بانی فیلم - گروه تلویزیون: به سردی گرائیدن صداهایی که نمادی از زندگی و یا شمایلی از محبوبترین لحظات و احساسات در خاطره جمعی ما آدمها هستند، همیشه غم انگیز و مملو از حرمانی تلخ بوده و هست. چه اخیراً که جلال مقامی عزیز از عدم توانایی خود برای ادامه کار دوبله و گویندگی به دلیل بیماریاش خبر داد و چه دیروز که تیتر «محمدعلی اینانلو درگذشت»، خیلیها را به افسوس و حسرت وا داشت. صاحب صدایی پرطنین و با جذبه که در توصیف زیباییهای طبیعت ایران و اکوتوریسم داخلی شوق تجربه تماشای مناظر مورد اشاره او را در هر شنونده و بینندهای ایجاد میکرد. اینانلو که متولد دوم فروردین سال 1326 در قزوین بود، شهریور امسال بر اثر یک ضایعه مغزی در بیمارستان بستری و تحت درمان قرار گرفته بود که پزشکان پس از مشاهده بهبود حال جسمی وی، او را مرخص کردند. او در این مدت باز هم به عرصه برنامه سازی برگشت تا اینکه دوباره با وخامت حالش در بیمارستان بستری شد و سرانجام صبح دیروز دار فانی را وداع گفت؛ مرگ صدای بهاری طبیعت در آغاز زمستانی سرد. قرار است پیکر آن مرحوم دوشنبه 14 دی ماه از مقابل مسجد بلال سازمان صدا و سیما به سمت قطعه نام آوران بهشت زهرا (س) تشییع شد. مراسم یادبود وی نیز روز چهارشنبه هفته جاری از ساعت 14 الی 30/15 در مسجد بلال برگزار خواهد شد. علاقه مندان به طبیعت و ایرانگردی، زنده یاد اینانلو را با برنامههای جذاب زیست محیطیاش در تلویزیون میشناسند که حاصل بیش از چهار دهه فعالیت و کند و کار او در این حوزه بود. از او که در رشته ادبیات تحصیل کرده بود، به عنوان یکی از مبدعان کلاسهای آموزشی اکوتوریسم یاد میشود. وی در سینما نیز به خاطر حضورش در فیلم «ارتفاع پست» (ابراهیم حاتمی کیا) شناخته میشود که نقش خلبان هواپیمایی را ایفا میکرد که توسط هواپیما ربای داستان (حمید فرخ نژاد) در معرض خطر قرار گرفته بود. وی به واسطه صدای خاصی که داشت، در عرصه تبلیغات هم فعال بود. صدای اینانلو بیشتر با نام برند سامسونگ گره خورده است و تبلیغات این شرکت تولید کننده محصولات صوتی و تصویری همچنان با صدای وی در باکس پیامهای بازرگانی از شبکههای داخلی پخش میشود. او در عین این فعالیتهایش، در عرصه روزنامه نگاری نیز فعال بود و به عنوان یک چهره رسانهای در مطبوعات شناخته میشد.
اجرای بخش ایرانشناسی «صبحی دیگر» در شبکه آموزش، اجرای برنامه رادیویی «صبح به خیر ایران» در اواخر دهه 50، کارگردانی مجموعه مستند «ایران جهانی در یک مرز»، اجرا و کارگردانی آیتم «کجا بریم» از برنامه «مردم ایران سلام» در شبکه دو، اجرای برنامه رادیویی «گردش و ورزش» در دهه 50، کارگردانی و تهیه فیلمهای مستندی چون جهانگردی به جای نفت»، «اسب در ایران»، «طبیعت ایران مرکزی»، «فوتبال شاد»، «گل زرین»، «سلاح و شکار»، «ایران، طبیعت و طبیعت گردی»، «بینش» و... از جمله دیگر کارهای وی در عرصه تصویر و صدا هستند. او همچنین سردبیری مجلههای ایران شناسی «گردش»، «Silk Roud» به زبان انگلیسی، «شکار و طبیعت»، «جهانگردان»، «طبیعت» و... را نیز برعهده داشته است.
بانی فیلم درگذشت این هنرمند به بازماندگان وی و جامعه هنری و اهالی رسانه صمیمانه تسلیت میگوید.
