شناسهٔ خبر: 66686881 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه همشهری | لینک خبر

از کبوتربازی تا کفتربازی

اخبار مار بازی و سگ و گربه بازی فلان و بهمان بازیگر سینما و لاکچری بازی طفیلی‌های بالاشهری با حیوانات، این روزها بیش از گذشته جلوی چشم است. روزنامه همشهری امروز،روزنامه همشهری صبح،صفحه روزنامه همشهری،دانلود روزنامه همشهری امروز،همشهری آنلاین

صاحب‌خبر -

محسن مهدیان؛  مدیرمسئول

اخبار مار بازی و سگ و گربه بازی فلان و بهمان بازیگر سینما و لاکچری بازی طفیلی‌های بالاشهری با حیوانات، این روزها بیش از گذشته جلوی چشم است.
سگ و گربه بازی امروز استمرار همان کفتر‌بازی گذشته است؛ با همان سبک زندگی. تبدیل کفتر به سگ که کفترباز را لاکچری نمی‌کند. قدیم دنبال کبوتر تخته‌ای و سینه قرمز و طوق‌دار بودند و امروز دنبال گربه موکوتاه و برمه‌ای و پرشین. اما همان روزها هم نگهداری کبوتر با کفتر بازی فرق‌ها داشت. کفتر بازی توقف در کفتر بود و مطابق اسمش بیشتر بازی بود و اما نگهداری کبوتر یک عمق الهی و دینی داشت.
قدیم‌ترها نگهداری حیوان در خانه عبادت بود. طهرانی‌های قدیم در خانه‌شان کبوتر و خروس و حتی برخی گوسفند  نگه می داشتند. اعتقادات عجیبی هم داشتند و زندگی کنار این حیوانات را موجب برکت زندگی‌شان می‌دانستند. بعدها متوجه شدم ریشه بسیاری از این اعتقادات عمق دینی و الهی دارد. روایت داریم از پیامبر که هر وقت صدای خروس را شنیدید بدانید که او فرشته‌ای دیده و زمان دعا کردن است. یا اینکه از امیرالمومنین نقل داریم که بال‌زدن کبوتر در خانه، شیطان را می‌راند.
قدیم به حیوان رسیدگی می‌کردند چون یک موجود زنده بود؛ همانطور که برای محیط‌زیست ودرخت قداست قائل بودند و یک چنار تا 700 سال نماد یک شهر و محله می‌شد. با رسیدگی به حیوان و درخت به خدایشان توجه می‌کردند نه اینکه خلأ معنویت غیرالهی شان را حیوان پر کند. برخی با رسیدگی به حیوان سیرو سلوک داشتند. خدا رحمت کند رسول‌ترک را. همه شما اسم رسول‌ترک و ماجرای توبه شب عاشورای او را شنیده‌اید. اما کمتر کسی است که بداند رسول‌ترک چطور از اوباش‌گری به عبدصالح حق رسید.
رسول‌ترک چند روز قبل از اینکه به رستاخیز جان برسد، در خرابه‌ای در مسیر خانه سگی را می بیند که دچار بیماری‌است و نمی تواند به توله سگ هایش شیر دهد. بی درنگ سگ مادر را به‌دوش می کشد و به بیمارستان محله می برد. با همان لحن لاتی پزشک را تهدید می کند که باید هر طور شده این سگ را نجات دهید و خلاصه با سگ تیمار شده نزد توله سگ ها می‌رود. یک کیلو هم گوشت می‌خرد و غذای آن شب سگ ها را تامین می کند. ازاین ماجرا چند شبی می‌گذرد تا آن شب عاشورایی و آن انقلاب درونی و رستاخیز تاریخی شکل می‌گیرد.
فرق هاست بین کسی که با حیوانات به معنویت می رسد و کسی که با دور شدن از معنویت به حیوان می رسد.

 

نظر شما