شناسهٔ خبر: 11051332 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

نرگس آبیار در نشست هم‌اندیشی سینما انقلاب:

«نفس»، براساس رمان خودم شکل گرفت/ فکرش را هم نمی‌کردم که بتوان از آن یک اثر سینمایی ساخت +عکس و فیلم

صاحب‌خبر -

خبرنامه دانشجویان ایران: چهارمین روز از نشست هم‌اندیشی سینما انقلاب از ساعت ۱۵ امروز (جمعه) با اکران فیلم سینمایی «دلبری» ساخته سیدجلال دهقانی اشکذری همراه با نشست های نقد و بررسی اساتید و نخبگان دانشگاهی در تالار سوره حوزه هنری آغاز و در دومین بخش امروز نیز از ساعت ۱۸:۳۰ فیلم سینمایی «نفس» به کارگردانی نرگس آبیار با حضور کارگردان و برخی عوامل این اثر برای منتقدان و اصحاب رسانه به اکران گذاشته شد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پس از اکران فیلم سینمایی «نفس» نشست نقد و بررسی این فیلم با حضور نرگس آبیار کارگردان فیلم، محمدحسین قاسمی تهیه کننده، محمدمهدی رسولی منتقد سینما -که بیشتر در عرصه نقاشی و هنرهای تجسمی شناخته می شود- به همراه سیدمحمد حسینی کارشناس سینما به بررسی و نقد سومین اثر سینمایی نرگس آبیار پرداختند.

در ابتدای این نشست نرگس آبیار کارگردان این فیلم در خصوص داستان «نفس» گفت: فیلم «نفس» بر اساس یکی از رمان های خودم شکل گرفته است. من این رمان را از سال 89 شروع به نوشتن کردم و به دلیل حساسیت فضاسازی های کودکانه ای که وجود داشت در سال 92 توانستم تمامش کنم و آن را چاپ کنم. در آن زمان بسیاری از تهیه کنندگان که رمان را می دیدند می گفتند که این رمان قابلیت یک اثر سینمایی جذاب را دارد و از آن خیلی استقبال می کردند، اما من فکرش را هم نمی کردم که بتوان از آن یک اثر سینمایی ساخت.

در ادامه محمدمهدی رسولی ضمن تشکر از عوامل سازنده فیلم گفت: خوشحالم که بالاخره بعد از سال ها انتظار در سینمای ایران با یک فیلم مواجه هستیم که مختصات ایرانی دارد. فیلمی که از آپارتمان ها و ساختمان های شهری بیرون آماده و دست از سر نماهای بسته و فضاهای تاریک برداشته است و به سراغ لانگ شات ها و فضاسازی های امیدوارانه رفته است.

 وی ادامه داد: در فیلم های امروز سینمای کشور، بیش تر با ارجاعات سینمایی رو به رو هستیم برای مثال در فیلم «الف» ارتباط با یک سبکی را می بینیم که از تجربه گری قبلی دیگری استفاده شده است که متاسفانه این تجربه برای ما نیست. در مقابل، در فیلم های اروپایی و آمریکایی، ارجاعات سینما نیست بلکه به اصالت و خاستگاه منطقی آن توجه می شود. فیلم نفس جز معدود فیلم هایی است که می توانیم در مواجهه با آن به ارجاعات ادبی نیز اشاره کنیم چرا که در روایت داستان با مجموعه ای از قصه ها و افسانه ها رو به رو هستیم.

رسولی در بخش دیگری از صحبت های خود گفت: فیلم «نفس» دارای یک روایت طولی 3 پرده ای است که علاوه برآن یک روایت عرضی نیز دارد که در آن به بافت و فضاهای خالی که بین دو نقطه در عرض ترسیم شده است، توجه می شود. در این جا باید دید که چه قدر از این فضا پر شده است و البته با چه کیفیتی این فضا درست شده است. در حقیقت این فیلم شامل بخش هایی است که انگشت ذهن و جهان ما را به سمت یک ما دوباره می برد و ما را به خودمان ارجاع می دهد که جای خالی آن در سینما احساس می شود. اکنون سینمای ما به یک آپارتمان 3 طبقه تقسیم شده است که آدم های آن مدام به هم دروغ می گویند و در حال خیانت به یکدیگر هستند. ممکن است که عده ای بخواهند فیلم «نفس» را با فیلم های دیگری مقایسه کنند اما باید دید که در سینمای ما کدام فیلم همانند این فیلم است که بتوان آن را با «نفس» مقایسه کرد.

وی همچنین در ادامه در خصوص فیلم نفس گفت: شیوه روایتی این فیلم یک شیوه منحصر به فرد است و جهان تازه ای را جلوی مخاطب قرار می دهد. البته به نظر من خانم آبیار یک خودزنی در این فیلم کرده است و آن این که نخواسته خود را تکرار کند و به نظر من از این حیث نباید «شیار 143» را با این فیلم مقایسه کنیم، چرا که خود آبیار خواسته است از آن فضا بیرون بیاید و تجربه جدیدی را خلق کند.


دانلــود

در ادامه نشست سیدمحمد حسینی در ابتدای سخنانش در مورد «نفس» گفت: فیلم به لحاظ تکنیکی از فیلم های قبلی خانم آبیار جلوتر است، اما در اواسط فیلم از لحاظ روایت داستان کار برای مخاطب سنگین می شود و انگار دنبال یک نقطه پایان در فیلم می گردد. این موضوع نشان دهنده این است که روایت در فیلم دچار مشکل است. هر چند که در این فیلم ما شاهد یک داستان سه پرده ای کلاسیک نیستیم ولی می توانست روایت داستان به گونه ای دیگر باشد.

