روزنامه هم میهن با محمدباقر تاجالدین، استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعهشناسان ایران درباره فقر مسکن گفتوگو کرده است.
به گزارش هم میهن، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- مسکن علاوه بر ابعاد اقتصادی، ابعاد اجتماعی و فرهنگی هم دارد. مسکن یکی از کالاهای رفاهی برای هر شهروند بهشمار میرود، بنابراین فقر مسکن یکی از مهمترین شاخصهایی است که میتواند فرد را به فقر مطلق برساند.
- شهروندی که مسکن ندارد و دچار حاشیهنشینی میشود، یعنی از مناطق مرکزی و شمالی پلهپله به محلههای پایین سقوط میکند و درنهایت ناچار میشود برای تامین مسکن و پیدا کردن سقف، به حاشیه تهران پناه ببرد، این فرد علاوه بر وضعیت بد اقتصادی، دچار حاشیهنشینی یا بهمعنی دیگری، محرومیت و طرد اجتماعی هم میشود.
- او از متن به حاشیه رفته و بدینترتیب از دریافت و دسترسی به یکسری از خدمات رفاهی محروم میماند. از همه اینها بدتر، حس آسیب دیدن و پرتابشدن به خارج از شهر است. فرد احساس میکند که هویت شهری خود را از دست داده است و از سوی دیگر اقوام و دوستان ممکن است دیگر او را بهعنوان یک انسان یا خانواده حاشیهنشین بشناسند.
- حاشیههای شهر ممکن است جمعیت آسیبدیده بیشتری داشته باشد، معتادان یا افراد خلافکار ممکن است در این منطقهها بیشتر دیده شوند و در این شرایط فردی که سالها در متن و مرکزیت شهر بوده احساس بیهویتی کند، این بیهویتی تعلق اجتماعی را هم از او میگیرد.
- افراد در این شرایط، دچار تحقیر اجتماعی میشوند، آنها دیگر رویشان هم نمیشود وارد بنگاهها شوند چراکه مشاوران املاک به آنها میگویند با این پولی که دارند، در این محله دنبال خانه نگردند و احساس خفت و خاری میکنند. ازسویدیگر در میان خانواده و اقوام هم احساس تحقیر میکنند. حتی رویشان نمیشود بگویند، از اجاره کردن خانه در محله قبلی ناتوانند. این مسئله منجر به بازتولید فقر و محرومیت و افتراق اجتماعی میشود.
نظر شما