داستان سریال درباره چیست؟
ماجرا از این قرار است که پسری به نام همایون قصد ازدواج با دختری به نام ارغوان را دارد؛ اما هر دو، قربانی یک خیانت می شوند. در واقع دوست همایون (یعنی سامان نهاوندی) که او نیز عاشق و دلباخته ارغوان است، با توطئهچینی همایون را راهی زندان میکند. سالها بعد همایون از زندان آزاد میشود و با هویتی جدید به نام آرشام یکتا تصمیم میگیرد دشمنان خود را به خاک سیاه بنشاند. در این مسیر، دختری به نام صحرا در کنار او قرار میگیرد تا نقشه انتقام را بدون کم و کاست پیش ببرد. آرشام یکتا بعد از اینکه متوجه ازدواج ارغوان، دختر مورد علاقه خود با سامان نهاوندی میشود، آتش خشم در قلب او شعله میگیرد. او میخواهد با نقشهای حساب شده به رفقای خود نزدیک شود و از آنها انتقام بگیرد. در این مسیر، وکیل زبردستی به نام پارسا (که ماکان آریا پارسا ایفاگر نقش آن است) را استخدام میکند.
نخستین قسمت این سریال جمعه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳ پخش و در واقع جایگزین سریال «گناه فرشته شد» تا مخاطبان همچنان روزهای جمعه با یک سریال نمایش خانگی، تعطیلات آخر هفته را بگذرانند. این سریال پس از قسمت هفتم، به دوشنبهها ساعت ۸ صبح منتقل شد.
ایده فیلمنامه «قطب شمال» از کجا آمده است؟
همانند سریال «زخم کاری» که ادعای اقتباس آزادانه از هملت شکسپیر را دارد، «قطب شمال» نیز به نوعی یک سریال اقتباسی محسوب میشود که باید این پیوند و قرابت نویسندگان نمایش خانگی با ادبیات کلاسیک را به فال نیک گرفت. سریال «قطب شمال» هم اقتباسی ایرانی از رمان جذاب و پرچالش کنت مونت کریستو است. هرچند نمیتوان آن را اقتباسی دقیق دانست، ولی بد نیست موضوع و داستان این رمان را برگرفته از آن داستان و حال و هوا دانست.
رمان کنت مونت کریستو اثر جاودانه الکساندر دوما نویسنده فرانسوی، یکی از مشهورترین و محبوبترین داستانهای کلاسیک جهان است. این رمان که در سال ۱۸۴۴ تا ۱۸۴۵ نوشته و منتشر شد، داستانی حماسی از انتقام، بخشش و رستگاری را روایت میکند که خواننده را به سفری پرفراز و نشیب در اعماق تاریکی و روشنایی روح انسان میبرد.
بد نیست بدانید رمان کنت مونت کریستو در ابتدا به صورت پاورقی منتشر میشد و خوانندگان را شیفته خود کرد و دوما اندکی پس از انتشار رمان، آن را برای صحنه تئاتر نیز اقتباس کرد. نسخههای سینمایی و مینیسریالهای تلویزیونی متعددی هم از این داستان ماجراجویانه ساخته شده؛ از جمله تحسینشدهترین آنها میتوان به مینیسریال بریتانیایی در سال ۱۹۶۴، مینیسریال فرانسوی آن در سال ۱۹۹۸ با بازی ژرار دوپاردیو و فیلم صامت به همین نام در سال ۱۹۲۲ با بازی جان گیلبرت در نقش اصلی اشاره کرد. آخرین اقتباس هم برمیگردد به نسخه آمریکایی مونت کریستو که در سال ۲۰۰۲ با بازی جیم کریول در نقش دانتس ساخته شده است.
با این اوصاف، مشخص شد که این سریال داستانی از عشق، دسیسهچینی رقبا، جدایی بین عاشقان، مداخله دوستان و انتقامجویی را روایت میکند. این چیزی است که بارها و بارها در داستانها، فیلمهای دیگر و حتی در واقعیت شاهد آن بودهایم. این سریال، شباهتهایی با آثار دیگر دارد؛ اما چیزی که باعث جذابیت آن شده، کشش داستان و تغییراتی است که نسبت به داستانهای مشابه خود دارد.
