شناسهٔ خبر: 66752573 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان | لینک خبر

اعضای اصلی دولت رژیم‌صهیونیستی از شکست صحبت می کنند؛

پایان در غزه

رژیم‌صهیونیستی مدت‌هاست در جنگ با غزه شکست خورده اما پذیرش این حقیقت تلخ برای آنها زمانبر است. هر روز جناح‌های بیشتری سوار قطار واقع‌گرایی می‌شوند و صداهای بلندتری تکرار می‌کنند «شکست خورده‌ایم».

صاحب‌خبر -
پایان در غزه

سیدمهدی طالبی، دبیرگروه جهان‌شهر: روزنامه عبری زبان هاآرتص گزارش کرده سخنان «یوآو گالانت» وزیر جنگ رژیم‌صهیونیستی در یک کنفرانس مطبوعاتی و درخواست وی از «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر برای اعلام این موضوع که «حکومت نظامی در نوار غزه برقرار نخواهد شد»، بسیار مهم است. موضع گالانت به‌عنوان وزیر جنگ و عضوی از حزب لیکود که رهبری آن برعهده نتانیاهوست، اهمیت بالایی دارد؛ به نظر می‌رسد حتی او نیز شکست را پذیرفته و می‌خواهد سپر را بیندازد. اوضاع بحرانی در دولت فراتر از وزیر جنگ درحال تشدید است. روز شنبه بنی گانتز عضو دولت اضطراری و کابینه جنگ رژیم طی اولتیماتومی از بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر خواست درباره استراتژی خود برای ادامه جنگ و پیامدهای آن به‌روشنی توضیح دهد. او تهدید کرد در غیر این صورت از کابینه خارج می‌شود. سخنان گالانت و گانتز با توجه به وزن و جایگاه آنان در ساختار رژیم برای اعلام شکست تل‌آویو در جنگ کافی است اما صف شکل گرفته طولانی‌تر است. «رام بن باراک» نماینده پارلمان رژیم و معاون سابق رئیس موساد تاکید کرده است «ما در جنگ غزه شکست خوردیم» او معتقد است تل‌آویو بین‌الملل را از دست داده و اقتصادش در حال فروپاشی است. یک مشاور سابق رژیم‌صهیونیستی در امور غزه در تشریح سردرگمی تل‌آویو در غزه به روزنامه انگلیسی تلگراف گفته است «ارتش ما نمی‌داند که چه‌کار کند.»
«دنییاتوم» رئیس پیشین سرویس جاسوسی موساد نیز با مقصر دانستن نتانیاهو در جنگ او را مانع اصلی در بازگرداندن اسرا معرفی کرده و عملا با پررنگ کردن مساله اسرا نشان داده موافق پایان جنگ به هرشکل ممکن است.

