نامهنیوز - وضعیت اقتصادی هنوز آن طور که انتظار میرفت رو به بهبود نیست؛ گرچه در روزهای اخیر نرخ ارز و قیمت سکه پایین آمده است اما این روند متعاقب افزایش شدید و ناگهانی آنها بوده است. از سوی دیگر مشخص نیست سرنوشت تعدیل قیمت حاملهای انرژی و مشخصا بنزین چه میشود. نکته دیگر هم آن است که آیا دولت میتواند تورم را کنترل کند؟
در سالهای اخیر یکی از مهمترین دلایلی که بر مردم فشار بسیاری وارد کرد، افزایش بیوقفه تورم بوده است؛ به نحوی که با نگاهی به افزایش قیمتهای در پنج سال اخیر میشود دریافت که قدرت اقتصادی مردم تا چه میزان کاهش داشته است. البته تحریمهای یکجانبه آمریکا از سال 97 تا به امروز باعث اوجگرفتن فشار اقتصادی بر ایران بوده است و مشخصا در سالهای دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ فروش نفت ایران به میزان بسیار زیادی کاهش یافته بود.
در دوران بایدن هم گرچه قدری میزان فروش نفت بالا رفت اما نتوانست مشکل اقتصادی را رفع کند. به گفته تحلیلگران اقتصادی البته همه ماجرا به تحریمهای آمریکا برنمیگردد و شکل مدیریت اقتصادی در داخل هم کم از تحریمها باعث ایجاد مشکل در اقتصاد ایران نشده است؛ از نبود سیاستهای منسجم پولی و مالی گرفته تا تلاشهای ناکافی برای جذب سرمایهگذاری و البته بزرگبودن تشکیلات دولتها که خود هزینه گزافی را بر کشور بار میکند. بودجهریزی کشور هم هر ساله با کسری مواجه است و دولت چهاردهم هم در اولین لایحه بودجهای که ارائه داده است، این موضوع را حل نکرده است و پر واضح است وقتی بودجه با کسری همراه باشد سالی تورمی را انتظار میرود. با در نظر داشتن همه اینها یک پرسش ساده اما مهم به وجود میآید؛ آنکه دولت باید برای اصلاح وضعیت اقتصادی کشور چه کار کند؟
ابوذر ندیمی، تحلیلگر مسائل اقتصادی، به «نامهنیوز» گفت: «برای تحلیل اوضاع اقتصادی کشور باید به موضوع درآمدها و هزینههای دولت پرداخته شود. دولت راهی ندارد جز برونسپاری و کاهش هزینههایش و کوچککردن تشکیلات خودش. تا امروز دولتها تمایلی نداشتند که درآمد دولت حفظ شود. وقتی چنین روشی در پیش گرفته شود امید به بهبود اقتصادی هم نمیتوان داشت. دولت اگر خودش را کوچک کند نیازی به خلق پول، استقراض و چاپ اوراق هم نخواهد داشت. مسئله دیگر درآمد است. دولت باید درآمدش را افزایش دهد؛ از هر روشی که میشناسد؛ خواه فروش نفت یا صادرات دیگر کالاها یا واگذاریها. دولت چارهای ندارد جز خلق درآمد. دولت میتواند بخشی از شرکتهایی که نمیتواند مدیریتش کند را به مردم واگذار کند تا هم آن شرکتها از طریق بخش خصوصی احیا شوند و هم درگیریهای دولت کاهش یابد».
او ادامه داد: «مردم هم با چالشهای بسیار زیادی روبهرو هستند. از تورم و رکود گرفته تا ناترازیها، مسکن، انرژی و البته نداشتن چشماندازی روشن به آینده. دولت همواره مردم را تحت فشار قرار میدهد. اخیرا با رئیس کمیسیون عمران مجلس صحبت میکردم و به او گفتم که با گرفتن مالیاتهای متعدد، مردم از سرمایهگذاری دور میشوند و آنها را به سمت پسانداز سوق میدهیم؛ به این معنی که وقتی به مردم میگوییم باید بر افزایش قیمت خانهتان مالیات بدهید، در واقع مردم را بدون اینکه معاملهای کرده باشند یا خدماتی دریافت کرده باشند، مجبور به دادن مالیات کردهایم. درباره خودرو هم همین طور است. دولت به مردم میگوید حالا که مثلا 500میلیون قیمت ماشینت گران شده، باید فلان قدر مالیات بدهی؛ در صورتی که افزایش قیمت مسکن یا خودرو ناشی از تورم است و مردم که نقشی در ایجاد تورم یا تحریم ندارد. از سوی دیگر مردم نگران هستند. نمیدانند وضعیت منطقهای چه میشود؟ آیا ایران وارد جنگ میشود؟ آیا روسیه و چین پشت ایران را خالی خواهند کرد؟ و... همه اینها باعث میشود آنها از طریق خرید ارز یا طلا دست به پسانداز بزنند تا مال خود را حفظ کرده باشند».
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین بیان کرد: «مسئله دیگر هم آن است که مردم نسبت به دولت امیدوار میشوند اما دولت تحت عنوان وفاق ملی با اشخاص قرارداد میبندد و حتی با احزاب هم نه، بلکه با اشخاص به توافق میرسد. در این شرایط مردم میگویند پس اصلاح امور از چه طریقی ممکن است؟».
ندیمی در پایان گفت: «در بودجه هم اعداد و ارقام واقعی نوشته نمیشود. دولت باید تکلیفش را با مردم مشخص کند. مثلا اگر میخواهد قیمتهای حاملهای انرژی را تعدیل کند باید جایگزینهایی را ایجاد کند. مثلا کل شهرهای بزرگ ریلگذاری شود و حملو نقل عمومی توسعه یابد یا انرژیهای جایگزین که اکنون در دنیا از باد و خورشید هم گرفته میشود را ایجاد کند. بحث دیگر هم اعتماد به بخش خصوصی است. باید اجازه دهد که بخش خصوصی در ساخت نیروگاهها وارد شود و تضمین دهد وقتی ساخته شد از بخش خصوصی گرفته نشود».