ابوالحسن داودی نویسنده ، کارگردان و تهیه کننده و کارشناس سینما به اعتماد آنلاین ، گفت: با وجود مجموعه اتفاقاتی که در سالهای گذشته در کشور افتاد و باتجربیات تلخی که همه مان داریم ، شخصاً امید چندانی نداشتم که بتوان دوباره توجه مردم را به گزیدن رفتاری مدنی چون انتخابات جلب کرد آنهم درشرایطی که جامعه درد کشیده و بی عدالتی دیده ما کارش از دوقطبی شدن به چند قطبی شدن کشیده و گروهی خاص کشور را به سراشیبی سقوط سوق می دادند و متاسفانه هنوز هم می دهند، گروهی تمامیت خواه و خالص ساز که فکر می کنند مملکت قریباً مال آنهاست و احتمالا زورشان به همه می رسد و شاید هم حق دارند غیر همفکرانشان را به دریا پرت کنند !، خب در این شرایط کسی مثل پزشکیان وقتی حرف می زند ، که ممکن است برخی مواضعش باب دل ما هم نباشد ، اما خصوصیتی درتمام شخصیت انتخاباتی و تمامی انفعالات اش موج می زند که در این وانفسای غلبه تام ریا و تزویر و دورویی حکم کیمیا را دارد .. صداقت و پرهیز از ریاکاری.. پدیده ای که در ابتدا طول می کشد که برای جامعه جابیفتد، اما او حداقل تاحالا توانسته است قاعده های دستمالی شده انواع فریب را در مراوده و مواجهه اش با مردم دخالت ندهد، پدیده ای که انگار کم کم داشت از قاموس سپهر سیاسی ایران بکلی حذف می شد.
داودی افزود: پزشکیان بیش از هر دست اندر کاری دراین بازی سرد شده و از دهن افتاده انتخاباتی «صداقت » دارد و این «صداقت » پدیده ای است که به شدت جامعه در تصمیم گیری و گذار از یک قهر و خشم عمیق به یک کنش مدنی کارساز ، مثل انتخاباتی واقعی و دستکاری نشده، به آن نیاز دارد و شاید هم این آخرین فرصت باشد درمقابل تیرگی ، ابهام و خطر فروپاشی بزرگ که هیبت و احتمالش چندی است بیش از پیش آشکار شده ، واقعا حضور پدیده ای چون پزشکییان دراین وانفسا غنیمت است ، و من فکر می کنم توانش را دارد که خیلی از معادلات را دگرگون کند.
داودی سپس ادامه داد : جامعه ما در حال حاضر در بدترین شرایط روانی به سر می برد و باید روحیات و نگرانی مردم را در نظر گرفت ، زمانی بود که ما سینماگران با دولت ها و حاکمیت ها کم و بیش تعامل داشتیم اما در این یکی دوسال اخیر ، با مواضعی که گرفته شد و سیاست های شداّد و غلاظی که جاری شد و شکاف عمیقی که عامدانه به گسلی پرنشدنی تبدیل شد، امکان این تعامل کاملا از بین رفت ، بی مهری گاه و بیگاه به قشر پیشاهنگ و نخبه جامعه ، در برخی مسئولان کلان فرهنگی کم کم تبدیل به یک دشمنی آشکار شد ، سیاست غالبی که اولین وظیفه اش گویا از بین بردن طبقه متفکر و نخبه و متوسط جامعه بود ؛ به جرات می گویم این شرایط را دراین شکل آشکار و برهنه قبلا تجربه نکرده بودیم ، در این شرایط حضور کسی مثل پزشکیان به نظرم می تواندبسیار مهم باشد ،
گمان می کنم در حال حاضر جامعه فرهنگی و نسل جوان زخم خورده و حتی باقیمانده طبقه متوسط درحال متلاشی ما با خودش کلنجار می رود که آیا می تواند با تمام تحقیرهایی که در یک دو سال اخیر شده با همه ضدصداقت ها ، و با همه جبهه گیری های تمامیت خواهانه برخی که همچنان خود را غالب تصور می کنند کنار بیاید یا نه؟
آقای پزشکیان شاید از برخی جهات کاندیدای آرمانی همه جامعه نباشد اما بالشخصه بر این عقیده ام که در گرداب جهانی حائلی که سهمگینانه در شرف گذر از ماست، او بهترین کسی است که ما را از یک موقعیت ناگریز و فروپاشی بزرگ نجات می دهد و امکان دیالوگ جمعی را فراهم می کند .
امیدوارم اشتباه نکنم اما به نظر من جامعه اگر بتواند تکه های پاره پاره شده اش را دوباره گرد هم آورد، در معرض یک زایمان مدنی دوباره است.
... و بنظر می رسد این تنها راه صلاح باقیمانده است.