شناسهٔ خبر: 66670108 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان | لینک خبر

«فرهیختگان» میانگین شمارگان و شمارگان کل 10 سال نشر را بررسی کرد؛

زنگ خطر شمارگان روشن شد

مشکل کم شدن تیراژ یا شمارگان کتاب، حرف امسال و سال قبل نیست، 10 سالی است که دلسوزان حوزه نشر در مورد این موضوع و دغدغه‌هایی دارند. آنها می‌گویند باید برای این موضوع فکر و ایده داشت.

صاحب‌خبر -
زنگ خطر شمارگان روشن شد

عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: «فقط 300 نسخه؟!» سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید: «بله. گاهی از این هم کمتر می‌شود. البته ما تیراژ را واقعی می‌زنیم. بسیاری از ناشران هستند که مثلا پشت جلد تیراژ (شمارگان) 2 یا هزار نسخه می‌زنند، اما ممکن است خیلی کمتر از این را چاپ کنند، البته برعکس این موضوع را هم داریم، یعنی تیراژ بیشتر باشد اما در پشت جلد کمتر بزنند.» در گزارش پیش‌رو میانگین شمارگان از سال 1392 تا سال 1402 را بررسی کردیم و این آمار نشان‌‌دهنده کاهش جدی شمارگان نسبت به 10 سال گذشته است.

شمارگان نصف شد
برخی معتقدند آمار شمارگان کتاب، نشانه‌ای از کتابخوان بودن افراد یک کشور است اما خبرهای خوشی از بازار کتاب به گوش نمی‌رسد و حتی در این سال‌ها تیراژ یا همان شمارگان کتاب‌ها گاهی به تک‌نسخه هم رسیده است. «مردمی داریم که کتاب نمی‌خوانند، کلا دچار فقر فرهنگی هستیم.» «اینترنت و فضای مجازی باعث‌ شده تا کتاب دیگر آنقدر هم جذابیت نداشته باشد.» «گرانی است؛ برای چاپ یک کتاب باید هزینه زیادی شود، برای همین تیراژ را پایین می‌زنیم. اگر فروش داشت، آن وقت دوباره چاپ می‌کنیم.» «وقتی کتاب به‌عنوان نیاز اساسی مردم فرض نشود و مانند غذا و دارو از اولویت‌های اساسی‌ نباشد، نخستین گزینه برای حذف از سبد مصرف و برنامه هفتگی و روزانه آدم‌هاست.» اینها بخشی از دلایلی است که برای کاهش تیراژ می‌آورند، کاهشی شدن تیراژ کتاب در این سال‌ها روند رو به رشدی داشته است. بررسی شمارگان کتاب، طبق آمار خانه‌کتاب نشان می‌دهد از سال 1392 تا سال 1402 از عددی نزدیک به 158 میلیون نسخه به 105 میلیون نسخه کاهش یافته است. البته در میانگین شمارگان هم همین کاهش را شاهد هستیم و از 23 هزار نسخه به 11 هزار نسخه رسیده‌ایم. در این میان تعداد عناوین اما در برخی سال‌ها روند رو به رشدی داشته است. مثلا در سال 1401 براساس آمارهای رسمی خانه کتاب‌، بالغ بر 98 هزار و 909 عنوان کتاب منتشر شده است که 71 هزار و 368 عنوان آن یعنی 72.15 درصد کل کتاب‌های منتشر شده تالیفی و مابقی معادل 27 هزار و 541 عنوان یا 27.84 درصد ترجمه بوده است، اینکه تعداد عناوین بالاتر می‌رود اما شمارگان کاهشی بوده و نشان از همان شمارگان پایین هر واحد کتاب منتشر شده است و همانطور که گفتیم در حوزه کتاب، بین تک نسخه و نهایتا 500 نسخه نوسان دارد.

