همه پرسی انگلیسی ها برای باقی ماندن آنها یا خروج شان از اتحادیه اروپا که امروز-پنج شنبه-صورت می گیرد از مرزهای این کشور فراتر می رود.سرنوشت اتحادیه اروپا و آینده پروژه اروپایی ها به طور کلی که با پایان جنگ جهانی دوم آغاز شد و نیز شکل روابط بین المللی و موازنه های قدرت داخل اروپا و بیرون از آن از نتایج همه پرسی امروز در انگلیس متاثر می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،روزنامه لبنانی الاخبار در گزارشی به همه پرسی انگلیسی درباره ماندن یا خروج از اتحادیه اروپا که امروز برگزار شده است، پرداخت و نوشت:انگلیس همیشه پسر نافرمان در مجموعه اروپا به شمار می رفت و «وابستگی»اش به اتحادیه اروپا نیز همیشه موضع ترشک و تردید بود.بزرگترین معترض تاریخی ژنرال«دوگول»بود که دو بار با پیوستن انگلیس به بازارهای اروپایی مشترک در سال های 1963 و 1967 مخالفت کرد.
روابط «گنگ»با اروپا ،باعث نمی شود که اهمیت اروپایی و نیاز متبادل دو طرف برای یکدیگر از بین برود.درست است دو طرف در انگلیس چه هواداران ماندن در اتحادیه اروپا و چه مخالفان این رویکرد،دلایل و برهان های خاص خود را دارند و آمار به نفع هر دو طرف است اما در مجموع نمی توان برخی پیامدها و سناریوهایی که گریزی از آنها نیست و بر انگلیس و شکل جغرافایی کنونی آن و نیز بر اروپا به عنوان یک قاره و موسسه های آن ضمن اتحادیه اروپا و بر روابط بین المللی به طور کلی را نادیده گرفت.
سال 1962«دن آشسون»وزیر خارجه بازنشسته آمریکا گفت:«بریتانیای کبیر امپراتوری خود را از دست داد و تا کنون هیچ نقشی برای خود پیدا نکرده است.»و تکمیل کرد:«هر گونه تلاش انگلیس برای بازی نقش جداگانه از اروپا با تکیه بر روابط ویژه اش که این کشور را به آمریکا مرتبط می کند و به عنوان رهبر کامنولث تلاشی بیهوده است.»امروز پس از گذشت 54 سال از این مقوله و پس از گذشت 41 سال از پیوستن انگلیس به مجموعه اروپایی باز بحث و جدال درباره این مساله مطرح می شود که آیا انگلیس«مورد تردید»بهتر است داخل مجموعه اروپا بماند یا خارج از این مجموعه قرار گیرد؟
اتحادیه و کشورها در خطر
به رغم آن که ماده 50 توافقنامه لیسبون برای تاسیس اتحادیه اروپا حاوی متنی است که درباره تعامل با احتمال خروج یکی از اعضا است اما خروج انگلیس از این اتحادیه سابقه ای در تاریخ این اتحادیه را شکل می دهد.خروج انگلیس ضربه مهلکی به «ایده اروپایی»و سیر آن به سمت ادغام و توسعه در آینده و نیز یک شکست و گامی بزرگ رو به عقب به شمار می رود.
ترس و بیم ها از چارچوب نظری و «فکری»بحث فراتر رفته و به آینده اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان و موسسات می رسد.راستگرایان تندرو شروع به گسترش در اروپا کرده و احساسات ملی گرایانه انزواطلب تا حدود زیادی از خروج انگلیس استفاده می کند، زیرا یکی از پرونده های اصلی و جنجالی که هواداران خروج از اتحادیه اروپا آن را علم کرده اند، پرونده ورود مهاجران است و این مساله ماده نابی برای راستگرایان تندرو به شمار می رود.
در عرضه انگلیس، هر گونه رای دادن منفی بر وحدت آن تاثیر منفی می گذارد و مساله اسکاتلند را بار دیگر به جدول بجث ها باز می گرداند.خروج احتمالی انگلیس از اتحادیه اروپا ممکن است منجر به درخواست اسکاتلند برای استقلال شود به ویژه آن که عضویت انگلیس در اتحادیه اروپا یکی از مهمترین دلایلی بود که منجر به شکست همه پرسی درباره استقلال اسکاتلند در سال 2014 بود.
معضل ایرلند شمالی نیز بار دیگر مطرح می شود آن هم در سایه سخنان و موضع گیری های علنی تا کنون میان هواداران اتحاد با انگلیس و درخواست کنندگان پیوستن به جمهوری ایرلند.
جزیره ای در اقیانوس
خروج انگلیس از اتحادیه اروپا فرصت رهبری اروپا را از این کشور می گیرد زیرا بسیاری از پژوهش ها اشاره به این دارد که انگلیس در اواسط قرن کنونی از آلمان به لحاظ جمعیتی و قدرت اقتصادی پیشی می گیرد و تبدیل به قدرت نظامی قوی تر در اتحادیه اروپا می شود.
