به گزارش اقتصادنیوز، ایده "بازی بزرگ" باز می گردد به قرن نوزدهم و رویارویی امپراتورها. در آن بازه زمانی روسیه و بریتانیا در پهنهای از اوراسیا، از آبهای دریای خزر تا درههای تبت، مانور قدرت می دادند. در این میان مجموعهای از پادشاهیهای در حال محو شدن، شاهزادههای کوچک و قبایل متخاصم قرار داشتند که بریتانیاییها و روسها از آنها در راستای منافع و اهداف استراتژیک خود استفاده می کردند.عنوان "بازی بزرگ" – عنوانی است که سال 1840 توسط یکی از فرماندهان بریتانیایی در افغانستان ابداع شد و استعاره ای را به همراه داشت که در باب تحولات امروز نیز صادق است. پس از پایان جنگ سرد، تحلیلگران و روزنامه نگاران تلاش روسیه، غرب و چین جهت نفوذ در میان کشورهای تازه استقلال یافته آسیای مرکزی را در قاب بازی قدرت های بزرگ تبیین کردند.اما ناظران امروز درگیر ترسیم رقابتی بزرگتر هستند که جهان را تغییر می دهد. رقابت بین ایالات متحده و چین بر سر مقوله های ژئوپلیتیکی و اقتصادی که در سراسر آسیا، آفریقا، خاورمیانه، اروپا و آمریکای لاتین گسترده شده است.
طعمه های چین در اقیانوس آرام
به نوشته واشنگتن پست، آنگونه که مؤسسه لووی، اندیشکده استرالیایی، هفته گذشته در گزارشی اشاره کرد، جزایر اقیانوس آرام امروز به میدانی برای «بازی بزرگ» جدید بین چین و ایالات متحده تبدیل شده است. حضور رو به گسترش چین در میان مجمع الجزایر پراکنده و کشورهای جزیره ای این منطقه - از پیمان امنیتی چشمگیر پکن با جزایر سلیمان گرفته تا ساخت کاخ ریاست جمهوری جدید وانواتو با بودجه چین - ایالات متحده و متحدان منطقه ای اش، عمدتا استرالیا را واداشته تا تعامل شان را با کشورهایی که در مدار ایالات متحده قرار دارند، افزایش دهند.چین بر کشورهای کوچک اقیانوس آرام عمدتاً تایوان متمرکز است، دموکراسی جزیره ای که حزب کمونیست چین برایش دندان تیز کرده است. در همین راستا قدرت نرم پکن به طور پیوسته انزوای بین المللی تایوان را عمیق تر کرده و تنها پالائو، جزایر مارشال و تووالو در اردوگاه تایوان باقی مانده اند. به نوشته واشنگتن پست، تاکید چین برای ارائه کمک هایی جهت توسعه پایدار، غالبا موجب شده تا کشورهای فقیر مستقر در اقیانوس آرام آغوش خود را به سوی پکن باز کنند. اما منافع چین امروز گسترش یافته و علاوه بر تعمیق روابط اقتصادی و توسعه، منجر به توافقات امنیتی و پلیسی با برخی از کشورهای اقیانوس آرام شده است.
میهای سورا، جسیکا کالینز و مگ کین فعال در موسسه مطالعاتی لوی نوشتند: «دسترسی دیپلماتیک چین در حال گسترش است و کشورها و بخشهای مهم استراتژیک را هدف قرار میدهد، از منظری دیگر این بازیگر نخبگان سیاسی منطقه را با پیشنهادهایی جهت تحقق الزامات سیاسی محلی در کنار خود قرار داده است».در این یادداشت آمده: چین در امور مالی توسعه، گسترش دیپلماتیک و زیرساختهای حیاتی مانند بنادر، فرودگاهها و ارتباطات راه دور منطقه اقیانوس آرام به یک بازیگر کلیدی تبدیل شده است. این کشور با همکاری دوجانبه و منطقه ای تلاش می کند تا نقش برجسته تری در بخش های کلیدی مانند ارتش، پلیس، اتصال دیجیتال و رسانه ایفا کند».نویسندگان این گزارش خاطر نشان کردند: شرکای سنتی مانند استرالیا و ایالات متحده نگرانند که موازنه قدرت منطقه ای تغییر کرده و نفوذ شان کاهش یابد.با این حال آمریکا و متحدانش منفعل نیستند.در نیم دهه گذشته، استرالیا رد پای دیپلماتیک خود را در همسایگی برجسته کرده، میزبان سفارتخانه های جدید هست و کمک ها در حوزه توسعه را افزایش داده است. جو بایدن نیز از سیاست مشابهی پیروی کی کند. او سال گذشته مجمعی را با رهبران جزایر اقیانوس آرام تشکیل داد و بر اصل توسعه جدید و پرداخت صد میلیون دلار متعهد شد.ایالات متحده و استرالیا همچنین با احیای فرودگاه هایی برای استقرار نیروهای خود و گسترش دامنه پیمان آکوس که قرار است یک ناوگان زیردریایی هسته ای به کانبرا تحویل دهد، همکاری های امنیتی میان را افزایش داده اند.
