مشاهده بهترین کادو برای دختر
در این رپورتاژ تحلیلی، ضمن بررسی اهمیت این شغل پر مسئولیت، دلایل اصلی کاهش میل به خدمت و افزایش مهاجرت پرستاران را بر اساس آخرین آمار و گزارشهای سال ۱۴۰۴ نقد و بررسی خواهیم کرد. هدف، عبور از کلیشههای تبریک روز پرستار و رسیدن به نقد عملی برای بهبود شرایط ماندگاری این قشر خدوم است.
بخش بعدی را مطابق با جدول استراتژی محتوا، با تمرکز بر آمار و ارقام متناقض و نقد وضعیت فعلی، شروع میکنم.
پرستار ایرانی: قهرمانان خسته و آمار متناقض
کمبود نیروی پرستار در ایران یک ادعا نیست، بلکه واقعیتی است که آمارها از زوایای مختلف بر آن صحه میگذارند. در حال حاضر برای جمعیت ۸۷ میلیون نفری ایران، حدود ۱۸۰ هزار پرستار فعال وجود دارد. این در حالی است که بر اساس اعلام رسمی مسئولین وزارت بهداشت، کشور به حداقل ۱۰۰ هزار پرستار دیگر نیاز دارد تا به استانداردهای حداقلی جهانی نزدیک شود.
مقایسه نسبت پرستار به تخت بیمارستانی و جمعیت، عمق فاجعه را بیشتر آشکار میکند. در حالی که در کشورهای توسعه یافتهای چون آلمان و کانادا این نسبت بین ۸ تا ۱۲ پرستار به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت است، آمار ما بسیار پایینتر است و بار کاری سنگینی را بر دوش پرسنل باقیمانده تحمیل میکند.
مهاجرت و خانهنشینی: دو روی یک سکه
مسئله اصلی در اینجا نه صرفاً کمبود نیرو، بلکه افت شدید انگیزه و خروج نیروی متخصص از چرخه خدمت است. در این زمینه، آمارها دچار دوگانگی هستند:
- آمار رسمی (وزارت بهداشت): مسئولین از کاهش ۳۵ درصدی تقاضا برای دریافت گواهی Good Standing (مدرک لازم برای مهاجرت) در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال قبل خبر میدهند و مدعی هستند میل به مهاجرت پرستاران کاهش یافته است.
آمار فعالان صنفی (خانه پرستار): دبیرکل خانه پرستار این آمار را باورپذیر نمیداند و تأکید میکند که سالانه حدود ۲۰۰۰ گواهی صلاحیت حرفهای برای مهاجرت صادر میشود. مهمتر از آن، برآوردها نشان میدهد که حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار پرستار دانشآموخته در کشور به دلایل مختلف (اقتصادی و فرسودگی شغلی) خانهنشین هستند و تمایلی به کار در شرایط فعلی ندارند. این میزان خانهنشینی، خود به تنهایی نشاندهنده یک بحران جدی در حوزه مدیریت نیروی انسانی است.
این آمار متناقض، یک پیام واضح دارد: خواه نرخ مهاجرت کاهش یافته باشد یا خیر، واقعیت این است که نظام سلامت ایران توانایی حفظ یا به کارگیری بخش عظیمی از نیروی متخصص خود را ندارد، و این نیرو یا به کشورهای دیگر میرود و یا در داخل کشور خانهنشین میشود.
اقتصاد فرساینده: دستمزد پایین و تورم، نیروی کار را فراری میدهد

در شرایط اقتصادی کنونی، اولین و مهمترین دلیل برای فرار نیروی متخصص از بیمارستانهای دولتی و در نهایت مهاجرت، وضعیت نامناسب حقوق و دستمزد است. حجم کار پرتنش و حیاتی پرستاری در ایران، به هیچ عنوان با دریافتی آنها تناسب ندارد و این موضوع، فرسودگی شغلی را تشدید میکند.