مناظره «اشغال غزه»
هرچه زمان به جلو می‌رود، وضعیت جنگ در حال شفاف شدن است. بسیاری از گزینه‌ها حداقل در کوتاه‌مدت خط خورده‌اند. دو میلیون و 300 هزار ساکن نوار غزه حاضر نیستند این منطقه تحت محاصره و زیر آتش را ترک کنند و نقشه برای آواره‌سازی آنها شکست خورده است. تشکیل حکومت و منطقه حائل در شمال غزه هم ناکام مانده است. گزینه‌های تل‌آویو محدود شده‌اند. در ادامه به نکاتی درخصوص مناظره کنونی در رژیم درباره اشغال دائمی غزه یا خروج پرداخته شده است.
1.رژیم‌صهیونیستی درباره آینده غزه با دو نگاه روبه‌روست. نگاه اول که بیشتر مربوط به اپوزیسیون حاضر در دولت و نهادهای امنیتی است، ادامه حضور نظامی در غزه را به دلیل هزینه‌های همه‌جانبه‌ای که دارد، زیان‌بار می‌داند.
در نگاه دوم که مختص راستگرایان افراطی متحد نتانیاهو است، هرچند ادامه حضور نظامی شامل هزینه‌های بسیاری است اما با توجه به مزایای آن، این هزینه‌های سنگین در نگاهی کلان به‌صرفه خواهند بود. این دسته مباحث هویتی و امنیتی درخصوص غزه را مهم و فوری تلقی می‌کنند. بر همین اساس آنها خواهان اشغال غزه و حتی بازگشت به دوران شهرک‌سازی در این منطقه هستند. نظرات جناح‌های اصلی رژیم درباره جنگ امروز از تکثر کمتری برخوردار است و به لحاظ زمانی، فرصت برای تصمیم‌گیری رو به پایان است. اگر در ابتدای جنگ، اپوزیسیون از جنگ طولانی حمایت کرده و ماه‌ها برای آن پایداری کردند، امروز دیگر آنان حامی ادامه جنگ نیستند و به توافق آتش‌بس در زمانی بسیار نزدیک می‌اندیشند. گروه دوم نیز خواهان اشغال دائمند.
2.طرفداران پایان حضور نظامی در غزه بر هزینه‌های سنگین آن تاکید دارند اما راستگرایان تندرو احتمالا در محاسبات خود مواردی را در نظر گرفته‌اند که نشان می‌دهد با کاهش توانمندی‌های مقاومت، از هزینه‌های اشغال غزه کاسته خواهد شد. از نگاه تندروها با ادامه نبردهای سنگین در غزه تونل‌های بیشتری تخریب می‌شوند، بخش بزرگ‌تری از نیروها و کادرهای رهبری از بین رفته یا تضعیف می‌شوند، امکان بازسازی یا ایجاد زیرساخت‌های فیزیکی و انسانی مقاومت سلب می‌شود، با مسدود شدن مسیر قاچاق سلاح و غیرممکن شدن امکان تولید سلاح، تتمه تسلیحات باقی‌مانده نیز پایان خواهند یافت. براساس این محاسبات در صورت اشغال دائمی غزه، مقاومت قادر نخواهد بود ضرباتی که هم‌اکنون به ارتش رژیم وارد می‌آورد را تکرار کند.
طبق محاسبه تندروها به موازات تضعیف توانمندی‌های مقاومت اتفاقات مثبت دیگری نیز رخ می‌دهند. صهیونیست‌ها پایگاه‌های نظامی مستحکمی در غزه می‌سازند و برای حفاظت از آنها ترکیبی از موانع فیزیکی ضددسترسی و دستگاه‌های الکترونیکی را به کار می‌گیرند تا با کاهش عوامل انسانی، تلفات را کاهش دهند. در آینده با استقرار منظم‌تر نظامیان صهیونیست، خودزنی میان آنها که تاکنون سهم قابل‌توجهی در تلفات رژیم داشته نیز به پایان خواهد رسید. رسانه‌های صهیونیست اخیرا گزارش کرده‌اند یک تانک رژیم پس از مشاهده لوله یک تفنگ در کنار یک پنجره دو گلوله به سمت آن شلیک کرده‌اند اما تفنگ متعلق به سرباز صهیونیستی بوده است. از نگاه صهیونیست‌ها یک ویژگی مهم عصر اشغال، مسدود شدن مرز غزه با مصر موسوم به محور فیلادلفیا خواهد بود که به‌زعم آنان مهم‌ترین مسیر ورود سلاح به منطقه است.
براساس طرح تل‌آویو، زمان هرچه به پیش می‌رود مقاومت تضعیف شده و ارتش نیز با ایجاد زیرساخت‌های نظامی در غزه، از میزان تلفات خود تا حد قابل هضم توسط جامعه، خواهد کاست.
صهیونیست‌ها برای کاهش هزینه‌های اشغال، مسیرهای زیادی را در پیش گرفته‌اند. این احتمال وجود دارد تل‌آویو برای مدیریت اوضاع غزه، از شبه‌نظامیان مسلح قبایل فلسطینی یا اشرار مسلح منطقه بهره گیرند. این مسیر پیش از این نیز تجربه شده است. طی چند ماه گذشته ارتش رژیم تلاش کرد با برقراری ارتباط با برخی از قبایل و خاندان‌های ذی‌نفوذ غزه که دارای دسته‌های شبه‌نظامی هستند، از آنها برای توزیع کمک‌های بین‌المللی بهره گیرد. به‌زعم تل‌آویو این اقدام می‌توانست اقتدار امنیتی حماس را شکسته و این گروه را در شرایط دشواری برای بازپس‌گیری موقعیت خود قرار دهد. تل‌آویو امیدار بود حماس با این قبایل مسلح درگیر شود اما نتیجه برعکس بود. فرماندهان حماس در عمل مدیریت فعالیت قبایل در توزیع کمک‌ها را در دست گرفته و رهبران قبایلی نیز ‌انگیزه‌ای از خود برای مقابله با این گروه نشان ندادند.
