شناسهٔ خبر: 66752983 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

در سالروز ولادت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در گفت وگو با دکترمحمدحسین افراخته، پژوهشگر تاریخ اسلام به رویدادی در تاریخ زندگانی آن امام همام پرداخته ایم که تاکنون کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است

تدبیر امام رضا(ع) علیه مکر ضرب تنها سکه ولایتعهدی تاریخ اسلام

صاحب‌خبر - امیررضا توکلی-امروز، روز مبارکی است؛ روز ولادت امام رئوف، ولی‌نعمت ما، سلطان سریر ارتضاء، حضرت امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا(ع). در چنین روزی که قلب مؤمنان و دوستداران خاندان عصمت و طهارت، لبریز از شادی و سرور است، زیباترین تبریک‌ها و شادباش‌هایمان را نثار شما خوبانِ همراه می‌کنیم. بی‌تردید، آن‌چه می‌تواند شیرینی و حلاوت این روز فرخنده را در کام دوستداران ثامن‌الحجج(ع) افزون کند، مروری بر سیره آن‌حضرت و درس گرفتن از آن در عرصه‌های گوناگون است. به همین مناسبت با «دکتر محمدحسین افراخته» محقق و تاریخ پژوه که سکه شناسی یکی از حوزه های مطالعاتی و تحقیقاتی اوست، به گفت و گو نشسته و از زاویه روایت ضرب سکه ولایتعهدی به زندگانی امام رضا (ع) نظر افکنده ایم. داستان سکه جایی در دل تاریخ و در آغازین سال های سده سوم با زندگانی امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) تلاقی می کند. محمدحسین افراخته در گفت وگو با خراسان به سراغ سکه ای که به نام امام هشتم ضرب شده است رفته، از راز پشت پرده این پول فلزی رمز گشایی کرده و با بررسی تنها سکه ولایتعهدی تاریخ اسلام که برای امام هشتم (ع) ضرب شده است، از فضای ملتهب سیاسی و اجتماعی خلافت مامون پرده بر می دارد که در ادامه می خوانید: سکه پا به تاریخ اسلام می گذارد نخستین سکه هایی که در حکمرانی اسلامی میان مسلمانان دست به دست می شدند، سکه های عرب ساسانی بودند. دولت ساسانی سبک خاصی در ضرب سکه‌های خود داشت. معمولاً در یک روی سکه آتشدان، ماه و ستاره و در روی دیگر سکه، سال، محل ضرب و نام پادشاه به همراه چهره او نقش بسته می‌شد. این سبکِ ضرب سکه، البته با برخی تغییرات، در میان مسلمانان تا زمان حکومت حجّاج نیز ادامه پیدا کرد و این سکه‌ها به سکه‌های عرب – ساسانی مشهور هستند. در این میان حجاج بن یوسف ثقفی که در تاریخ به ستمگری و خونریزی شهرت دارد، اولین کسی بودکه به سکه های عرب ساسانی پایان داد و اولین سکه اسلامی را ضرب کرد. در تاریخ اسلام و تا پیش از حمله مغولان، سکه‌های حاکمان مناطق مختلف، معمولا با آیات قرآن و لفظ شهادتین ضرب می‌شدند. سکه‌های حاکمان اموی غالبا سوره توحید و ذکر «لااله الا الله» را در بر داشت و جالب این که اساسا نامی از نبی مکرم اسلام (ص) در سکه های اموی دیده نمی شد که خود می تواند نمایانگر بخشی از نگاه و رویکرد «ضد نبوی» امویان به خاتم الانبیاء(ص) باشد. در نقطه مقابل اما عباسیان در ابتدا آیه مودت را روی سکه های خود نقش کردند و در ادامه دیگر آیات قرآن جایگزین شد. سکه؛ اعلامیه رسمی حکومت ها برای این که این تغییر قابل ملاحظه در ضرب سکه اموی و عباسی را بهتر متوجه بشویم و این که بدانیم چرا این تغییر پدید آمد، باید به سراغ معنای سکه برویم. اساسا سکه تنها یک پول فلزی برای معاملات تجاری نبود. سکه به نوعی مانیفست و اعلامیه رسمی حاکمیت بود. نباید فراموش کرد که عبارت های مذهبی روی سکه، نشانه ای از ارزش های مقبول حاکم و حاکمیت وقت است. به