اخیرا حسن روحانی، رئیسجمهور سابق ایران اظهاراتی در خصوص قانون هستهای مجلس شورای اسلامی مطرح کرده است. او این قانون را بدترین قانون در تاریخ جمهوری اسلامی خوانده و معتقد است که با اجرای آن به مردم خیانت شده و سبب صدمه زدن به کشور و مردم در سه سال گذشته شده است. بااینحال، این اظهارات جای تأمل و نقد دارد. قانون لغو اقدام راهبردی برای لغو تحریمها، قانونی است که پس از بررسیهای گسترده توسط مجلس شورای اسلامی تصویب و توسط رهبر معظم انقلاب تأیید شده است. این قانون با هدف مقابله با تحریمهای ظالمانه و فشارهای بینالمللی علیه ایران، بهعنوان یک راهبرد ملی و برای حفظ منافع کشور به تصویب رسید. حسن روحانی که از ابتداییترین روزهای حضورش در رقابتهای انتخاباتی 92 وعده لغو تحریمها را داده بود و در هشت سال دولتش تمامی کارها را در ابعاد کوچک و بزرگ به آن گره زده بود؛ با محاسبهای غلط و پس از خروج ترامپ از برجام، همچنان خوشخیالانه در پی ادامه این روند بود. روحانی و تیمش در زمان دولتهای یازدهم و دوازدهم، مسئول مذاکرات هستهای و برجام بودند. انتقاد وی از قانونی که پس از شکست استراتژی مذاکره التماسی تصویب شد، میتواند به نوعی فرار از مسئولیتهای خود در عدم احیای برجام تعبیر شود. عدم توانایی دولت روحانی در تحقق وعدههای اقتصادی و بهبود شرایط زندگی مردم، مسألهای است که نباید نادیده گرفته شود.
ضرورت قانونی برای مقابله با تحریمها
از طرفی قانون هستهای مجلس بهعنوان یک اقدام استراتژیک، با هدف مقابله با فشارها و تحریمهای اقتصادی اعمال شده از سوی کشورهای غربی تدوین شده است. این قانون نشاندهنده عزم ملی برای مقاومت در برابر تحریمها و تلاش برای حفظ استقلال و عزت ملی است. انتقاد از چنین قانونی، بدون در نظر گرفتن شرایط بینالمللی و فشارهای موجود، بیانصافی و در راستای سفیدشویی اهمالکاریهای هشت ساله است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که قانون هستهای مجلس، توانسته است قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات هستهای را افزایش دهد. این قانون به طرفهای غربی نشان داده که ایران در مواجهه با تحریمها، رویکردی قاطع و منطقی دارد و آماده است برای حفظ منافع ملی، از مواضع خود دفاع کند.
فرار رو به جلوی روحانی؟
اظهارات حسن روحانی مبنی بر اینکه قانون هستهای مجلس به مردم خیانت کرده و سبب صدمه زدن به کشور شده است، به نوعی تلاش برای مسئولیتگریزی از نتایج ناکامیهای دوران ریاستجمهوری اوست. همچنین این ادعا که مردم ادامه همین فلاکت ۵۴ درصدی را نمیخواهند، نباید بهعنوان توجیهی برای عدم توانایی دولت روحانی در بهبود شرایط اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد.
قانون لغو اقدام راهبردی برای لغو تحریمها بهعنوان یک قانون استراتژیک و ملی با تأیید رهبر معظم انقلاب به تصویب رسید و نشاندهنده عزم و اراده ملی برای مقابله با تحریمهای ظالمانه و حفظ منافع کشور است. انتقادات حسن روحانی از این قانون، بیشتر به نظر میرسد که تلاشی برای تبرئه خود از ناکامیهای گذشته باشد و نباید بهعنوان معیاری برای ارزیابی این قانون مورد توجه قرار گیرد.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق ایران نیز همانند حسن روحانی به انتقاد از قانون هستهای مجلس شورای اسلامی پرداخته است. او معتقد است که این قانون که با هدف لغو تحریمها و مقابله با فشارهای بینالمللی تصویب شده، باعث کاهش قدرت مانور دیپلماتیک ایران شده و به جای تقویت موقعیت کشور در مذاکرات، به آن آسیب رسانده است. بااینحال، بررسی دقیقتر این اظهارات نشان میدهد که این نقدها نیاز به بازنگری دارند.