تندروها با چنین محاسباتی است که از ادامه حضور در غزه صحبت می‌کنند. تندروها می‌گویند هرچند این حضور هزینه‌های بین‌المللی، سیاسی، اقتصادی و جانی قابل‌توجهی دارد اما با توجه به احتمال بروز خطر موجودیتی از غزه برای رژیم، این هزینه‌ها ارزشش را دارد.
3.راستگرایان افراطی طرفدار برپایی مجدد شهرک‌های صهیونیست‌نشین در نوار غزه هستند. پیش از آنکه رژیم تحت فشار مقاومت مجبور به ترک غزه در سال 2005 شود، 18 شهرک صهیونیست‌نشین در آن وجود داشت. قبل از تخلیه نظامی غزه، این شهرک‌ها برچیده شده بودند.
تندروها که همان زمان از نابودی شهرک‌ها ناراضی بودند، قصد دارند بار دیگر آنها را برپا کنند. این گروه استدلال می‌کند زمانی که شهرک‌ها در غزه حضور داشتند، احتمال وقوع حمله‌ای مشابه 7 اکتبر به سرزمین‌های داخلی رژیم وجود نداشت.
احتمال دارد تندروها بخواهند با استقرار شبه‌نظامیان راستگرا در اشکال غیررسمی یا رسمی-گارد ملی- نقش مستقیم‌تری را در اداره و کنترل امنیتی غزه ایفا کنند تا از سهم نظرات و فعالیت‌های ارتش و نهادهای امنیتی بکاهند.
در نگاه راستگرایان افراطی اگر آنها بتوانند با ایجاد دسته‌های شبه‌نظامی از خود توانمندی امنیتی نشان دهند، به بقای خودمختار شهرک‌ها فارغ از تصمیم دولت و ارتش کمک کرده و حتی این دو نهاد را تحت تاثیر توانمندی خود به اشغال راضی سازند. راستگرایان چنین اتفاقی را در منطقه وسیع‌تر و پرجمعیت‌تر کرانه باختری رقم زده‌اند. در این منطقه در کنار سه میلیون و 200 هزار فلسطینی، 800 هزار شهرک‌نشین در شهرک‌های غیرقانونی ساکن شده‌اند.
4.طرح اسکان شهرک‌نشینان در نوار غزه به‌منظور توجیه و همچنین ایجاد گره کور برای باقی ماندن طولانی‌مدت در غزه طراحی شده است. پس از آن نهادهای رژیم در صورت تصمیم برای خروج از غزه، با واکنش شبه‌نظامیان راستگرا مواجه شده و احتمال دارد آنها از هراس وقوع جنگ داخلی یا متهم شدن به باقی گذاشتن شهرک‌نشینان در پشت سر خود و فرار از معرکه، هیچ‌گاه خروج را انتخاب نکنند.
5.بدنه اصلی جمعیتی صهیونیست‌ها در نوار ساحلی از بندر حیفا تا تل‌آویو حضور دارند. در این مناطق اکثریت با صهیونیست‌هاست. در مقابل در کرانه‌باختری، غلاف غزه، شمال فلسطین اشغالی و جنوب تزلزل جمعیتی و امنیتی وجود دارد.
در کرانه‌باختری و شمال فلسطین اشغالی فلسطینی‌ها اکثریت جمعیت را در اختیار دارند. در منطقه غزه که شامل دو منطقه مجزا اما مجاور «نوار غزه» و «غلاف غزه» می‌شود وضعیت پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. در نوار غزه دو میلیون و 300 هزار فلسطینی حضور دارند اما در منطقه انحصاری صهیونیست‌ها در غلاف غزه، 65 هزار شهرک‌نشینان سکونت دارند. در جنوب و صحرای نقب جمعیت فلسطینی‌ها قابل‌توجه است.
هرکدام از این چهار منطقه طی جنگ با بحران روبه‌رو شده‌اند. نخستین منطقه که جنگ از آنجا آغاز شد غزه بود که 65 هزار شهرک‌نشین غلاف غزه را دچار مشکل کرده و به تخلیه منطقه انجامید. با وجود زمینه‌سازی برای بازگشت، 15 هزار نفر همچنان از بازگشت خودداری می‌کنند.
این منطقه به ثبات اندکی رسیده اما تخلیه نوار غزه توسط ارتش برای شهرک‌نشینان این منطقه به معنای احتمال تکرار 7 اکتبر است. دقیقا همین مساله شهرک‌نشینان را از شمال فلسطین اشغالی گریزان کرده است. آنها از ابتدا در هدف مقاومت لبنان قرار نداشتند و تنها پایگاه‌های نظامی هدف قرار می‌گرفتند اما صهیونیست‌ها از ترس وقوع حمله‌ای مشابه 7 اکتبر توسط لبنانی‌ها، تصمیم گرفتند این منطقه را ترک کنند. در جنوب، شهر ایلات با افزایش جمعیت مقطعی مواجه شده زیرا برخی از شهرک‌نشینان فراری مدتی در آن ساکن شدند اما به دلیل ضربه به اقتصاد بندری این شهر و حملات مداوم به آن، این منطقه نیز تهدید می‌شود.

نظر شما