بیژن بیرنگ در گفت و گو با بانی فیلم:
اینانلو پیشنهاد بازیگری را نپذیرفت
بیژن بیرنگ از جمله دوستان محمدعلی اینانلو بوده است. اینانلو در برنامه «باز هم زندگی» که طی سال های 85 از شبکه 4 سیما با اجرای خوب بیژن بیرنگ پخش می شد به عنوان مهمان حضور داشت. نزدیکی این دو هنرمند و یاد حضورش در برنامه ای با اجرای بیرنگ ما را بر آن داشت تا در چنین روزی با او به گفت و گو بپردازیم. بیژن بیرنگ از اینانلو به عنوان هنرمندی آزاده با روحی شاد یاد کرده و به بانی فیلم می گوید:« در آغاز تسلیت به خانواده اش و کلیه جامعه هنری اش می گویم. امیدوارم مثل همیشه شاد باشد. امروز در حال بر گشت از شمال خبر فوت محمدعلی اینانلو را به دلیل نارسایی مغزی شنیدم و در حال گفت و گو با یکی از دوستان گفتم اینانلو چقدر خوب زندگی کرد و چقدر خوشحال و آزاده بود». وی در ادامه توضیح می دهد:« به یاد دارم در دوران ساخت سریال «عشق تعطیل نیست» جلسه ای با یکدیگر داشتیم و به خانه ما آمد. طی آن دیدار از او دعوت کردم تا در سریال بازی کند ، اما حضور در سریال را نپذیرفت. او در جواب به من گفت من اینانلو هستم و ترجیح می دهم مردم من را به عنوان اینانلو بشناسند. اینکه در نقش ها بازی کنم و بازیگر باشم چندان برایم جذاب نیست ، چرا که پیش از این نیز در چند اثر بازی کرده ام که چندان تجربه خوشایندی برای من نبوده است.آن شب به من حرفی زد که امروز معنای آن را بهتر می فهمم. او در ادامه طرح دلایلش نپذیرفتن حضور در سریال گفت بیژن کم کم باید جمع و جور کنم. وقتی از پیش من رفت، به خاطر این حرف به فکر فرو رفتم و با خودم می گفتم اینانلو چه فکری دارد و نگران بودم ، اما بعدا علت این کلام را فهمیدم». بیرنگ در پایان می افزاید:«اینانلو به فعالیت های مختلفی در طول زندگی اش پرداخت. او در وهله اول کشاورز توانایی بود ، زمین هایی داشت و کشت و زرع می کرد. از طرفی دیگر استاد طبیعت شناسی و عکاسی در طبیعت بود.همچنین زمانی گزارشگر و زمانی برنامه ساز بود. گرچه کلیه این فعالیت ها و توانایی ها ارزشمند بوده ، اما در حال حاضر آنچه بیش از هر چیز باید از زندگی اینانلو آموخت ، زندگی به معنای واقعی است. معتقدم همه ما روزی از دنیا می رویم و در دلمان یک مشت حسرت باقی می ماند. حسرت کارهایی که دوست داشتیم و نکردیم ، حسرت سفرها و آرزوهایی که به خاطر جرات نداشتن فکر کردیم شرایطش را نداریم و یا به هر دلیل نشد.به نظر من اینانلو واقعا همانطور که دوست داشت زندگی کرد . او در برنامه «باز هم زندگی» که حضورش برای من افتخار بوده ، جمله زیبایی گفت: هدف من از زندگی مقصد نیست ، بلکه مقصود است. مقصود او از زندگی در دل طبیعت بدست آمد. با یاد جمله ای از او که با خنده های زیبایش به من می گفت به پایان می رسانم. بیژن عمر کوتاه است و درگیر روزمرگی نشو و آنطور که دوست داری زندگی کن».
