وزارت کشور عربستان سعودی شنبه دوازدهم دی ماه در بیانیه ای اعلام کرد شیخ «نمر باقر النمر» فعال مدنی برجسته شیعی این کشور را به همراه 46 تن دیگر به جرم تروریست بودن اعدام کرده است. پس از انتشار این خبر، اعتراض های وسیعی در سطح جهان علیه عربستان و اقدام های ضدحقوق بشری خاندان آل سعود صورت گرفت؛ اعتراض هایی که در تهران و مشهد به حمله به نمایندگی های سیاسی سعودی انجامید.
ریاض در واکنش به این رخداد، قطع روابط دیپلماتیک خود را با تهران اعلام کرد. به دنبال عربستان، بحرین، سودان و جیبوتی روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کردند. امارات متحده عربی نیز از کاهش روابط دیپلماتیک و تنزل مناسبات به سطح کاردار خبر داده و کویت نیز به امارات پیوسته است. این تحولات بی تردید کلاف در هم تنیده بحران های منطقه ای را پیچیده تر خواهد کرد.
در این ارتباط، گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا با احمدیان کارشناس مسایل خاورمیانه به گفت وگو پرداخت. به باور وی نبود تناسب میان جرم و مجازات در اعدام شیخ نمر موضوعی بود که خشم مسلمانان جهان بویژه ایرانیان را برانگیخت.
از دید این کارشناس مسایل خاورمیانه، دلیل بحران سازی تازه خاندان آل سعود را باید ناکامی های ریاض در تحولات کشورهای منطقه از جمله عراق، سوریه و به ویژه یمن دانست. همچنین مهمترین دلیل پیروی برخی از کشورهای عربی از سیاست های ریاض و قطع روابط دیپلماتیک با ایران انگیزه های مالی و اقتصادی است.
احمدیان روشنگری مقام های ایرانی در مجامع بین المللی و همچنین اقدام های سنجیده در برابر رفتارهای غیرحکیمانه عربستانی ها را از مهمترین سازوکارهای کاهش بحران کنونی عنوان کرد؛ سازوکارهایی که می تواند هزینه های زیادی را متوجه عربستان کند.
چرایی اعدام همزمان شیخ نمر با اعضای القاعده، اهداف سعودی ها از اعدام روحانی سرشناس شیعه در برهه کنونی، دلیل های بحران آفرینی های بی سابقه خاندان آل سعود، تاثیر توافق هسته ای ایران و 1+5 بر موضع گیری های تازه ریاض، اثرگذاری رخدادهای منطقه ای بر بحران سازی اخیر و نیز راهکارهای برونرفت از بحران کنونی از جمله موضوع های دیگری بود که در این گفت وگو مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ادامه، متن کامل گفت گوی ایرنا با احمدیان آمده است:
*** ایرنا: عربستان در حالی شیخ نمر را به اتهام تروریست بودن اعدام کرد که وی در طول فعالیت های سیاسی و مدنی خود هرگز اقدامی مسلحانه علیه خاندان سلطنتی عربستان انجام نداده بود. چقدر ادعای تروریست بودن شیخ نمر به واقعیت نزدیک است؟ عربستان از تروریست خواندن شیخ نمر و اعدام او چه هدف هایی را دنبال می کرد؟
** احمدیان: در پاسخ به این پرسش بیان سه نکته ضروری است؛ نخست، اتهام وارد شده بر این افراد تفاوت آشکاری با یکدیگر داشت. بر اساس سه اتهام اصلی که در بیانیه وزارت کشور عربستان آمده بود به سختی می توان تروریست بودن را به شخصیتی همچون شیخ نمر نسبت داد. 43 تن از این افراد عضو القاعده بودند و بسیاری از این افراد پیشتر به بمب گذاری و عملیات تروریستی اقدام کرده بودند. شیخ نمر را اما بسیار سخت می توان در فهرست اتهام های مطرح شده گنجاند. همین نبود تناسب، اعتراض های زیادی را علیه اقدام عربستان به راه انداخت.
دوم اینکه امروز حدود پنج هزار نفر در عربستان به خاطر مسایل گوناگونی از جمله مسایل تروریستی در زندان بسر می برند. بین این افراد شخصیت های خطرناکی وجود دارند که برخی آنها از نزدیکان «اسامه بن لادن» رهبر پیشین القاعده و «ایمن الظواهری» رهبر کنونی این گروه تندرو اند. شماری از این تروریست ها به رغم اثبات جرم پس از گذشت بیش از 10 سال از حبس هنوز اعدام نشده اند. بنابراین، در مرحله اجرا نیز نبود تناسب قابل مشاهده است. سوم، مساله عربستان کنترل این افراد نبوده است. افراد مورد نظر، زندانی بودند و دسترسی به بیرون نداشتند تا خطرآفرین باشند.