بخوانید هارد باکس چیست؟
حقوق پرستاران در سال ۱۴۰۴: شکاف درآمد و قدرت خرید
بر اساس گزارشهای حقوق و دستمزد در سال ۱۴۰۴، میانگین دریافتی پرستاران در ایران به شرح زیر است:
- میانگین حقوق: در تهران حدود ۱۸ میلیون تومان و در شهرهای دیگر حدود ۱۵ میلیون تومان برآورد شده است.
حداکثر دریافتی: سقف دریافتی در تهران به حدود ۳۱ میلیون تومان و در شهرهای کوچک به ۲۶ میلیون تومان میرسد. این ارقام شامل اضافهکاری و شیفتهای شب نیز میشود.
با وجود افزایش اسمی در حقوق، وقتی این ارقام در کنار نرخ تورم و هزینههای سرسامآور مسکن و معیشت قرار میگیرند، مشخص میشود که قدرت خرید واقعی پرستاران نه تنها بهبود نیافته، بلکه کاهش یافته است.
جاذبه مالی در بخش خصوصی: پرستار میشوند اما نه برای بخش دولتی
اختلاف حقوقی در بخشهای مختلف، خود عامل دیگری برای توزیع ناعادلانه نیرو است. گزارشها نشان میدهد که میانگین حقوق پرستاران در بیمارستانهای خصوصی معتبر و برند تهران بین ۲۷ تا ۳۲ میلیون تومان برآورد میشود. این اختلاف فاحش، پرستاران را تشویق میکند که:
- کار دوم (مانند پرستاری خصوصی و مراقبت در منزل) را با دستمزدهای بالاتر در پیش بگیرند.
از کار در بخشهای دولتی با فشار کاری بالاتر و دستمزد کمتر، به بخش خصوصی نقل مکان کنند.
بنابراین، حقوق پایین و نامتوازن نه تنها باعث مهاجرت به خارج میشود، بلکه در داخل کشور نیز، نیروهای متخصص را از نقاط نیازمند (بیمارستانهای دولتی) به سمت فرصتهای درآمدی بالاتر هدایت میکند و کمبود در بخشهای حساس را تشدید مینماید.
چالشهای ساختاری: از پزشکسالاری تا بیعدالتی در شأن اجتماعی

علاوه بر مشکلات اقتصادی که نیروی کار را فراری میدهد، عوامل ساختاری و فرهنگی محیط کار نیز در تضعیف انگیزه و ترک خدمت پرستاران نقش بسزایی دارند. این عوامل، در مجموع، شأن و جایگاه حرفهای پرستار را تحتالشعاع قرار میدهند.
فرهنگ سازمانی و معضل پزشکسالاری
یکی از مهمترین شکایات و دلایل فرسودگی شغلی در میان جامعه پرستاری، وجود پدیدهای به نام پزشکسالاری در نظام سلامت ایران است. در این ساختار، با وجود استقلال حرفهای که سازمان نظام پرستاری بر آن تاکید دارد، پرستاران اغلب خود را در مقام "زیر دست" پزشکان میبینند.
این مسئله منجر به دو مشکل اساسی میشود:
- عدم احترام حرفهای: رفتار نامناسب و برخوردهای بعضاً تحقیرآمیز در محیط کار، به ویژه در بیمارستانهای دولتی، کرامت انسانی و شأن اجتماعی پرستاران را خدشهدار میکند.
توزیع نامتوازن مسئولیت: با وجود مسئولیت مستقیم پرستار در قبال مراقبت از بیمار و نظارت بر وضعیت حیاتی او، اختیار و استقلال عمل لازم به پرستار داده نمیشود، در حالی که حجم کار و فشار روحی او بسیار بالاست.