ايرج ميلاني در گفت و گو با بانی فیلم:
اينانلو صدايي گرم، دوست داشتني، تأثيرگذار
بر مخاطب داشت
ايرج ميلاني، مجري و گردشگر ايراني كه لقب ماركوپولوي ايران را به او داده اند و تا به حال برنامه هاي جالبي را در حوزه گردشگري در شبكه هاي سيما روي آنتن برده است، سالها پيش با محمد علي اينانلو همكار بوده است. ميلاني درخصوص درگذشت محمدعلي اينانلو، مجري و طبيعت گرد ايراني گفت: «فكر مي كنم آنچه درباره محمدعلي اينانلو بايد گفت، قدرت تأثيرگذاري او بر مردم و توانايي اش در رو به رو شدن با تلاطم هاي زندگي است. من سالها پيش نزديك به يكي دو سال در مجله «گردشگري» به عنوان دستيار با مرحوم اينانلو همكاري مي كردم. اين مرد شخصيت ويژه اي داشت. او سالهاي69-70 را سالهاي خشكسالي مي دانست و در آن زمان بيشتر در شاهرود اقامت داشت و آرامش زندگي اش را در آنجا جست وجو مي كرد. محمدعلي اينانلو كسي بود كه پستي ها و بلندي هاي زندگي اش را به خوبي پشت سر گذاشته بود و البته كه اين مسائل بر او روح و جسم اش تأثيرگذار بوده است. يكي از ويژگي هاي او اين بود كه اگر با كسي همكلام مي شد، به سرعت ارتباط دوستانه خوبي با آن شخص برقرار مي كرد و آغوش بازي براي پذيرفتن آدم هاي جديد داشت. همه مي دانيم كه داشتن چنين ويژگي منحصر به فردي در هر انساني وجود ندارد و براي رسيدن به اين خصلت، فرد قطعاً بايد چيزي در چنته داشته باشد. جذب مردم و همراه كردن آنها با خود، كار ساده اي نيست و هر كسي هم نمي تواند چنين ادعايي داشته باشد. اينانلو به خوبي از پس اين موضوع بر آمده بود و همين نگاه و منش از پررنگ ترين ويژگي هايش بود. راه يافتن به دل مخاطب علاوه بر اينكه نيازمند ظاهر خوب و دلنشين بود، شاخص هاي ديگري هم نياز دارد. اينانلو با داشتن يك صداي گرم و دوست داشتني و كاريزماي رفتاري خاص خود، محبوب دل بسياري از مردم ايران بود.
نيما كرمي در گفت و گو با بانی فیلم:
انرژی این مرد نجیب ایرانی مثال زدنی بود
نيما كرمي، مجري تلويزيون كه چندسالي است اجراي برنامه «صبحي ديگر» در شبكه آموزش را برعهده دارد، سالها پيش تجربه همكاري با مرحوم محمدعلي اينانلو را داشته است. كرمي در خصوص درگذشت اين مجري و طبيعت گرد ايراني به باني فيلم میگوید: «محمدعلي اينانلو، مردي شريف و دوست داشتني بود كه هميشه احساس پاكي نسبت به طبيعت داشت. او با داشتن صدايي گرم و پرنفوذ در دل تمام مردم ايران به يادگار مي ماند. منش مردانه او و تواني اش در تسخير قلب ها مثال زدني بود. ما در برنامه صبحي ديگر نزديك به دو سال با او همكاري داشتيم. انرژي اين مرد ايراني نجيب مثال زدني بود و هميشه اميد عجيبي به زندگي در دل او وجود داشت».
او میافزاید: «اينانلو از جمله معدود افرادي بود كه صادقانه به طبيعت، ورزش و تمام كشور ايران عشق مي ورزيد. روحش هميشه شاد و يادش تا ابد گرامي خواهد بود».
مستند زندگی «اینانلو» نیمه کاره ماند
فواد صفاریانپور در حال ساخت مستندی از زندگی محمدعلی اینانلو بود که با درگذشت او نیمهکاره ماند. این کارگردان و مجری برنامههای تلویزیونی به باشگاه خبرنگاران جوان گفت: خیلی متأسفم؛ حیف و صد حیف که آقای اینانلو از بین ما رفتند. من خبر فوت او را امروز صبح شنیدم و بسیار متأثر شدم. از مدتی پیش ساخت یک مستندی را آغاز کرده بودم که در مورد زندگی و بیوگرافی آقای اینانلو بود. اما متأسفانه و افسوس که این کار نیمه کاره ماند. صفاریانپور بیان کرد: اینانلو را از کودکی میشناختم. او معلم ما بود. از همان هنگامی که برنامه تلویزیونی «با طبیعت» را تماشا میکردیم. در این کار تصویری از او پخش نمیشد و فقط صدای وی را میشنیدیم. صدایی که نریشنهای برنامه را میخواند. دیدن این برنامه مانند یک کلاس آموزشی بود که ما در کارمان داشتیم.
