گروه دانشگاه "خبرگزاری دانشجو"- یادداشت دانشجویان میهمان؛ هفته گذشته فائزه هاشمی به عنوان یکی از مسئولان رده‌بالای یکی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منصوب شد. او پنجمین عضو از خانواده هاشمی است که در دانشگاه آزاد مسئولیت می‌گیرد. پیش از این شخص اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس هیئت امنا و هیئت موسس، محسن هاشمی معاون عمرانی دانشگاه آزاد، فاطمه هاشمی مدیرگروه علوم سیاسی یکی از واحدهای این دانشگاه، یاسر هاشمی مسئول دفتر رئیس هیئت امنا، مهدی هاشمی مسؤول دفتر و نماینده ریاست هیات‌های موسس و امنا در همه واحدهای برون‌مرزی دانشگاه آزاد در دانشگاه آزاد مشغول مدیریت بوده‌اند!
دانشگاه آزاد دانشگاهی است که با شهریه‌های دانشجویانش در طول مدت حیاتش رشد کرده و به اینجا رسیده است. پس در واقع طور خاص دانشجویان این دانشگاه از شروع تاسیس تا به امروز صاحبان این دانشگاه هستند و به طور عام این مجموعه بزرگی آموزشی فرهنگی متعلق به ملت ایران است.
حالا مثلا فرض کنید؛ حضرت امام خمینی (ره) که در شکل گیری و پیروزی انقلاب نقش بسزائی داشتند، خدای ناکرده بعد از پیروزی انقلاب کل بیت المال را ملک شخصی اعلام می‌کردند و هرگونه دخل و تصرف برای اعضای خانوادشان را جایز می‌دانستند و بصورت قهری هر کدام از فرزندان و نوادگانشان را مسئول یکی از قوا و نهادهای عالی کشور منصوب می‌کردند!
حال اگر به این دانشجویان دانشگاه آزاد و والدین زحمتکش آن‌ها بگوییم یک عده‌ای خاص که در تاسیس دانشگاه نقش داشته‌اند، خود را مالک و صاحب این دانشگاه می‌دانند و هر کاری که صلاح می‌دانند، از وقف دانشگاه گرفته تا ده‌ها هزینهٔ نجومی دیگر برای پیشبرد اهداف خانوادگی خود در دانشگاه می‌توانند انجام دهند. اگر کسی هم معترض آنان شود با پر رویی تمام می‌توانند علیه آن شخص شکایت کرده و علیه او اقامه دعوی کنند!
هر وقت بخواهند شهریه‌ها را زیاد می‌کنند، برای پیروزی در انتخابات و حمایت از کاندیدای مورد نظرشان هزنیه‌های کلان می‌کنند، به انگلیس برای مامویت می‌روند، برای توطئه علیه انقلابی که پدران همین دانشجویان در شکل گیری آن نقش داشته‌اند در دانشگاه شبکه سازی می‌کنند و کسانی را به کار می‌گیرند که در سال ۸۸ اغتشاش گران را تشویق می‌کردند تا اموال عمومی که در واقع متعلق به ملت است را تخریب کنند. و همه این‌ها هزینه‌اش از یک جا تامین می‌شود! شهریه‌های دانشجویان مظلوم! که نه حق اعتراض دارند و نه می‌توانند مانند وزیر علوم اگر خلاف مصالح آموزش عالی عمل کرد آن‌ها را بازخواست و یا استیضاح کنند.
ما در جمهوری اسلامی برای اینکه اگر خدای ناکرده رئیس جمهور خلاف مصالح ملی و دینی عمل کرد، راه عزل و برکناری داریم. حتی در قانون اساسی جمهوری اسلامی عزل و یا برکناری عالیترین مقام نظام جمهوری اسلامی هم پیش بینی شده است. در صورتی که مقام رهبری صلاحیت خود را برای رهبری نظام از دست بدهد و یا از انجام وظایف خود ناتوان شود، خود به خود از ولایت ساقط است و مجلس خبرگان رهبری موظف است به وظیفه خود عمل کند.
حال این سوال برای دانشجویان پیش می‌آید؛ چگونه است که راه عزل و برکناری عالیترین مسئولین نظام جمهوری اسلامی پیش بینی شده است، اما در دانشگاه آزاد هیچ راهی برای پایان دادن به حاکمیت یک جریان خاص یا بهتر بگوییم یک خانواده خاص وجود ندارد؟!
اگر دانشجویان و مردم ایران نخواهند که یک خانواده بر آنان مدیریت کنند، چه فرآیند دموکراتیکی را باید طی کنند تا به خواسته خود برسند؟ آیا اصلا چنین فرآیندی وجود دارد. خانواده‌ای که حتی وزیر دولت مطلوب خود را هم بر نمی‌تابد و به تصریح وزیر علوم استیضاح شده دولت اعتدال، دانشگاه آزاد به وزارت علوم پاسخگو نیست.
آیا غیر از این است که این خانواده دانشگاه آزاد را منطقه ممنوعه‌ای می‌داند که حتی اعتدالیون هم حق ورود به آن را ندارند؟! و اگر چنین شد (مانند آن دو سالی که بطور موقت دستشان از مدیریت اجرائی دانشگاه کوتاه ماند) آن را غصب می‌دانند! (اظهارات جاسبی۳۰/۱۱/۹۲)
آیا بهتر نیست از بازتولید نظریه اموی درباره خلافت (پاس دادن توپ خلافت در بین امویان برای تثبیت حکومت اموی) که ابوسفیان آن را مطرح کرد در دانشگاه آزاد جلوگیری کرد؟! به نظر می‌رسد احدی جز خود دانشجویان دانشگاه نمی‌توانند مهر باطلی بر این نظریه بزنند.
فرستنده: پویا سلطانی
انتشار یادداشت دانشجویان میهمان به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.
نظر شما