صبا شادور| امسال هم تعداد فیلمهایی که به مشکلات خانوادگی پرداختهاند، در جشنواره فیلمفجر کم نیست. گاهی این مشکلات از همان عدماعتماد زناشویی در یک خانواده شکل میگیرد و گاهی هم تکنولوژی و جامعه باعث رخدادهایی در زندگی ما آدمهاست که زیاد هم نمیشود در مقابل آن بهدلیل پیشرفت وسایل ارتباطی ایستاد.
اما فیلم «نقطهکور» به کارگردانی مهدی گلستانه ازجمله فیلمهایی است که در لوکیشن بسته و آپارتمانی ساخته شدهاست. فیلمنامه این اثر خانوادگی را احسان بیگلری، نوشته و گلستانه، کارگردانی و تهیهکنندگی آن را برعهده گرفته است.
گلستانه بعد از فیلمهای «دردسر بزرگ» و «نازنین» درحالی سومین فیلم خود را کارگردانی کرده که معتقد است، هیچوقت مرد در یک خانواده ایرانی عذرخواهی نمیکند، درحالیکه در زندگیمان این کار را انجام میدهیم. همیشه دوست داریم یکنقاب بزنیم که من اینم درحالیکه در واقعیت این نیستیم.
در فیلم «نقطهکور» محمدرضا فروتن، هانیه توسلی، محسن کیایی، شقایق فراهانی و... به ایفای نقش پرداختهاند.
داستان این فیلم درمورد مرد جوانی است که 23روز را بر پهنه دریا و به دور از خانواده گذرانده، با دنیایی از ابهامات فکری که تمام مدت مثل خوره، ذهنش را اشغال کرده، وارد خانهاش در تهران میشود. پس از ورود به خانه، تمامی ذهنیتهایش عینیت مییابند. او قادر به مقابله با مسائل پیش آمده نیست اما...
در شرایط فعلی، فکر میکنید تماشاگر با این فیلم ارتباط برقرار کند؟
اگر مردم فیلمها را با دقت ببینند، قطعا این فیلمها برگرفته از جامعه امروز و شاید زندگی خیلی از ما باشد. متاسفانه در شرایط فعلی تلفنهمراه معضلی در سالنهای سینماست که باعث میشود تا تماشاگر از کلیت فیلم جا بماند.
قبلا فقط صدای بچه بود که نمیگذاشت تا فیلم را با تمرکز در سالن سینما ببینیم، الان موبایل نابودکننده شده است.
این فیلم برگرفته از یک داستان خانوادگی است که بین زنوشوهر رخ میدهد. بازهم همان حس عدماعتماد زناشویی. پایان این فیلم به واقعیت اینگونه زندگیها نزدیکتر است، چطور به این پایان رسیدید؟
هیچوقت مرد در یک خانواده ایرانی عذرخواهی نمیکند، درحالیکه در زندگیمان این کار را انجام میدهیم، هزاران مرد نشان میدهم که از همسرشان عذرخواهی میکنند، وقتی که جلوی دوربین میآییم همهچیز عوض میشود. همیشه دوستداریم یک نقاب بزنیم که من اینم درحالیکه در واقعیت این نیستیم.
در فیلم «نقطهکور» نگاهمان هم به شخصیت زن و هم به شخصیت مرد داستان است. درواقع در طول داستان من و بیگلری فیلمنامهنویس سعی کردیم داستان را به گونهای جلو ببریم که نهزن و نهمرد از اشتباهات خود و سوءتفاهمات نشکنند. فیلم سه بخش دارد، یک بخش آرامش اول فیلم است که دوربین روی سهپایه است و حرکات عجیب و غریبی هم نداریم از جایی که تنش فیلم شروع میشود، دوربینمان هم حرکت و تنش دارد، در پایان هم به یک سکون میرسیم، در آرامش ابتدایی و آرامش آخر فیلم خیلی تفاوت ایجاد کردهایم.