مسعود اسکویی و وصیتی که اینانلو کرد
مسعود اسکویی، گوینده پیشکسوت رادیو نیز در این باره به ایسنا گفت: مرحوم اینانلو در وصیتنامهاش اینگونه قید کرده بود که بنده به همراه اسماعیل میرفخرایی و علیرضا نوری که از دوستان بسیار نزدیک وی بودیم کارهای مربوط به ترحیمش را انجام بدهیم. وی در وصیتنامهاش نام ما سه نفر را آورده بود و از آنجا که ما از دوستان بسیار نزدیک وی بودیم تأکید کرده بود که حتما کارهای مربوط به مراسم خاکسپاری و ترحیمش را پیگیری کنیم، البته ایشان دو پسر به نامهای آرش و البرز دارد اما طبق وصیتنامهای که داشته، او را تا مراسم خاکسپاری همراهی خواهیم کرد. اسکویی در ادامه به بیان خاطراتش با زندهیاد اینانلو پرداخت و یادآور شد: با محمدعلی اینانلو دوستی 45 سالهای داشتم و دوستی که با ه م داشتیم تا لحظات آخر هم ادامه داشت. او یک دوست صمیمی و خوب بود؛ ضمن اینکه ورزشکار بود و رشتهاش والیبال بود. ما همیشه گزارشهای مربوط به والیبال تلویزیون را با هم انجام میدادیم. مرحوم اینانلو قبل از انقلاب اسلامی اجرای برنامههای ورزشی را در تلویزیون انجام میداد و بیشتر گویندگی، گزارشگری و خبرنگاری میکرد. او پس از انقلاب هم برنامههای گردشگری را اجرا میکرد. اینانلو همیشه خیلی دلش میخواست مردم را با طبیعت آشتی دهد. اسکویی در پایان گفت: محمد علی اینانلو یک دوست یکرنگ و بیشیله و پیله بود که هیچ وقت از کسی کینه به دل نداشت. من یک دوست خوب را از دست دادم؛ روحش شاد و یادش گرامی.
خاطره یک همکلاسی
دکتر محسنیانراد که در دوران تحصیلش با محمد علی اینانلو هم دانشکده بوده است، درباره آخرین دیدارش با مرحوم اینانلو به ایسنا گفت: آخرین صحبتم با ایشان به شب پخش مصاحبهای برمیگشت که در دانشگاه سندیگو به ارائه گزارش فرصت مطالعاتی درباره برجهای تلگراف نوری پرداخته بودم. ایران گرد پرتجربه و کوشا، آقای اینانلو هیجانزده زنگ زدند و ضمن ارائه شواهدی از برجهایی دیگر، از برجی یاد کردند که در کوهستانهای اردبیل واقع است و مردم محلی آن را «برج پیام» مینامند. مرحوم اینانلو قرار شد اطلاعاتی بیشتر به من بدهد و با یکدیگر در تماس باشیم، اما امروز خبر فوت او را شنیدم و بسیار متاسف شدم. خداوند ایشان را رحمت کند. آدمی بود که به واقع به سرزمین ایران عشق میورزید و دلشوره محیط زیست ایران را داشت.
منصور ضابطیان:
اینانلو سرخوشانه زندگی کرد
منصور ضابطیان که از شنیدن خبر درگذشت محمدعلی اینانلو به شدت متاثر شده بود، گفت: هیچ وقت رفتن استاد اینانلو را باور نمیکنیم و لزومی هم ندارد که باور کنیم؛ چراکه ایشان با آثاری که از خود بر جای گذاشت یادش همیشه زنده خواهد بود. این مجری و برنامهساز تلویزیون که در برنامه «رادیو هفت» تجربه همکاری با مرحوم اینانلو را داشت به ایسنا گفت: آقای محمدعلی اینانلو نه تنها یک استاد خوب بودند، بلکه یک دوست فرهیخته بودند؛ به ویژه اینکه همیشه علاقهمند به سفر بودند و این علاقهمندی مشترک بین من و ایشان باعث میشد، خیلی وقتها با زندهیاد اینانلو درباره سفرهایم مشورت کنم. وی ادامه داد: مرحوم اینانلو سرخوشانه زندگی کرد و این مهمترین ویژگیاش بود. او فراوان آموخت و فراوانتر به اطرافیانش آموزش داد.
نگاه اینانلو به مرگ
محمد علی اینانلو در توصیف مرگ در کتاب «سنگ قبر» به تألیف پوریا تابان نوشته بود:
«نه مطلقا از مرگ نمیترسم، خیلی با آن آشنا هستم. یک بار هم مردهام حدود 17 سال پیش در لار، حادثهای برایم پیش آمد. این دو دندان جلوی من را میبینی؟ مصنوعی است با پیچگوشتی دندانهایم را شکستند تا بتوانند به من تنفس مصنوعی بدهند. تجربه عجیبی بود اما دوست دارم سالم بمیرم. «یک هو» یا همان یک دفعه خودمان. وصیت کردهام در کوه ابر شاهرود خاکم کنند. هنوز نمیدانم روی سنگ قبرم چه مینویسم. راجع به آن خیلی فکر کردم اما هنوز نمیدانم. شاید شعری از سهراب سپهری: به سراغ من اگر میآیید نرم و آهسته بیایید/ مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من».
صدای بهاری طبیعت، زمستانی شد
بانی فیلم آنلاین: محمدعلی اینانلو درگذشت.
صاحبخبر -