عنوان نمونه حکومت های شیعی سربداران و مرعشیان سکه هایی با شعار شیعی ضرب کرده و این گونه باورهای اعتقادی و شیعی خود را آشکار می کردند. با این مقدمه آشکار می شود که چرا حاکمان عباسی به سراغ آیه مودت رفته و آن را روی سکه های خود ضرب می کردند. آن ها در نقطه مقابل امویان، داعیه دار ارادت و محبت به اهل بیت(ع) بودند و لازمه آن، این بود که این شعار خود را در یکی از مهم ترین اعلامیه های رسمی حاکمیت یعنی سکهِ عباسی نیز اعلام کنند. آن روی معنی سکه اما تاریخ نشان می دهد که همیشه این طور نبوده که ارزش هایی که حاکم آن را قبول داشته بر روی سکه ضرب شود؛ بلکه گاه حکومت ها تلاش داشتند با به رسمیت شناختن ارزش های اکثریت مردم یا طبقه قدرتمند اجتماعی و ضرب این ارزش ها بر روی سکه، رضایت آنان را کسب کنند به عبارت دیگر حاکم ، ارزش های اعتقادی مردم را به رسمیت می شناخت، به آن ها توجه می کرد و در طرف مقابل مردم نیز حکومت او را می پذیرفتند. اتفاقی که دقیقا برای مامون عباسی نیز افتاد و او تحت تاثیر فضای جامعه و ارزش های مقبول آنان برای علی بن موسی الرضا (ع) سکه ولایتعهدی زد. تنها سکه ولایتعهدی تاریخ اسلام ضرب سکه ولایتعهدی مامون برای امام هشتم(ع) عجیب و استثنایی است. در طول تاریخ اسلام چه پیش از خلافت مامون چه پس از آن؛ هیچ گاه سابقه نداشته که حاکمی برای ولیعهد خود سکه ضرب کند. اما سوال اصلی این جاست که پشت پرده این ماجرا چیست و چرا مامون به نام امام رضا(ع) سکه ضرب کرده است؟ برای پاسخ به این سوال باید به دل تاریخ رفت و زمانه ای را که سکه ولایتعهدی ضرب شد، دقیق و موشکافانه بررسی کنیم. سکه ولایتعهدی امام رضا(ع) در شرایطی توسط مامون ضرب شد که مخالفان خلافت عباسی با ادعای انحصار حق خلافت در اولاد علی(ع) در کوفه و یمن قیام کرده بودند. ابوسرایا با همراهی اولاد امام حسن(ع) در کوفه بر سکه خود نام حضرت فاطمه(س) را ضرب کرد تا خلافت مشروع اولاد فاطمه(س) را ادعا نماید و از سوی دیگر برادر امام رضا(ع)، جناب ابراهیم در یمن بر سکه خود «ابن رسول ا...» نقر کرد تا با ادعای فرزند رسول ا... بودن خلافت را حق خود طلب کند. در این کشمکش ها مامون برای ولیعهد خود با عبارت «علی بن موسی بن علی بن ابی طالب» سکه ضرب کرد. بسته سیاستی مامون برای کنترل التهاب جامعه از همین جا سرنخ ماجرا ( تاحدودی ) هویدا می شود. دستگاه حاکمه عباسی و مامون؛ در آن برهه تحت فشار شدید افکار عمومی جامعه بودند. آنان از سویی با شعار مودت و محبت به پیامبر(ص) پا به صحنه قدرت گذاشته بودند و از سوی دیگر دراولین اقدام خود شمار زیادی از بنی الحسن را که کمک شایانی در به قدرت رسیدن آنان کرده بودند، به خاک و خون کشیدند. رفتار وحشیانه هارون الرشید با سادات و به شهادت رساندن امام کاظم(ع) نیز مخالفت بنی العباس با خاندان رسالت را بیش از پیش عیان کرد. همین موضوع باعث شد که بنی العباس در تنگنای سیاسی قرار بگیرند. مامون برای خاموش کردن آتش قیام های شیعی و تغییر ذهنیت مردم نسبت به بنی العباس دست به کار شد و علی بن موسی الرضا (ع) را به مرو فراخواند. او به خوبی می دانست اگر در اسرع وقت واکنش مناسبی نسبت به ذهنیت منفی جامعه به حکمرانی عباسی نگرفته و عقب نشینی نکند؛ تلنبار شدن نارضایتی ها و سر ریز شدن آن غیر قابل کنترل خواهد بود. از همین رو او سیاست خود را بر «به رسمیت شناختن ارزش های جامعه» قرار داده و برای کسب مشروعیت سیاسی، امام رضا (ع) را درگام اول به عنوان خلیفه و در گام بعدی به عنوان