اظهارات ظریف درباره آسیب رساندن قانون هستهای مجلس به موقعیت دیپلماتیک ایران، بیشتر به نظر میرسد که به تلاشی برای تبرئه خود از ناکامیهای گذشته باشد. شرایط بینالمللی و پیچیدگی مذاکرات هستهای قابل انکار نیست؛ اما نمیتوان تمام مشکلات را به تصویب یک قانون نسبت داد. این قانون در راستای تقویت موضع ایران در برابر تحریمها و فشارهای بینالمللی تصویب شده و اهداف بلندمدت آن باید مدنظر قرار گیرد.
شانتاژ و تحریف یک قانون مصوب
این اظهارات و بازخوانی سودار اتفاقات و ارائه روایتهای تحریف شده از یک قانون نهتنها موجب تشویش افکار عمومی میشود، بلکه نشاندهنده نادیده گرفتن اراده ملی و اصول اساسی یک نظام حکمرانی است. وقتی چهرههای سیاسی که زمانی در رأس دولت بودند، بهطور علنی قوانین مصوب که مورد تأییدات رهبر معظم انقلاب هم هستند را نادیده میگیرند، این امر به نوعی پیام در راستای زیر پا گذاشتن اصول سیاسی آن هم بهخاطر یک شوی تبلیغاتی انتخابات به جامعه مخابره میکند.
قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی هم در سخنرانی خود در جمع مردم قم نسبت به اظهارات روحانی و ظریف واکنش نشان داده و چنین مطرح کرده است: « برخی این روزها میگویند قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها مانع کار شده است و خجالت هم نمیکشند. به خاطر بیاورید زمانی که ترامپ برجام را پاره کرد، دولت وقت چه کرد. یک نشست خبری گذاشت و یک هفته به آنها فرصت داد تا به برجام بازگردند.» این اظهارات مربوط به زمانی است که دولت روحانی به جای اتخاذ یک موضع قاطع و راهبردی، تصمیم گرفت با برگزاری یک نشست خبری و تعیین مهلتهای پیدرپی، به امید بازگشت آمریکا به برجام، وقتکشی کند.
توجیهات تعلل گران
این دولت به مدت یک هفته به طرفهای برجام فرصت داد به توافق بازگردند و وقتی این اتفاق نیفتاد، این زمان را به یک ماه، چند ماه و سپس یک سال تمدید کرد؛ اما در این مدت هیچ تغییری در رویکرد آمریکا و سایر طرفهای برجام مشاهده نشد و مملکت در یک وضعیت بلاتکلیفی و عدم قطعیت باقی ماند. این سیاست عدم تصمیمگیری و تعلل، نشاندهنده ضعف دولت وقت در اتخاذ تصمیمات قاطع و راهبردی برای حفاظت از منافع ملی بود. در واقع، این سیاست تعلل و عدم تصمیمگیری دولت دوازدهم، علاوه بر ایجاد بلاتکلیفی در کشور، به طرفهای غربی این پیام را داد که ایران به جای مقابله جدی با اقدامات خصمانه، آماده است بهطور نامحدود صبر کند. این رویکرد موجب شد تا تحریمها و فشارهای اقتصادی بر کشور افزایش یابد و در نتیجه، شرایط اقتصادی و معیشتی مردم به شدت تحت تأثیر قرار گیرد. حال اما این افراد مدعیان بازنشستهای هستند که مجددا در کنام رسیدن به قدرت و در اندیشه تکرار یک روند هستند. گویی آنها که خزانه دولت را خالی و بدهکار تحویل دادهاند، اکنون بعد از گذشت سه سال که ثبات نسبی با زحمات شهید رئیسی ایجاد شده باز هم در کنام قدرت به میدان آمدهاند تا راهبردهای خود را به تکراری نافرجام برسانند.
چرا قانون اقدام راهبردی لغو تحریمها به مذاق ظریف و روحانی خوش نیامده است؟
معرکه عاملان بلاتکلیفی
صاحبخبر -
∎
نظر شما