پشت و جلوی دوربین «قطب شمال» چه کسانی قرار گرفتند؟
یکی از نکات مهم در جذب مخاطبان این سریال، سادگی در روایتگری است بهنحویکه برخلاف مجموعهای مشابه پیچیدگیهای روایی و فرمی در روند داستان وجود ندارد و مخاطب به راحتی میتواند با ابعاد مختلف داستان و شخصیتها ارتباط بگیرد.
امین محمودی پیش از اینکه این سریال را کارگردانی کند، تجربه نویسندگی سریالهایی همچون «ملکه گدایان» و «عقرب عاشق» را داشته و علاقهمند به قصهها و فضاهایی سورئال است. اکبر تحویلیان از تهیهکنندگان با سابقه تلویزیون و سینما است که تهیهکنندگی سریالهایی همچون «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و سری سریالهای «از سرنوشت» را برعهده داشته است.
از مهمترین هنرپیشههای این سریال میتوان به فرزاد فرزین اشاره کرد. فرزاد فرزین که در دهه اخیر تمرکز بیشتری روی بازیگری گذاشته است برای اولینبار در نقش اصلی یک سریال حضور دارد. عوامل کامل سریال عبارتاند از کارگردان: امین محمودی یکتا، تهیهکننده: اکبر تحویلیان، سرمایهگذار: ماکان آریاپارسا، نویسندگان: حامد افضلی، امین محمودی یکتا، مدیر فیلمبرداری: علی تبریزی، تدوین: ژینوس پدرام، طراح صحنه: سعید حسنلو، موسیقی: بامداد افشار، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، مدیر تولید: مجتبی برهانیزاده، مدیر صدابرداری: محمود کاشانی، طراح لباس: مرجان گلزار، طراح گریم: مونا جعفری، ساخت تیتراژ و جلوههای بصری: امیر ولیخانی، مدیر برنامهریزی: کتایون درخشان، منشی صحنه: مائده رفیعی و عکاس: کیمیا پوراحمد.
«قطب شمال» از نگاه تیغ تیز نقد
یک منتقد سینما از لبه تیغ بودن سریال نوشت و اذعان داشت: «قطب شمال آزمون اولین ساخته سازندهاش را به خوبی پشت سر گذاشته است. اگر هوشمندی سازندگان و نویسندگان سریال در کار نبود، حتما به سرنوشت برخی از آثاری دچار میشد که از فرط بد بودن، نیمهتمام باقی میماندند. هوشمندیشان، آنجا بود که فیلمنامه را از یک اثر جاافتاده و امتحان پس دادهای همچون «کُنتِ مونتکریستو» اقتباس کردهاند؛ یکی از آثار پرخواننده الکساندر دومای فرانسوی. این اثر در اواسط قرن نوزده میلادی نوشته شده است. تقریبا بیست سال بعد از مرگ ناپلئون بناپارت؛ امپراتور پرهیاهویشان. کسی که جهان را و به ویژه اروپا را به مدت بیست سال، زیر سایه ناآرامی مطلق نگاه داشت. دوما در اثرش، مانند تقریبا هر فرانسوی دیگری، نگاهی متعصبانه به امپراتور خلاق و بیقرارشان داشته است. قهرمان رمان بلند او، جوانی به نام ادموند دانتس است که در روز ازدواجش، بر اثر خیانت اطرافیان به زندان میافتد و از عرصه وصال دور میماند. سالها در زندان میماند و بعد از آن، با نقشهای ماهرانه، از زندان میگریزد و با تغییر چهرهای که حالا داده است، شروع به گرفتن انتقام از خائنان میکند. «قطب شمال» هم شروعش همینگونه است. دانتس، شده است همایون منصوری. نامی که برای او انتخاب شده، تقریبا برعکس آن چیزی است که هست؛ نگونبخت شده است و شکست خورده. یا مثلا دوستش که به او خیانت میکند، سامان نام دارد و روزگارش نابسامان است. نامزد همایون، ارغوان نام دارد که در کتاب دوما، مرسده نام دارد. پیرمرد مرشدی هم که در زندان قرار است، منشأ تحول و برومندی همایون شود، ایوب میخوانندش و در کتاب اصلی، کشیشی است به نام آبه فاریا. پس اگر بخواهیم طبق داستان دوما، جلو برویم، قرار است همایون بعد از سالها، از زندان فرار کند یا مثلا عفو بخورد و بیرون بیاید و توسط ثروت افسانهای که ایوب به او جایش را خواهد گفت، با چهرهای جدید به سراغ دوستان خائنش برود. مرسده هم با سامان ازدواج خواهد کرد و یک عالم اتفاقهای ریز و درشتی که به راهنمایی دومای فرانسوی، در قطب شمال شاهد خواهیم بود. اما گویا قرار است خلاقیتهایی را در کار شاهد باشیم که دائما ما را غافلگیر کند و بازی بدهد. برای اینکه داستان کاملا لو نرود، چیزی از این خلاقیتها نمیگوییم تا بگذاریم مخاطبان با خیال راحت، بنشینند و سریال تازه شبکه نمایش خانگی را ببینند. این اتفاق خوبی است تقریبا. به شرط آنکه با اصول و اندیشه همراه باشد.»