نرگس آبیار در ادامه و در پاسخ به مطالب مطرح شده از طرف حسینی گفت: من قبول دارم که فیلمم ساختار سه پرده ای ندارد، اما آنچنان نیست که نتواند روایت خودش را به درستی بیان کند، در حقیقت من در این فیلم به دنبال خلق یک فضا و اتمسفر بودم که قرار است روایتی از زندگی را داشته باشند. در ابتدا و پس از تمام شدن کار، تایم فیلم برداری که انجام شده بود بسیار زیاد بود و به همین دلیل چند سکانس طلایی را از فیلم حذف کرده ام. روند داستان به گونه ای است که اگر هرجای فیلم را حذف کنم ضربه ای به جایی نمی خورد. باید توجه داشت که نفس فیلمی متفاوت است که فضا و اتمسفر آن قرار است روایتی از زندگی را داشته باشند. در ابتدا و پس از تمام شدن کار، نسخه 140 دقیقه ای آن را به آقای سرتیپی نشان دادیم. ایشان گفتند که به فیلم دست نزنید و اصلا مخاطب را خسته نمی کند. ما بعدا 20 دقیقه از آن را کم کردیم و تا 120 دقیقه آن را کاهش دادیم. ما حتی فیلم را به آدم های بی ربط به سینما هم نشان دادیم تا عکس العمل آنها را نسبت به فیلم بدانیم و دیدیم که آنها با دیدن همین نسخه 120 دقیقه ای اصلاً خسته نشدند و فیلم را تا انتها دیدند. اگر اکران این فیلم در برج میلاد در شرایطی که افراد چندین فیلم را در یک روز دیده اند و البته کیفیت صدا هم بسیار بد بوده است، کسی را خسته کرده است، ملاک قضاوت نیست. باید نوع سلیقه مخاطب با کار هماهنگ باشد تا بتواند از آن لذت ببرد.

نرگس آبیار درباره شخصیت های فیلم بیان داشت: شخصیت بهار، زمان حال را روایت می کند و البته می توان در پلان آخر راوی را عوض کرد. اگر او گذشته را روایت می کرد، وجود نریشن ها شاید کمی روایت را مخدوش می کرد. هم چنین شخصیت ننه آقا، یک شخصیت پارادوکسی است که نمادی از تخیلات نیست.

 وی در پاسخ به این سوال که مخاطب این فیلم فقط مردم ایران هستند یا خارجی ها نیز هستند گفت: در این فیلم قصه های ایرانی را نشان می دهیم. سعی کردیم تا ورود به جهان قصه این کودک را روایت کنیم و البته در کنارآن سال هایی را نشان   می دهیم که بحرانی ترین سال ها است. روایت این داستان های کودکانه یک نگاه معصومانه به اتفاقات است. با توجه به این که در فیلم تمام آیین ها، نگاه ایرانی و قصه های ایرانی را روایت می کنیم پس می تواند این فیلم مخاطب جهانی داشته باشد.

محمدمهدی رسولی در تکمیل و بررسی صحبت های آبیار در خصوص روایت گفت: یک وقت ما می آییم یک داستان را به صورت طولی روایت می کنیم می شود ساختار سه پرده ای سید فیلد، اما یک وقت روایت را در عرض جلو می بریم. آن وقت می شود فضاسازی و اتمسفر. در عرض جلو رفتن لازمه اش بافت و تکسچر خوب است. من فیلم را در عرض روایت کردن منحصر به فرد می دانم در سینمای ایران؛ هر چند که در عرض فیلم ساختن کار فیلم سوم یک کارگردان نیست.

در ادامه نشست سیدمحمد حسینی در خصوص راوی داستان اشکالی را مطرح کرد و آن این که چگونه کسی که از اول قصه داشت برای ما داستان را روایت می کرد درپایان فیلم می رود و باز داستان ادامه پیدا می کند. در پاسخ به این اشکال نرگس آبیار گفت: اگر راوی گذشته را روایت می کرد حق با آقای حسینی بود، اما ما در فیلم می بینیم که بهار دارد زمان حالش را دم به دم روایت می کند. من زاویه دید را فقط در پلان آخر تغییر دادم. شما در همه جا بهار را می بینیم و اگر جایی هم لانگ شات می بینیم و زاویه دید تغییر می کند در حقیقت ذهنیت بهار است که ما داریم می بینیم.

در ادامه رسولی در خصوص سینما ایران و این که به چه مسائلی در سینما باید بپردازیم گفت: همه فیلم های جشنواره ما شده است داستان های تکراری. به راستی آن ها سینماست یا فیلم هایی از این دست مثل نفس؟ به نظر من نفس. چرا که این فیلم سرشار از لحظاتی است که ما را به خودمان ارجاع می دهد و این جایش در سینمای ایران خالی است!

حسینی نیز در خصوص داستان گویی در سینمای ایران گفت: اکثر فیلم هایی که امسال در جشنواره حضور داشتند فاقد یک داستان گویی بودند و همه به دنبال پز روشنفکری و این که سینما اصلا مگر داستان گفتن است؟ ما بلد نیستیم قصه بگوییم و از این دست حرف ها رفته اند. به نظر من جای داستان در سینمای ایران خالی است و ما باید اول از همه داستان گفتن را یاد بگیریم بعد اگر نیاز بود به سراغ فضاسازی و روایت این چنینی برویم.

در پایان این نشست حاضرین در جلسه به طرح پرسش هایی در خصوص فیلم «نفس» پرداختند و خانم نرگس آبیار به تمامی سوالات پاسخ داد.

گفتنی است پس از این نشست و در آخرین بخش چهارمین روز هم اندیشی سینما انقلاب از ساعت ۲۱:۳۰ فیلم «به دنیا آمدن» ساخته محسن عبدالوهاب به نمایش گذاشته شد.

نظر شما