تناسب نداشتن کار و زندگی
بسیاری از پرستاران به دلیل شیفتهای طولانی، شبکاریهای مکرر و کمبود نیرو که باعث افزایش ساعات اضافهکاری اجباری میشود، از کیفیت پایین زندگی خانوادگی و اجتماعی خود گلایه دارند. فشار کاری بسیار بالا با درآمد پایین، این شغل را به یک شغل فرساینده تبدیل کرده است که از نیروی کار، انرژی مضاعفی طلب میکند اما پاداش مناسبی برای آن در نظر نمیگیرد. در نتیجه، بسیاری از نیروها ترجیح میدهند مسیر مهاجرت را انتخاب کنند؛ جایی که به گفته پرستاران مهاجرت کرده، "شأن اجتماعی بالاتر است و حجم کار با درآمد کاملاً تناسب دارد".
مسیر ورود به حرفه: جذب پرستار از دانشگاه تا بیمارستان
با وجود بحران کمبود نیرو و نیاز مبرم کشور به جذب پرستاران جوان، رشته پرستاری همچنان یکی از پرتقاضاترین رشتههای گروه علوم تجربی در کنکور سراسری باقی مانده است. بررسی روند جذب و آموزش نشان میدهد که مشکل، در آموزش و تربیت نیست، بلکه در به کارگیری و حفظ نیروهاست.
رقابت شدید در کنکور: رتبه و معدل لازم برای پرستاری
برای ورود به رشته پرستاری در دانشگاههای دولتی، رقابت همچنان بسیار شدید است. بر اساس آمار و تحلیلهای مربوط به سال ۱۴۰۴، رتبه لازم برای قبولی در این رشته در دانشگاههای دولتی به شرح زیر است:
- منطقه ۱: رتبههای بین ۱۰۰۰ تا ۵۰۰۰
مناطق ۲ و ۳: تا رتبههای حدود ۷۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰
یکی از نکات کلیدی در پذیرش سالهای اخیر، تاثیر قطعی معدل در کنار رتبه کنکور است. این امر نشان میدهد که نظام آموزشی کشور همچنان به جذب دانشآموزان با سطح علمی بالا برای این رشته حیاتی اهتمام دارد.
بخوانید ژورنال نویسی روزانه چیست و چه فوایدی دارد؟
تناقض در چرخه جذب نیرو
بزرگترین تناقض اینجاست که ایران از نظر تربیت نیروی پرستاری به خودکفایی کامل رسیده و هر ساله تعداد زیادی دانشآموخته باکیفیت وارد بازار کار میشوند، اما:
- ظرفیت استخدامی ضعیف: کمبود بودجه و مشکلات ساختاری بیمارستانهای دولتی، مانع از جذب کامل نیروهای تربیت شده میشود.
خانه نشینی نیروها: بسیاری از نیروهای فارغالتحصیل، به جای ورود به بیمارستان، به دلیل شرایط نامناسب حقوق و محیط کار، ترجیح میدهند خانهنشین شوند یا به دنبال مهاجرت باشند.
به عبارت دیگر، سیستم آموزشی نیروی متخصص را تأمین میکند، اما ساختار استخدامی و اقتصادی کشور توانایی بلعیدن و حفظ این نیروی ارزشمند را ندارد و همین موضوع، چرخه معیوب کمبود نیرو را تقویت میکند.
پیامدهای کمبود: چه کسی جور غیبت پرستاران را میکشد؟

کمبود مزمن و رو به رشد نیروی پرستاری، تنها یک مشکل صنفی یا اقتصادی نیست؛ این یک بحران جدی در حوزه سلامت عمومی است که عواقب مستقیم و خطرناکی بر جان بیماران و امنیت سلامت کشور دارد. عواقب کمبود پرستار به صورت دومینووار در کل نظام درمانی حس میشود.
۱. کاهش کیفیت خدمات و افزایش خطاهای درمانی
هنگامی که یک پرستار مجبور است همزمان مسئولیت مراقبت از چندین بیمار بیش از حد استاندارد (گاه با نسبت ۱ پرستار به ۳۰ بیمار در برخی بخشها) را بر عهده بگیرد، امکان تمرکز دقیق و ارائه مراقبت باکیفیت به شدت کاهش مییابد.
- استاندارد مراقبت: در کشورهای توسعهیافته، استانداردها اغلب یک پرستار برای ۴ تا ۶ بیمار در بخشهای عادی است.
