سودابه رخش: «ما باافتخار میتوانیم در چشم گردنکلفتهای بروکسل، برلین، فرانکفورت، پاریس و غیره نگاه کنیم و به آنها بگوییم؛ ما همه تلاشمان را کردیم که اتحادیه اروپا را از دست شما نجات دهیم اما شما با خاموشکردن صداهای دموکرات چنان اتحادیه اروپا را مسموم کردهاید که هرچه تلاش کردیم نتوانستیم مردم بریتانیا را متقاعد کنیم در اتحادیه بمانند». این بخشی از بیانیه کارزار «دموکراتیککردن اروپا» پس از پایان همهپرسی بریتانیا و رأی اکثریت مردم این کشور به خروج از اتحادیه اروپا بود، کارزاری که یانیس واروفاکیس، وزیر اقتصاد سابق یونان در سال ۲۰۱۵ به راه انداخت و هدفش اصلاح نهادهای موجود اتحادیه اروپا برای ایجاد یک دموکراسی تمامعیار است. با اینهمه، رأی ۵۲ درصد از رأیدهندگان بریتانیایی به خروج این کشور از اتحادیه اروپا نشان داد که بسیاری از آنها امیدی به اصلاح ساختارهای این اتحادیه ندارند و تصور اتحادیه اروپایی دموکراتیک برای آنها دشوار است. پیروزی کمپین خروج نشان داد که آن منفعتی که حالا نخبگان اروپایی و رهبران آنها بر سر مزارش مویه میکنند، همانی نیست که دستکم بیش از نیمی از مردم بریتانیا هم از آن سهمی داشته باشند. از همین روست که بر پایه آمارها اکثریت کسانی که به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا رأی دادهاند کمسواد یا بیسوادند، یعنی همان طبقهای که متحمل بیشترین فشارهای اقتصادی و بیثباتی شدهاند، کسانی که چیزی برای ازدستدادن ندارند و از همینرو ترساندن آنها با تهدیدهای رکود اقتصادی و بحران بیکاری درصورت خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بیمعنی است. رأی تنگاتنگ حامیان و مخالفان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (۵۲درصد به ۴۸درصد) گویای واقعیت دیگری هم بود: فارغ از بردن کارزارماندن یا خروج از اتحادیه اروپا، پادشاهی متحده دیگر کشوری یکپارچه و متحد نیست و مهمترین چیزی که همهپرسی درباره خروج و یا ماندن بریتانیا به ما گفت به اوج رسیدن شکاف داخلی و مشکلات این کشور بود؛ مشکلاتی نظیر افزایش نابرابری، بیکاری، کمبود مسکن، رکود استانداردهای زندگی و کاهش خدمات عمومی که بریتانیا را مستعد طغیان و خشم و سرخوردگی کرده است. بیشک برخی موافقان خروج این کشور از اتحادیه اروپا دیدگاهی نژادپرستانه دارند اما همه آنها چنین نیستند.
آنها هم از مهاجران حرف میزنند و میخواهند بریتانیا کنترل مرزهایش را برعهده بگیرد تا افراد کمتری برای کار به این کشور بیایند، آنها هم مخالف ورود مهاجرانند اما در بستر شغل و مسکن و اقتصاد. از همینرو اگرچه بسیاری از فعالان چپگرا در کنار احزاب محافظهکار و جریانهای مسلط حامی ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا بودند اما همزمان سازوکارهای مالی و منطق کسبوکار حوزه یورو را نفی میکردند، همان منطقی که نهتنها به ازدسترفتن مشروعیت اتحادیه اروپا منتهی شد بلکه برخی از کشورهای عضو مثل یونان را وادار کرد با وجود مخالفت اکثریت شهروندانش به ریاضتهای اقتصادی تحمیلی تروییکا تن دهد و همرنگ نظم موجود شود. یونانیها حدود یک سال پیش در همهپرسی پذیرش یا سرباززدن از شروط نهادهای سهگانه اتحادیه شرکت کردند و رأی به مقاومت در برابر سیاستهای ریاضتی دادند اما بحران مالی این کشور و رکود اقتصادی در نهایت الکسیس سیپراس، نخستوزیر چپگرای یونان را در مقابل مردم قرار داد.
اما به نظر میرسد دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا که با برگزاری همهپرسی به وعده انتخاباتی خود عمل کرد، برخلاف میلش مجبور است روند خروج این کشور از اتحادیه اروپا را آغاز کند. او در کنفرانسی خبری با اعلام کنارهگیریاش از نخستوزیری گفت که باید به اراده مردم احترام گذاشت. بااینحال او گفت که در سه ماه آینده به همراه کابینه دولتش، به کار خود بهعنوان نخستوزیر ادامه خواهد داد. به گفته نخستوزیر بریتانیا، رهبرانی، متعهد، مصمم و قدرتمند باید درباره نقش این کشور در اروپا به مذاکرات مجدد بپردازند.
کامرون در حالی از استعفای خود خبر داد که بسیاری از رسانهها، بوریس جانسون، شهردار سابق لندن را بخت اول جانشینی نخستوزیر این کشور میدادند؛ کسی که برخلاف کامرون، حامی خروج از اتحادیه اروپا بود و در طیف راستهای افراطی حزب محافظهکار بریتانیا قرار دارد. احتمال قدرتگرفتن جانسون در کنار ذوقزدگی احزاب راست افراطی اروپا نشان میدهد که امیدی به پایان نئولیبرالیسم در بریتانیا نیست و این خروجی نژادپرستانه است و از موضع راست افراطی-ارتجاعی. با پایان همهپرسی و اعلام پیروزی کمپین خروج، «گیرت ویلدرز»، سیاستمدار راستگرا و مهاجرستیز هلندی، در توییتر نوشت: «خداحافظ بروکسل» و اضافه کرد هلند کشور بعدی است که از اتحادیه اروپا خارج میشود. ماری لوپن، سیاستمدار راستگرای فرانسوی، هم احساسات خود درباره همهپرسی بریتانیا را با نوشتن کلمه «پیروزی» در توییتر نشان داد و خواستار همهپرسی مشابهی در فرانسه شد. دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواهان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هم پیروزی کمپین خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را فوقالعاده خواند تا بیش از پیش روشن شود انتخاب مردم در این همهپرسی بین بریتانیایی نئولیبرال و بریتانیایی مترقی و رها از قید کارفرمایان سرمایه دارش نبوده است، بلکه انتخابی بین ماندن بهعنوان بریتانیایی نئولیبرال یا رفتن به سمت بریتانیایی است تحت رهبری راستهای افراطی، با همان ساختارهای سابق. پاسخ رهبران کارزارهای خروج به رأی مردم احتمالا اقدامات ضدمهاجرتی شدیدتری است و پشتکردن به کنوانسیون اروپایی حقوقبشر. بیشک اصلاحات اقتصادی در جهت رادیکالترکردن سیستم اقتصادی نئولیبرالیسم هم یکی دیگر از دورنماهای تصمیم روز پنجشنبه مردم بریتانیاست؛ خروجی علیه منافع طبقات کارگر و فرودست و حاصل همدستی شوم فاشیسم و نئولیبرالیسم.
بریتانیا ییها به خروج از اتحادیه اروپا «آری» گفتند
کدام خروج؛ از اروپا یا از نولیبرالیسم
صاحبخبر -