۱ـ دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس در سخنرانی خود بعد از همهپرسی از کنارهگیری خود تا سه ماه آینده خبر داد که در ماه اکتبر با تشکیل کنگره حزب محافظ کار و انتخاب فرد جدید برای نخست وزیری انجام خواهد گرفت.
این همه پرسی دو شکاف بزرگ در داخل انگلیس بوجود آورده است. شکاف درونی در میان سیاستمدارانی از احزاب و در داخل مجلس انگلیس و مهمتر از آن شکاف در درون جامعه که از نتیجه همه پرسی با اختلاف کمی بیشتر از یک درصد، مخالفان ادامه عضویت در اتحادیه اروپا پیروز بیرون آمدند.
سقوط ارزش «پوند» پول ملی انگلیس آنهم به صورت کم سابقه که آن را با سقوط پوند در سالهای بحرانی بسیار گذشته مقایسه کردهاند را پس لرزه بزرگ زلزله همه پرسی نامیدهاند. همه پرسی مسیر سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی انگلیس را تغییر میدهد، اما پرسشها درباره سختی مسیر است و به خصوص قدرت گرفتن جریان راست افراطی که درباره پناهجویان و مهاجران خارجی به انگلیس میخواهد سخت گیرانه عمل کند. همچنین ظهور و بروز تضادهای نژادی که بسیاری از هم اکنون هشدار میدهند و معتقدند جامعه انگلیس به زودی چهره خشونت ورزی خسارت بار خواهد گرفت.
بخش دیگر خارج شدن شرکتهای بزرگ تجاری و صنعتی از انگلیس است که دفتر مرکزی خود را در لندن مستقر کردهاند، خارج شدن انگلیس از اتحادیه اروپا اگرچه به صورت رسمی ۲ سال طول خواهد کشید اما از هم اکنون انگلیس از مدار روابط اقتصادی مجموعه کشورهای عضو اتحادیه خارج شده است و صاحبان شرکتهای بزرگ اروپایی این کشور را در خارج از این مدار ارزیابی میکنند.
بر همین اساس ، روابط پیچیده و گسترده بانکی نیز به هم ریخته است و بانکهای انگلیسی در تلاطم مدیریتی ناشی از نتیجه همهپرسی قرار گرفتهاند.
قرار است نخست وزیر انگلیس سهشنبه آینده در نشست اضطراری اتحادیه اروپا شرکت کند تا مدیریت مسیر خارج شدن انگلیس از اتحادیه اروپا را با سران دیگر کشورهای اروپا هماهنگ سازد. دولتهای فرانسه و آلمان نتیجه همهپرسی در انگلیس را فاجعه برای همه کشورهای اروپایی خواندهاند. مدیر سیاسی اتحادیه اروپا خارج شدن انگلیس از اتحادیه را زمانپذیر دانسته که ۲ تا ۵ سال طول خواهد کشید!
نتیجه همهپرسی که به خارج شدن از اتحادیه اروپا منجر شده است، جریان جدایی طلبان اسکاتلند از انگلیس و اعلام کشور مستقل را بار دیگر زنده کرده است. اسکاتلندیها خواهان باقی ماندن در اتحادیه هستند و از هم اکنون خواهان همه پرسی جدید برای جداشدن از انگلیس و اعلام یک کشور مستقل اروپایی شدهاند. این پیشبینی برای «ایرلند» نیز در محافل سیاسی مطرح شده است که به صورت یک کشور مستقل از دو ایرلند شمالی و جنوبی،با جدا شدن از انگلیس درآیند.
دو برداشت سیاسی از نتیجه همهپرسی با شانهبهشانه شدن مخالفان و موافقان در انگلیس دیده میشود. مخالفان میگویند، انگلیس وارد دالان انزوا شده است و از نظر سیاسی ضعیف خواهد شد، زیرا قدرت مانور آن دیگر در شعاع اتحادیه اروپا نخواهد بود. بخصوص که آمریکا به سیاستمداران انگلیس هشدار داده بود که جدای از اتحادیه اروپا، روابط لندن ـ واشنگتن را محدود به روابط دوجانبه و نه درونقارهای خواهد کرد. اما، موافقان جدایی از اتحادیه را مقدمه قدرت گرفتن دوباره انگلیس به صورت کشور بزرگ صنعتی، تجاری و نظامی میدانند که همه کشورها چه در اروپا و چه در سطح بینالمللی همواره باید حساب ویژهای بر آن داشته باشند.