درمورد انتخاب بازیگرها چطور به زوج هانیه توسلی و محمدرضا فروتن رسیدید؟
بعد از چند انتخاب برای نقش زن این فیلم، به هانیه توسلی رسیدیم. خوشبختانه خانم توسلی انرژی خیلیخوبی برای این فیلم گذاشتند و در جلسات دورخوانی همه بازیگران همان انتخابهایی بودند که در فیلم میبینید. محمدرضا فروتن و محسن کیایی انتخابهای خوبی بودند و عملا همانند برادرهای واقعی در فیلم به ایفای نقش پرداختند. بچههای این فیلم هم از کلیت داستان خبر نداشتند و آنچه من برای آنها روایت کرده بودم تنها چند صفحه دستنویس بود و کل بازی بچهها در طول فیلمبرداری نتیجه داد.
در بخشی از فیلم مشاهده میکنیم که دختربچه این خانواده در اتاق خود با دستگاه تبلت وارد صفحههای مجازی شده و عکسهای مختلفی را میبیند. فکر میکنید اینگونه تصاویر، تأثیر منفی روی ذهن بچههای خانواده در جامعه امروز ما نمیگذارد؟
اتفاقا ما در مذمت مدرنیته فیلم را ساختهایم، درطول فیلم مشاهده میکنیم که همین دختربچه (شیما) چقدر انگیزه دارد و به مادرش در خانه کمک میکند و از لحظهای که تبلت را در دستش میگیرد حتی یک بشقاب را هم جابهجا نمیکند، مادرش میگوید بیا و این کار را انجام بده، میگوید، ببینم در اینستاگرام چهخبر است؛ بهطور اتوماتیک این بچه را در یک فضای بزرگسال قرار دادیم. یعنی ما این را هم نشان میدهیم که این بچه هماکنون وارد این دنیا شد و اکنون عکسهای عمویش را لایک میکند و هیچ ضمانتی وجود ندارد که یک ساعت دیگر چه عکسهایی را لایک کند، همین که بچه در نیمههای شب که همه خواب هستند و او بیدار است و در اینترنت میرود در مذمت این کار است.
گاهیاوقات این گونه مسائل ممکن است در اکران عمومی این نقد را به کارگردان وارد کند که ترویج بدآموزی برای کودکان از الان درحال شکل گرفتن است؟
حتما در میان آن ۷۷میلیون جمعیت ایران که در خوشبینانهترین حالت، دومیلیون به سینما میروند با دومیلیون ایدئولوژی مختلف وارد سالن میشوند و ممکن است یک طیف گسترده با عقیدههای بنده همسو نباشند. خیلیسخت است که یک فیلمی را بتوانید بسازید که دومیلیون نفر را ساپورت کنید به همین دلیل خیلی نگران آن بخش نیستم.
یعنی ترجیح میدهید اینگونه مسائل روی پرده سینما نمایان شود و ترسی از آینده کودکان در خانواده و اجتماع ندارید؟
بله، چون افتخار بنده این است که دخترم تنها بچهای است که در مهدکودک نمیداند پفک و آدامس چیست. این برای من افتخار است. سرگرمی دختر من عروسکبازی است، برای من افتخار است. با وجود اینکه هم موبایل بنده و همسرم در دسترس است ولی هیچ انگیزهای برای این کار ندارد. ما باید کودکانمان را تربیتکنیم نه اینکه آنها را از تکنولوژی دور کنیم. چند شب گذشته بهخاطر مناسبتی در بخش اطفال بیمارستانی بودم. بالای 60درصد این بچهها را پدر و مادرها با تبلت ساکت میکردند؛ بچه درد داشت و پدر یک بازی را روشن میکرد و به بچه میداد و او ساکت میشد، ما داریم چه بلایی سر این بچهها میآوریم بهمحض اینکه این دنیا را تجربه کند دیگر نمیتوانید از این دنیا خارجش کنید، خودمان از جانب خانواده و با دست خودمان داریم این کار را انجام میدهیم.
گفتوگو با مهدی گلستانه، کارگردان و تهیهکننده «نقطهکور»
همیشه دوست داریم یک نقاب بر چهرهمان بزنیم!
صاحبخبر -