ولیعهد خود معرفی کرده و به نام امام رضا(ع) سکه ضرب می کند. ضرب سکه ولایتعهدی تنها بخشی از اقدامات مامون دراین باره بود؛ شیخ صدوق در عیون اخبارالرضا باب جالبی دارد تحت عنوان «باب ذکر ما یتقرب به المأمون إلی الرضا (ع) من مجادلة المخالفین فی الإمامة و التفضیل‏» یعنی مامون برای این که خود را به امام هشتم(ع) نزدیک کند، برای اثبات امامت با مخالفان امام و برتری اهل بیت(ع) مناظره می کند. این نشان می دهد که مامون عباسی برای به رسمیت شناختن ارزش های جامعه بسته سیاستی متنوعی داشته است. در همین سیاست تقرب جویی مامون برای کسب مشروعیت سیاسی است که او به نام امام رضا سکه ضرب می کند. رندی وشیطنت مامون در این جا نمایان می شود که او؛ امام هشتم(ع) را نه با عنوان «ابن رسول ا...» بلکه با عبارت «علی بن موسی بن علی بن ابیطالب» معرفی می کند. بر روی سکه ولایتعهدی امام رضا(ع) و در 7 سطر نوشته شده بود: «لله/ محمّد رسول الله/ المأمون خلیفة الله/ مما امر به الامیر الرضا/ ولی عهد مسلمین علی بن موسی/ بن علی بن ابیطالب/ ذوالریاستین» این یعنی دعوای بین عباسیان و علویان یک دعوای خانوادگی و فامیلی بین فرزندان ابی طالب و عباس است نه چیز بیشتری و علویان هم همان چیزی را از حکومت می خواهند که عباسیان می خواهند. مکر مامون از سکه افتاد! گفت وگوی ما بادکتر محمد حسین افراخته اگرچه در این جا به پایان رسید اما همان طور که تاریخ نیز گواهی می دهد؛ امام رضا(ع) نقشه های مامون را ناکام گذاشته و سیاست های این خلیفه عباسی در قبال امام هشتم(ع) به در بسته خورد. امام(ع) در گام اول پس از این که مشاهده کردند که مامون می خواهد خلافت را به ایشان واگذار کند، زمین بازی مامون را تغییر دادند و خطاب به او گفتند: «اگر این خلافت مال توست و خدا آن را برای تو قرار داده است، در این صورت، جایز نیست لباسی را که خدا به تو پوشانده از خود خلع کرده و در اختیار دیگری قرار دهی و اگر مال تو نیست در این صورت جایز نیست آن چه را که مال تو نیست به دیگران ببخشی.» امام(ع) با هوشمندی مثال زدنی با این پاسخ خود اولا نشان دادند که موضوع و مسئله یک پست سیاسی نیست و در ثانی با همین جمله به همگان فهماندند که مسئله و مناقشه اصلی نه یک دعوای خانوادگی و فامیلی بلکه یک امر الهی است. بنا به گفته شهید مطهری، بعدتر و در خصوص ولایتعهدی نیز تیر مامون به سنگ خورد. شهید مطهری در کتاب سیری در سیره ائمه اطهار(ع) خود دراین باره نوشته است: «بعد از مسئله ولایتعهدی مخصوصاً خطابه‌ای که حضرت در مجلس مأمون در همان جلسه ولایتعهدی می‌خواند عجیب جالب است. به نظر من حضرت با همین خطبه یک سطر و نیمی - که همه آن را نقل کرده‌اند - وضع خودش ( و امتناعی که نسبت به ولایتعهدی دارد) را روشن کرد. خطبه‌ای می‌خواندکه در آن خطبه نه اسمی از مأمون می‌برد و نه کوچک‌ترین تشکری از او می‌کند.» سیاست مامون برای ضرب سکه نیز نتیجه عکس داد و نه تنها باعث نشد که اعتبار امام(ع) و مقام شامخ او در نظر مردمان آن عصر کم رنگ شود بلکه تا سال های سال سکه ولایتعهدی میان تاجران و مردمان هر شهر و دیاری دست به دست می شد. سکه هایی که نام نامی «علی بن موسی الرضا(ع)» بر آن نقش بسته بود و نام امام هشتم (ع) را بر سر زبان ها انداخت تا جایی که فرزندان ایشان نیز به عنوان «ابن الرضا» شهرت یافته و به جامعه معرفی شدند. این گونه نقشه مامون نقش بر آب شد، خلافتش از سکه افتاد و نور حق هویدا شد که فرمود «و مکرو و مکرا... و ا... خیرالماکرین».

نظر شما