عوامل پایین آمدن شمارگان
نمی‌خواهیم از سرانه مطالعه و کم شدن و زیاد شدنش صحبت کنیم، اما برخی معتقدند کتابخوان بودن یک جامعه را می‌توان از تعداد تیراژ کتاب‌ها تخمین زد؛ البته این موضوع مخالفانی هم دارد و آن را نقض می‌کنند. اما در عرف دنیا شمارگان کتاب یکی از مصادیق مهم برای حوزه نشر به حساب می‌آید، برای اینکه بدانیم در دنیا چه خبر است، بگذارید آماری را از همین کشورهای نزدیک بگوییم، حداقل تیراژ کتاب در ژاپن 15 هزار نسخه است که چند برابر تیراژهایی است که ما در این سال‌ها داشته‌ایم. اینکه مردم به سراغ کتاب نمی‌روند و نمی‌خوانند، یک بحث است اما اینکه عوامل این موضوع که باعث کاهش تیراژ در این سال‌ها شده است و بررسی و پیگیری نمی‌شود، موضوع دیگری است. هزینه‌های سرسام‌آور چاپ و نشر کتاب، عدم‌استقبال جامعه هدف از کتاب‌های منتشر شده، عدم‌ نقد و‌ تحلیل‌های علمی و کارشناسی کتاب، کمبود نقدینگی و بودجه در سرمایه‌گذاری کلان نشر، تمایل سرمایه‌گذاران به‌سمت کتاب‌های زرد و بازاری و کارتونی، عدم‌نیازسنجی در تولید محتوا از‌جمله مشکلاتی است که تیراژ کتاب را به اینجایی که هست رسانده و تقریبا هیچ ‌فکری هم برای آن نشده است. زنگ خطر منفی بودن شمارگان سال‌هاست که روشن شده است و تقریبا برنامه‌ای برای آن وجود ندارد.

اگر به حضور در دنیا فکر می‌کنیم، شمارگان مهم است
«جایزه دوسالانه هانس کریستین آندرسن، معروف به نوبل کوچک است و به آن لقب بهترین‌های ادبیات کودک و نوجوان می‌دهند. در دو دوره آخر با داوران مختلف، جناب فرهاد حسن‌زاده عزیز در هر دو دوره جزء کاندیداهای نهایی بود. دوره‌ای یک آمریکایی و در دوره‌ای دیگر یک ژاپنی را برنده اعلام کردند. من آثار اینها را خواندم و با یک دید نقادانه و دقیقی می‌گویم این داستان‌ها هیچ چیزی بالاتر و فراتر از داستان‌های آقای حسن‌زاده ندارد. تنها نکته‌ای که فراتر دارد این است که آنها تیراژ بالاتری دارند و اقتباس‌های بیشتری از آنها می‌شود.» این صحبت‌های احسان رضائی در گفت‌وگویی است که با او در رادیو مضمون داشتیم. حرف‌هایی که می‌تواند هشداری باشد برای وضعیت این روزهای نشر ایران. وقتی از حضور نشر ایران در دنیا می‌گوییم، بخشی از آن به تیراژ برمی‌گردد و نباید به راحتی از کنارش بگذریم! طبیعتا حضور در بازارهای جهانی برای ادبیات ما که نشانه فرهنگ کشورمان است، مهم و حیاتی است. در همه‌جای دنیا وقتی کتابی منتشر می‌شود، نویسنده و ناشر تلاش‌شان را می‌کنند تا کتاب دیده شود و نویسندگان و ناشران ما هم از این قاعده مستثنی نیستند. اما شرایط این کار در ایران بسیار سخت است، به‌نظر می‌رسد اراده‌ای برای این کار وجود ندارد و همین باعث شده بعد از گذشت سال‌ها از پیروزی انقلاب، همچنان در بحث ترجمه آثار ایرانی گرفتار مصائب بسیاری باشیم. وقتی می‌توانستیم از فرهنگ و رویاها و قصه‌های ایرانی بگوییم، اما هنوز اندر خم یک کوچه برای ترجمه آثارمان مانده‌ایم و هیچ کاری انجام نشده است.

 

نظر شما