موافقان خروج انگلستان از اتحادیه اروپا معتقدند ترک اتحادیه منافع بیشتری را نصیب کشورشان میکند، اتحادیه اروپا با مشکلات و بحرانهای عظیم مواجه است که بحران یونان یک نمونه آن است. آنها همچنین استدلال میکنند که قوانین حاکم بر اتحادیه اروپا، از آن رو که برای کشورهایی با سطوح توسعهیافتگی متفاوت و با انحراف معیار زیاد وضع شده است، برای انگلستان بیشتر نقش ترمز و بازدارندگی را بازی میکند و مانعی برای پیشرفت انگلستان است تا عاملی در جهت آن.
آنها همچنین معتقدند انگلستان با خروج از اتحادیه اروپا استقلال واقعی مییابد و به تنهایی بیشتر میتواند منافع ملی مردمانش را کسب و تضمین کند. به عقیده طرفداران خروج ـ که اکنون بازی را بردهاند ـ با خروج از اتحادیه، انگلستان میتواند کنترل نظام مالیاتی خود را مستقلاً و خارج از ضوابط اتحادیه به دست گیرد و از آن در جهت رشد و رونق اقتصادی بهره ببرد.
از منظر طرفداران «انگلستان خارج از اتحادیه» انگلستان قدرت اول اروپاست در حالی که این شعار، بیشتر تخیلی و آرمانگرایانه مینماید.
۲ـ اولین پیآمد بیرونی نتیجه همهپرسی در انگلیس را باید در دیگر کشورهای اروپایی جستجو کرد. اکثریت مردم در کشورهای اروپایی، به خصوص در فرانسه، آلمان و … خواهان باقی ماندن انگلیس در اتحادیه بودند که اکنون از سوی مردم انگلیس پاسخ منفی دریافت کردهاند. اگرچه این پیروزی را مخالفان باقی ماندن در اتحادیه با تفاوت یک درصدی به دست آوردهاند! جالب توجه این که چند نفر از مسئولین اتحادیه اظهار کردهاند که اگر انگلیس از اتحادیه جدا شود، بازگشت مجدد به آن غیرممکن است. با این وجود، همهپرسی موجب تشویق و قدرت گرفتن احزاب راست افراطی در دیگر کشورهای اروپایی خواهد شد که از هماکنون با شعارهای تند نژادپرستانه، خوشحالی خود را از نتیجه همهپرسی در انگلیس نشان میدهند. زنگ خطری که به خصوص در فرانسه و آلمان، سران این دو کشور به صدا درآوردهاند. از سوی دیگر، اغلب محافل سیاسی در انگلیس و در دیگر کشورهای اروپایی عضو اتحادیه، نتیجه همهپرسی در انگلیس را صدور کارت تبریک برای «پوتین» در مسکو دانستهاند که خواهان اتحادیه ضعیف و شکستخورده است.
برخی از نویسندگان در فرانسه یادی از «دوگل» کردهاند که همواره نسبت به پذیرش انگلیس در بازار مشترک اروپا در زمان او هشدار میداد که عضویت رسمی انگلیس، آغاز تفرقه در اتحادیه اروپا است! اکنون اتحادیه اروپا دچار مشکلات گوناگون است و در زمانی که نیازمند همسویی بیشتر است، نتیجه همهپرسی انگلیسیها، خنجری از پشت به اتحادیه خوانده میشود. نتیجه این همهپرسی در داخل و خارج انگلیس آیندهای روشن ندارد. اگرچه آن را نقطه عطف بزرگ در تاریخ اتحادیه اروپا میدانند، باید در آینده ـ حداقل تا دو سال آینده ـ تحولات گوناگون را در درون انگلیس و در جوامع اروپایی رصد کرد تا شکست یا موفقیت آن را دید. زلزله دیروز همهپرسی در انگلیس، واقعیت امروز اتحادیه اروپا شده است.