«قطب شمال» را ببینیم یا نه؟
«قطب شمال» از آن دست سریالهایی است که موافقان و مخالفان زیادی دارد. داستان این سریال شما را به دامنهای از احساسات گوناگون نظیر خشم، نفرت، بخشش و انتقام میکشاند. بازی بازیگران و کشش داستان سبب شده که افراد زیادی آن را تماشا و دنبال کنند.
همچنانکه عنوان شد، حضور چهرههای جذاب و بازی بازیگران این سریال یکی از نقاط قوت این سریال محسوب میشود.
مثلا فرزاد فرزین که نقش آرشام یکتا را بازی میکند، توانسته است نظر برخی از مخاطبان سریال را به خود جلب نماید. امیرحسین فتحی در نقش سامان به خوبی در جلد یک رقیب عشقی پنهان شده است. البته انتقاداتی هم به بازی بعضی از بازیگران سریال نظیر فرزاد حسنی میشود. نکته جالب اینجاست که بازی چهرههای جدیدی همچون ماکان آریا پارسا و نیما شکیبایی برای بسیاری از مخاطبان سریال مقبول بوده است. ماکان آریا پارسا بهعنوان سرمایهگذار «قطب شمال» در این سریال نقش وکیل آرشام را بازی میکند و با توجه به کیفیت بازی که از خود نشان داده، میتوان آینده درخشانی را برای او در این عرصه متصور بود.
در مقابل، انتقاداتی نیز از سوی بینندگان سریال به این مجموعه وارد شده است. در نقد سریال، مخاطبانی که نظر خود را ارائه دادهاند به دو دسته تقسیم میشوند. عدهای معتقدند که با وجود نقدهایی که به سریال وارد میشود، ولی در حد یک اثر نمایش خانگی مطلوب است و با داستان هیجانی و جذاب خود قادر است مخاطب را با خود همراه كند. عده دیگری معتقدند اگرچه موارد مثبتی در این سریال به چشم میخورد، ولی در کل اثری نیست که بتواند امتیاز بالایی را از تماشاگران خود دریافت کند.
وقتی قرار است فرزاد فرزین، رضا گلزار شود
محمد تقیزاده/ سریال «قطب شمال» که از اوایل اردیبهشتماه امسال در نمایش خانگی توزیع شد، از جمله سریالهایی است که بازخوردهای ضد و نقیضی را در میان مخاطبان به وجود آورده است. گروهی آن را تمجید و تحسین و دیگران را به تماشای آن ترغیب کردند در مقابل، بودند تعدادی از مخاطبان که عطای تماشای سریال را به لقایش بخشیدند و از ضعفهای مفرط در کارگردانی، بازیگری و شکل روایت اثر گفتند و نوشتند. در میان اظهارنظرها و بحث و جدلها پیرامون این مجموعه که از خلال کامنتهای مجازی کاربران اینستاگرامی و توئیتری استخراج شده، صحبت درباره بازیگران و کیفیت حضور آنها از مهمترین مضامین این محتوا بوده است. حضور فرزاد فرزین در برخی موارد با محمدرضا گلزار مقایسه شد و از تمایل زیاد این خواننده به بازیگری در این سالها بحث شد، از سویی امیرحسین فتحی نیز به دلیل کیفیت و حجم حضورش در مجموعه باعث اظهارنظرهای متفاوتی درباره سیما و نوع بازیگریاش شد. اظهاراتی که به کارنامه نهچندان پربار وی و ارتباط نسبی او با حسن فتحی کارگردان و نویسنده مربوط بود.
صاحبخبر -
∎
نظر شما