*** ایرنا: چرا در این مقطع ریاض تصمیم به اعدام این افراد گرفت؟
** احمدیان: طرح همین پرسش است که شبهه سیاسی بودن اعدام ها را برجسته می سازد. اگر تازه ترین رخدادها و تحولات منطقه ای زیر ذره بین تحلیل قرار گیرد مشخص می شود که کشته شدن «زهران علوش» رهبر گروه شورشی «جیش الاسلام» و بزرگترین فرد مورد حمایت عربستان در سوریه به خشم عربستان دامن زده است. همچنین فرایندهایی که در قالب نشست های ژنو و وین در جریان است در مجموع نارضایتی عربستان را در پی داشته است.
شبهه سیاسی بودن اعدام ها و همراه کردن شیخ نمر و شخصیت های تندرو از القاعده در یک روز، یک پیام سیاسی تحول آفرین است. فکر می کنم اعدام همزمان این شخصیت ها پوششی بود برای این که شبهه سیاسی بودن را کمتر کنند و همزمان واکنش عربستان را نیز نشان داده باشد.
*** ایرنا: سیاست سنتی عربستان پیشتر بر محور محافظه کاری استوار بود. اینک با روی کار آمدن «ملک سلمان» سیاست داخلی و خارجی این کشور چهره ای ماجراجویانه به خود گرفته است که نمونه آن حادثه منا، تجاوز به یمن و بتازگی شهادت شیخ نمر است. چه عواملی زمینه ساز این تغییر شده است؟
** احمدیان: وقتی کشوری در نتیجه به بن بست رسیدن سیاست ها به درماندگی راهبردی برسد، بحران آفرینی را یکی از راه های خروج از این بن بست می داند. گزینه دیگر تلاش برای رسیدن به راه حلی مشترک با کشورهای منطقه است که به نظر می رسد عربستان در این برهه چنین روشی را مناسب نمی داند. بنابراین از زمانی که سلمان به قدرت رسید امید می رفت سیاست امنیتی عربستان به سود ثبات منطقه پیش رود اما همانگونه که مشاهده می شود این اتفاق نیفتاد.
در سیاست خارجی نو، کنش عربستان خیلی شدیدتر از پیش است. اکنون عربستان برای نخستین بار فعال شده و خود طراح بحران ها است. بازی هایی که ریاض در عراق، سوریه و بویژه یمن در پیش گرفته است و همچنین در بازی هایی که با نیروهای ایران و سایر کشورها در تضاد است هیچکدام از این پرونده ها به نتیجه های مطلوب نرسیده است. همچنین عربستان متوجه این واقعیت است که «برجام» زمینه را برای نگاه مثبت جهانیان به ایران فراهم کرده است؛ موضوعی که عربستان به عنوان بزرگترین رقیب منطقه ای ایران نمی تواند تحمل کند.
در سوریه نیز کنش عربستان به دست ایران متوقف شده یا دست کم تصور چنین است. همچنین در یمن عربستان نتوانست پیشروی کند. در عراق، دولت متحد ایران توانسته است بحران را کنترل کند و با پس گرفتن شهر «الرمادی» به سمت «موصل» پیشروی کند. از برآیند همه این تحول ها می توان به این نتیجه رسید که کنش راهبردی عربستان به نتیجه نرسیده و سیاست خارجه فعالانه این کشور جز هزینه هیچ دستاورد دیگری نداشته است. این مسایل به نوعی برای عربستان درماندگی راهبردی به وجود آورده است.
*** ایرنا: آیا می توان گفت که هدف عربستان از اعدام نمر، تحریک ایران به واکنشی غیر منطقی است؟
** احمدیان: عربستان ایران را در بسیاری از موارد برنده می داند و خود را دست کم در مرحله کنونی با فرآیند های سیاسی و نظامی که در جریان است بازنده به شمار می آورد. همه اینها باعث شده که عربستان احساس درماندگی کند. بنابراین عربستان می توانست 2 راه و روش را در پیش گیرد؛ ایجاد بحران یا حل مسایل از راه تعامل. مناسب ترین چارچوبی که این کشور می تواند با استفاده از آن ایران را به انزوا بکشاند واداشتن ایران به واکنشی است که فرقه ای جلوه کند حتی اگر فرقه ای نباشد. بنابراین عربستان برای اعدام فردی اقدام می کند که در زندان زیر کنترل شدید بوده و 2 سال هیچکس صدای وی را نشنیده است. هدف عربستان از واداشتن ایران به واکنشی فرقه ای، تغییر چارچوب تحولات منطقه ای است.
همه این مسایل نشان دهنده این است که ایران باید زیرکانه با موضوع برخورد کند. اشغال سفارت عربستان امری بسیار اشتباه بود. درواقع عربستان به دنبال این واکنش ایران بود. دولت ایران اما با ورود به این موضوع توانست آن را تا میزانی مدیریت کند. در مقابل، عربستان با قطع روابط نشان داد که تمایلی به پایان دادن بحران ندارد.