مقایسه ساده در آمار تفاوت انگلیس تنها و انگلیس ضمن اتحادیه اروپا را نشان می دهد.جمعیت انگلیس کمتر یک درصد از جمعیت جهان را شکل می دهد و در حدود سه درصد از تولید ناخالص جهانی سهم دارد.اما در سطح اروپایی،جمعیت انگلیس 12.5 درصد از جمعیت این اتحادیه را شکل می دهد و در حدود 14.8 از اقتصاد اتحادیه اروپا سهم دارد.علاوه بر آن، صادرات انگلیس 19.4 از حجم صادرات اتحادیه اروپا را شکل می دهد.طبیعتا آمار میزان تاثیر منفی خروج انگلیس بر اتحادیه را نیز نشان می دهد.
هر گونه خروج انگلیس از اتحادیه اروپا باعث می شود که این کشور مجبور به امضای معاهده های تجاری دو جانبه با دیگر کشورهای در جهان و چه بسا با کشورهای اتحادیه اروپا نیز پس از متبلور شدن شکل همکاری دو طرف شود،این امر باعث می شود که در مذاکرات از موضع ضعف مذاکره کند.این را «باراک اوباما»رئیس جمهوری آمریکا مورد اشاره قرار داد زمانی که گفت که آمریکا به مذاکرات تجاری دو جانبه اهمیتی قائل نیست و در صورت خروج انگلیس از اتحادیه اروپا این کشور مجبور می شود که در آخر صف منتظر بماند.
خروج لندن از اتحادیه اروپا همچنین باعث می شود که توان خود برای تاثیرگذاری در سیاست های اتحادیه اروپا را از دست بدهد و مجبور می شود که هر تصمیمی اتحادیه اروپا بگیرد به جای آن که دیدگاهش را بر آنها تحمیل کند،با این تصمیم ها کنار بیاید.انگلیس بارها در گذشته توانسته بود با قانع کردن یا فشار تصمیم های اتحادیه اروپا را تغییر دهد.
اما پرسشی که در اینجا باقی می ماند این است که آیا اتحادیه اروپا می تواند به عنوان یک مجموعه واحد با انگلیس همکاری کند یا آن که تقسیم های سنتی میان کشورهای عضور روی سطح می آید به ویژه آن که در بسیاری مواقع مشخص شده است که منافع خصوصی بر منافع اتحادیه به عنوان یک کل غلبه پیدا کرده است.
اتحادیه اروپا ضعیف تر می شود
در سایه رشد قدرت چین و بازگشت روسیه به شکل تدریجی و سریع به عرصه بین المللی به عنوان بازیگر موثر و فعال و نیز صعود هند و برزیل، خروج انگلیس از اتحادیه اروپا باعث ضعیف شدن موضع اتحادیه اروپا در قبال این کشورها می شود.«آلموت مولیر» رئیس دفتر شورای روابط خارجی اروپا در برلین در همین چارچوب گفت که خروج انگلیس از اتحادیه اروپا اشاره ای به جهان از جمله چین و روسیه است مبنی بر اینکه این اتحادیه در حال فروپاشی است.
به لحاظ نظامی،اتحادیه اروپا دو تکیه گاه نظامی خود یعنی انگلیس و فرانسه را از دست می دهد و همکاری ممکن است در چارچوب پیمان ناتو باقی بماند اما خروج انگلیس ضربه بدی به هر گونه امکان بحث جدی و عملی برای ایجاد پیکره نظامی مخصوص به اتحادیه اروپا در چارچوب ضوابط داخلی و بین المللی می شود که قدرت آلمان در این عرصه را محدود کرده است.
موسسات اروپایی از این خارج شدن انگلیس در امان نمی مانند. کشورهای اتحادیه اروپا وارد مذاکرات شاق برای یافتن شیوه ای برای رای گیری برای اتخاذ تصمیم ها در شورای اتحادیه اروپا و توزیع دوباره کرسی ها و سهم ها در پارلمان اروپا و افزایش بودجه تحمیلی بر هر کشوری به منظور جبران مشارکت بزرگ سالیانه انگلیس می شوند که در حدود 15 میلیارد دلار می شود.
به گفته «آناند مینون»پروفسور متخصص در سیاست های اروپایی،این مذاکرات اروپایی ها را از تمرکز بر مسائل اساسی مانند بحران سوریه ، روسیه و مساله مهاجران باز می دارد.با وجود این مینون بر این باور است که خروج انگلیس شوکی است که اتحادیه اروپا برای اصلاح خودش و انجام تغییرات ریشه ای به آن نیاز دارد.
اما از حیث توزیع قدرت در چارچوب اتحادیه اروپا،خروج انگلیس باعث سلطه بیشتر آلمان و افزایش تاثیرگذاری آن می شود و نیز باعث می شود که محور اتحادیه به سمت شرق همان جایی که ثقل سنتی آلمان وجود دارد، برود.در سایه سختگیری آلمان در عرصه اقتصادی در روابطش با دیگر کشورهای عضو، پیش بینی می شود که ژئواقتصاد بر ژئوسیاست بچربد.
خروج یا ماندن اتگلیس در اتحادیه اروپا پیامدهای منفی و مثبت دارد که محور بحث ها در انگلیس برای سنگینی کفه ترازو در مقابل دیگری است.بی تردید اتحادیه اروپا و انگلیس و شکل روابط بین المللی در صورت خروج انگلیس به شکل کنونی اش باقی نمی ماند.چند روز دیگر این پیامدهای منفی و مثبت مشخص می شوند.
∎