یارکشی در شرق آسیا و قاره سیاه
مایکل میلر، در این باره نوشته، ایالات متحده روابط دفاعی خود را با متحدان خود در سراسر منطقه، از جمله با فیلیپین و ژاپن، افزایش داده و تلاش می کند تا ادعا و تهاجمات چین را دفع کند. در این مسیر استرالیا برای ایالات متحده یک دولت باثبات و دوست هست، دارای ارتش کوچک اما توانا و میدانی برای مانور که از طریق آن میتوان تلاشهای نظامی را انجام داد یا هرگونه فعل نظامی احتمالی علیه پکن را تامین کرد.با این همه گروهی از تحلیلگران از موضع گیری ایالتهای جزیرهای اقیانوس آرام هراس دارند، زیرا توجه و سرمایهگذاری تازه ممکن است برای آنها مطلوب نباشد. آنها خاطرنشان می کنند: «گستره فساد در اقیانوس آرام، بالاخص کنترل دولت توسط نخبگان و منافع خصوصی، در طول سال ها هیچ پیشرفت مادی نداشته است». اما «بازی بزرگ» عصر حاضر، آنچنان که هست، روایت اجبار بازیگران تابع توسط امپراتوری نیست. رهبران اقیانوس آرام بر استقلال و منفعت شخصی خود در معامله با چین و غرب تاکید کرده اند، همانطور که سیاستمداران در سایر نقاط جهان - به ویژه آفریقا، جایی که رد پای اقتصادی چین اشکال جدیدی از رقابت را ترسیم کرده است.
گزارشی که اخیراً در فایننشال تایمز منتشر شد، نحوه کمک ایالات متحده به احیای کریدور لوبیتو، راه آهنی با قدمت یک قرن که جمهوری دموکراتیک کنگو غنی از مواد معدنی را به یک بندر بزرگ در آنگولا متصل می کند، شرح داد. این پروژه که توسط شرکتهای بزرگ اروپایی تامین مالی شده ، شاید بزرگترین پاسخ ایالات متحده به طرح گسترده کمربند و جاده چین باشد که در قابش شرکتهای دولتی چین زیرساختهای بزرگی را در سرتاسر جهان راهاندازی کردهاند - و در این فرآیند، گاهی اوقات، آن کشورها را با بدهی عمومی فلج کننده بر زمین زدند.واشنگتن امیدوار است شرایط را تغییر دهد. تولینابو موشینگی، سفیر ایالات متحده در آنگولا به فایننشال تایمز گفت: "این پروژه ای است که مدل توسعه آمریکا را به نمایش می گذارد." ما باید متحدانی داشته باشیم که با روش انجام تجارت ما موافق باشند». مقامات آنگولا، با تلاش دارند بی طرف باشند. ریکاردو سوآرس دی اولیویرا، استاد سیاست آفریقا در دانشگاه آکسفورد در این باره گفت: «آنگولا به سان سایر کشورهای آفریقایی از سیاست هوشمندانه ای پیروی می کند، این گروه از بازیگران میخواهند با همه دوست باشند، اما نمیخواهند مالکیت آنها در اختیار کسی باشد. به بیانی دیگر آنها نمی خواهند در دام جنگ سرد تازه ای بیفتند.
∎
نظر شما