*** ایرنا: پس از عربستان، بحرین، سودان و جیبوتی روابط دیپلماتیک خود را با تهران قطع کردند. امارات متحده عربی و کویت نیز از کاهش روابط دیپلماتیک خبرداده اند. این موج تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و چه پیامدهایی برای منطقه به همراه خواهد داشت؟
** احمدیان: این موضوع 2 جنبه دارد؛ جنبه نخست این است واکنش های صورت گرفته در ایران به اعدام شیخ نمر پیامدهای خاص خود را به دنبال دارد. عربستان اکنون در تلاش است که ایران را به عنوان نقض کننده معاهده های بین المللی معرفی کند و در برخی از این اقدام ها موفق بوده است. تلاش سنجیده دولت ایران در مرحله کنونی معطوف به کنترل بحران و جلوگیری از شکل گیری اجماع عربی علیه ایران بود. احضار سفیر ایران در امارات و اعتراض به وی در راستای کنترل فشارهای عربستان بود. در مقابل، کشورهایی که به ایران اعتراض کردند اقدامی بسیار زیرکانه انجام دادند زیرا از طرفی زیر فشار عربستان در جهت برنامه های این کشور حرکت نکردند و در عین حال به عربستان اعلام کردند که اعتراض خود را به ثبت رسانده اند.
جنبه دوم که اهمیت بالایی دارد این است که عربستان تلاش می کرد همه کشورهای عربی را با خود همراه کند اما تنها کشورهایی به پیروی از عربستان برخاستند که پیشتر نیز پیرو این کشور بودند. تنها انگیزه این کشورها انگیزه های مالی و اقتصادی است. بحث دولت بحرین به طور کامل از دیگر کشورها جدا است زیرا بحرین سابق بر این، ارتباط خود را با ایران محدود کرده بود و ایران روابط دیپلماتیک محکمی با بحرین نداشت. سودان نیز بیشتر با انگیزه های مالی و اقتصادی وارد ائتلاف بین المللی شد. جیبوتی نیز انگیزه ای مشابه داشت. جنبه دوم نشان دهنده آن است که عربستان باز هم موفق نشده است که موج دلخواه خود را به وجود آورد. تحول صورت گرفته نشان می دهد محدودیت واکنش های ضدایرانی عربستان در دوره پساتوافق بیشتر شده است. توافق هسته ای به کشورهایی که زیر فشار عربستان بودند و هستند این پیام را رسانده است که ایران با جامعه جهانی به صورت عقلانی وارد تعامل شده است و بنابراین عربستان با اعمال فشار بر این کشورها نمی تواند آنها را در مسیر دلخواه خود بکشاند.
*** ایرنا: در چنین فضایی که راه های دیپلماتیک برای گفت وگو بسته شده است با چه راهکاری می توان این بحران کاهش داد؟
** احمدیان: در ارتباط با عربستان در این مقطع باید به هیچ عنوان اقدامی صورت نگیرد. به طور صرف اگر اعتراضی هست به صورت مسالمت آمیز انجام شود. روشنگری در مجامع بین المللی تنها رفتار تاثیرگذاری است که مقام های کشورمان می توانند به آن اقدام کنند. امروز فضا به گونه ای نیست که ایران بتواند در صدد رفع بحران برآید زیرا کشوری همچون عربستان که آغازگر چنین بحرانی بوده است تمایلی به برقراری روابط با ایران ندارد.
سران کشورمان در شرایط کنونی باید همانند گذشته چهره مطلوب ایرانِ عقلانی را به نمایش بگذارند؛ چهره ای که با با جامعه جهانی تعامل دارد و با تروریسم مبارزه می کند. نشان ندادن واکنش های غیرعقلانی به کنش های غیرحکیمانه عربستان مهمترین موضوعی است که باید مورد توجه قرار گیرد. به کارگیری چنین سیاستی در میان مدت فشارهای بین المللی را بر عربستان افزایش خواهد داد تا ریاض کنش های غیرعقلانی خود را کنترل کند. واکنش های اخیر رییس جمهوری و وزارت امور خارجه گویای رفتارهای منطقی جمهوری اسلامی در این ارتباط است.
*گفت و گو از:حسن شکوهی نسب (گروه پژوهش و تحلیل خبری)
پژوهشم**1969** 9279**2054
پژوهشگر ارشد مرکز تحقیقات راهبردی (استراتژیک) در گفت وگو با ایرنا:
بحران سازی عربستان ناشی از ناکامی های راهبردی آن در منطقه است
تهران- ایرنا- «حسن احمدیان» پژوهشگر ارشد مرکز تحقیقات استراتژیک و کارشناس مسایل خاورمیانه در گفت وگو با ایرنا با پرهزینه و کم دستاورد خواندن سیاست خارجی عربستان در دوره جدید، بحران سازی این کشور را ناشی از ناکامی سعودی ها در بازی های منطقه ای و نیز توافق هسته ای ایران و 1+5 دانست.
صاحبخبر -