بد، بدتر و بدترین...
سناریوی بسیار نامحتمل چهارمی هم وجود دارد که عملی شدنش، عملا به معنای پایان جمهوری اسلامی در شکل فعلی خواهد بود.
سناریوی بد: بازگشت فشار حداکثری
بازگشت تحریمهای کمرشکن اقتصادی، قطعی است. دولت بایدن در چهار سال گذشته، عملا تحریمهای نفتی و تحریم بانک مرکزی را اعمال نکرد.
کاهش صادرات نفتی از حدود ١/٧ میلیون بشکه در روز فعلی به چیزی حدود دویست سیصد هزار بشکه در روز میتواند ظرف چند ماه عملی شود که فشار اقتصادی سنگینی را به پیکر نحیف اقتصاد ایران وارد خواهد کرد. فاصله چندانی با دلار صدهزارتومانی نداریم.
افزایش تحریمهای اقتصادی، شکافهای متعدد جامعه از شکاف اقتصادی گرفته تا جنسیتی، قومی و مذهبی را فعالتر و کار را برای جمهوری اسلامی، دشوارتر خواهد کرد.
سناریوی بدتر: تداوم تقابل نظامی مستقیم با اسرائیل
هفت اکتبر، معادلات خاورمیانه را تغییر داده است. کشتن هنیه در تهران، نصرالله در بیروت، ضربات مهیب اسرائیل به حزبالله و حملات گسترده موشکی ایران به اسرائیل، عبور از خط قرمزهای تثبیتشدهای بود که میتواند به بحرانی جدی تبدیل شود.
اقدامات اسرائیل احتمالا در دوره ترامپ با گشادهدستی بیشتری ادامه پیدا خواهد کرد. اسرائیل، کمر به اخراج ایران از لبنان بسته و ادامه عملیاتش در لبنان، هزینهای برای ترامپ ایجاد نمیکند و با مانع روبرو نخواهد شد. در صورت ادامه رویارویی مستقیم نظامی جمهوری اسلامی با اسرائیل، شرایط اقتصادی، وخیمتر و پیامدهای آن، عمیقتر خواهد شد.
سناریوی بدترین: کاهش تنش با چین و روسیه
اگر ترامپ همانطور که وعده کرده، بتواند تنش بین غرب با روسیه و چین را کاهش دهد، در آن صورت وضعیت برای جمهوری اسلامی بسیار دشوارتر خواهد شد. جمهوری اسلامی بدون شک، بخشی از معامله احتمالی بزرگ ترامپ با روسیه و چین خواهد بود. امکان کاهش تنش با چین و حل بحران اوکراین، هنوز قطعی نیست ولی در صورت عملی شدن یکی یا هردوی آنها، جمهوری اسلامی با خطرات سهمگین سیاسی-اقتصادی چه بسا با تهدید حیاتی روبرو میشود.
سناریوی نامحتمل چهارم: تعطیل برنامه هستهای و ترک سیاست مداخله منطقهای
به نظر میرسد تنها راه خروج جمهوری اسلامی از این بنبستِ خودخواسته، تعطیل برنامه هستهای و قطع حمایت از گروههای نیابتی از جمله حزبالله لبنان است. خلع سلاح حزبالله، بخشی از قطعنامه ١٧٠١ شورای امنیت است. بازگشت به برجام ٢٠١۵ دیگر ممکن نیست و اگر برجام جدیدی در کار باشد، اسرائیل جز به برچیده شدن برنامه هستهای در چهارچوب آن رضایت نخواهد داد. این، خواسته اعلام شده ترامپ نیز است.
ترامپ بارها گفته در دوره او، جمهوری اسلامی پولی نداشت که به نیابتیها بدهد. او همچنین گفته اجازه دستیابی ایران به تسلیحات هستهای را نمیدهد و علنا از اسرائیل خواسته تاسیسات هستهای را بمباران کند.
:::
آیا جمهوری اسلامی، تن به رها کردن برنامه هستهای و رها کردن گروههای نیابتیاش خواهد داد؟ در چند دهه گذشته، پیشبرد برنامه هستهای و تقویت گروههای نیابتی، دو ستون اصلی سیاست راهبردی جمهوری اسلامی بوده اند. با رها کردن این دو، چه چیزی از جمهوری اسلامی باقی میماند؟