هم رفت و رشيد خدابخش آمد تا به قول خودش انتخاباتي را مهندسي کند که رنگ و بوي عدالت محوري داشته باشد و بالاخره شرايط حضور مديري در اين رشته فراهم شود که بتواند دست در پنجه مشکلات بياندازد و قول حاشيه را در اين رشته زمين بزند. قولي که سايهاش هر روز در اين رشته سنگين تر ميشود و حالا هر روز در خيال خود سوداي رسيدن به قدرت در اين رشته را ميپروراند. اما خدابخش هم در ميانه کار شايد با وسوسههاي برخي ميل نشستن بر کرسي رياست کرد و از همين رو از سرپرستي استعفا داد و براي حضور در مجمع ثبت نام کرد. غافل از آنکه خاک جودو در برخي بخشها آنطور که او فکرش را ميکرد با وفا نيست و نميتواند بر روي کمک و دست ياري برخي حساب کند. خدابخش در دوران سرپرستي خوب کار کرد و توانست فضاي مناسبي راي تثبيت سهميههاي ايران در المپيک فراهم کند اما متاسفانه شرايط به نوعي رقم خورد که سرپرستي او به پايان نرسد و حالا سرنوشت او نيز در ابهام باشد.
هر چند حاشيه سازان اصلي اين رشته معتقدند که سهميه ها خيلي پيش تر بدست آمده است و ربطي به دوران حضور او به عنوان سرپرست و يا محمد رضا رودکي به عنوان مدير فني تيمهاي ملي ندارد. همان هايي که چشم ديدن موفق تيم رودکي را ندارند جودو را به اين روز انداختند و هيچ کسي نمي خواهد اين موضوع را مطرح کند. چرا؟!! دليل اش ساده است. حوصله دردسر و يا سر و کله زدن با حاشيه را ندارند. حاشيه در جودو جاي خود را آنقدر باز کرده است که ديگر کمتر کسي حوصله سر و کله زدن با او را دارد. شايد همه اينگونه فکر ميکنند که حاشيه است ديگر، ذات او دردسر است.!!!
اما امروز ديگر فرصت اين حرف ها نيست و بهتر است براي پرداختن به انتخابات اين رشته تا بعد از المپيک دندان بر جگر بگذاريم. شايد اگر اظهار نظرهاي اخير برخي نبود نگارنده نيز به اين مطلب نميپرداخت اما رسالت خبر حکم ميکند که به گوشه اي از آنچه در جودو اتفاق ميافتد اشاره کنيم شايد سرپرست فعلي فدراسيون به آنها توجه کند و حال و روز جودو بدتر از اين نشود.
∎