همه می دانیم که در فصل انتخابات و هیاهوی تبلیغاتی نامزدها شور و هیجانی بر کشور و جامعه حاکم می شود که موجب نوعی سکون در امورات مختلف خدماتی و اجرایی در کشور می گردد. البته این به معنای بی توجهی به امورات کشور نیست اما به زبان ساده همه امور تحت سایه تبلیغات انتخابات قرار می گیرد.
اما آنچه مهم است پرداخت این هزینه های تبلیغاتی از جیب و از سهم مردم است. شاید گفته شود مردم چطور هزینه پرداخت می کنند و چه دخلی به این هزینه ها دارند؟ اما باید در روند اجرایی تبلیغات به این موضوع رسید. شکی نیست که برخی کاندیداها در پایان تبلیغات به نفع دیگری کنار می روند و اساسا برای ایفای این نقش وارد میدان شده اند و حتی خودشان نیز هم به طور مستقیم و غیرمستقیم به این امر اذعان دارند.
این درحالی است که هریک از نامزدهایی که برای ریاست جمهوری ثبت نام می کنند قاعدتا باید صاحب نام و منصب باشند؛ و آنها که به تایید شورای نگهبان می رسند قطعا شخصیت هایی هستند که دارای وزن سیاسی و مسئولیت های قابل توجه هستند. هریک در جایگاه اجرایی و خدماتی کلان کشور نقشی دارند و وظیفه ای برعهده دارند. لذا وقتی وارد عرصه انتخابات می شوند بنابر قانون باید کار خود را کنار بگذارند.
هرچند که این موضوع به درستی در کشور رعایت نمی شود و بعضا افراد بدون استعفا از مشاغل قبلی وارد میدان انتخابات می شوند. اما آنچه مهم است بر زمین ماندن امورات مردم و کشور است. حرفی و انتقادی بابت این حضور وجود ندارد، ولی این سئوال مطرح است که چرا باید نامزدهایی وارد این میدان شوند که نیتشان خروج به نفع دیگری است، درحالی که در این ایام کار و مسئولیتشان بر زمین مانده است و هزینه های سنگینی از این حیث به لحاظ مالی و اجتماعی بر کشور و مردم وارد خواهد شد.
در بطن چنین رویکردی به انتخابات نمی توان خدمت رسانی و دغدغه مندی نسبت به امورات مردم را مشاهده کرد. درحالی که بسیاری از مردم چشم به راه خدمات عمومی و مدیریت هستند. نمی توان به واسطه رقابت های انتخاباتی و حرکت های تبلیغاتی برای دیگر کاندیداها مردم را نسبت به حقوقشان معطل گذاشت.
اگر این قانون در کشور وجود داشت که هیچ کاندیدای تایید شده حق انصراف ندارد آیا شاهد این تعداد نامزد انتخاباتی می بودیم؟! آیا می توان گفت اگر چنین رویکردی بر انتخابات وجود داشت افراد دیگر بی جهت وارد این میدان نمی شوند و اولویتشان کارشان خواهد بود.
کسی با این سبک تبلیغات مخالف نیست و حتی می توان بر اثرگذاری مثبت آن در تحریک افکارعمومی و ایجاد انگیزه برای جامعه مشارکت در انتخابات صحه گذاشت. اما باید این موضوع مشخص شود وضعیت مشاغل و مدیران و مسئولانی که وظیفه خود را رها می کنند و برای مدت زیادی سرکار نمی روند چه می شود. اینکه برای انتخابات از کار انصراف دهند و پس انتخابات مجدد بدون هیچ محدودیتی به شغل و منصب قبلی بازگردند توجیه منطقی ندارد.
البته ناگفته نماند که اغلب نامزدهای این چنینی که به نفع دیگری کنار می روند در صورت پیروزی کاندیدای مدنظرشان در دوره بعدی جایگاه بالاتری کسب خواهند کرد.
امیدواریم تمام این موارد خللی در امورات مردم و هزینه آفرینی برای کشور نشود.
هزینه تبلیغات به عهده مردم نیست
همه می دانیم که در فصل انتخابات و هیاهوی تبلیغاتی نامزدها شور و هیجانی بر کشور و جامعه حاکم می شود که موجب نوعی سکون در امورات مختلف خدماتی و اجرایی در کشور می گردد. البته این به معنای بی توجهی به امورات کشور نیست اما به زبان ساده همه امور تحت سایه تبلیغات انتخابات قرار می گیرد.
صاحبخبر -
∎
نظر شما