وضعیت ایران: پایین بودن شدید این نسبت در ایران، احتمال خطاهای درمانی، تاخیر در رسیدگی به وضعیت حیاتی بیماران، و سوء مدیریت در تجویز داروها را به طرز چشمگیری افزایش میدهد.
به بیان صریح، تأثیر کمبود پرستار بر جان بیماران یک تهدید بالقوه و مداوم است که هزینههای جانی و مالی سنگینی را به خانوادهها و نظام درمان تحمیل میکند.
۲. فرسودگی شغلی و تداوم چرخه معیوب
پرستارانی که در کشور ماندهاند، مجبورند با حقوق پایینتر، بار کاری سنگینتر همکاران مهاجرت کرده یا خانهنشین خود را نیز به دوش بکشند. این فرسودگی شغلی شدید، خود به عامل مضاعفی برای افزایش بیماریهای روحی و جسمی در میان جامعه پرستاری تبدیل شده و نهایتاً منجر به تصمیم برای ترک خدمت یا مهاجرت بیشتر میشود. بدین ترتیب، چرخه معیوب کمبود نیرو تداوم مییابد.
۳. به خطر افتادن امنیت سلامت عمومی در زمان بحران
در شرایط حساس مانند بحران کرونا یا وقوع بلایای طبیعی، نیاز کشور به نیروی پرستاری در اوج قرار میگیرد. با وجود کمبود شدید نیرو، نظام سلامت در زمانهای بحرانی آسیبپذیر شده و توانایی خود را برای پاسخگویی به حجم انبوه مراجعین و بیماران از دست میدهد. حفظ و تقویت نیروی پرستاری، یک رکن اصلی در امنیت سلامت عمومی هر کشوری محسوب میشود.
از شعار تا اقدام عملی برای ماندگاری پرستاران
روز ۲شنبه 5 آبان 1404 (که در تقویم شمسی به مناسبت ولادت با سعادت حضرت زینب (س) نامگذاری شده)، روز پرستار است و فرصتی برای بازنگری در نحوه برخورد با این قشر. گزارشهای مردم سالاری نشان میدهد که معضل کمبود پرستار در ایران، ریشه در شعارزدگی و فاصله گرفتن از عمل دارد.
راهکار حل کمبود پرستار در ایران تنها با بهبود فضای معیشتی و بازگرداندن شأن حرفهای به این قشر متخصص ممکن است. برخی از اقدامات ضروری و عملیاتی که برای افزایش حقوق پرستاران و توقف مهاجرت باید به فوریت در دستور کار قرار گیرد، شامل موارد زیر است:
- اجرای کامل و عادلانه قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری: اگرچه این قانون اجرایی شده است، اما تخصیص بودجه و نحوه توزیع تعرفهها به قدری ضعیف است که تأثیر محسوسی بر حقوق دریافتی بسیاری از پرستاران نداشته است. اجرای کامل و پرداخت عادلانه حقالزحمه بر اساس سختی کار، ضروری است.
تغییر ساختار فرهنگی بیمارستانها: لغو مطلق رویکرد پزشکسالاری در محیط کار و دادن استقلال عمل و شأن حرفهای کافی به پرستاران، در کنار برخورد جدی با موارد نقض کرامت انسانی، انگیزه ماندگاری را افزایش میدهد.
بهبود نسبت پرستار به بیمار: استخدام فوری نیروهای خانهنشین و تنظیم نسبت پرستار به تخت بیمارستانی بر اساس استانداردهای پذیرفته شده جهانی، بار فرسودگی شغلی پرستاران فعلی را کاهش داده و کیفیت مراقبت را تضمین میکند.
تکریمِ واقعیِ جامعه پرستاری، نه با یک روز بزرگداشت، بلکه با فراهم آوردن زندگی شرافتمندانه و محیط کاری ایمن برای آنان محقق میشود. امید است مسئولین با درک عمق بحران و پیامدهای آن بر امنیت سلامت کشور، اقدامات عاجلی برای ماندگاری پرستاران در ایران صورت دهند.
