شناسهٔ خبر: 66667634 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

ناشنیده ها از زندگی امام موسی صدردر بحبوحه جنگ داخلی لبنان گفت و گوی اختصاصی خراسان با حورا صدر درباره رویکرد مستندنگارانه و کتاب خواندنی«این طور نیست بابا؟» که اینک در نمایشگاه کتاب تهران در دسترس علاقه مندان است

نامیرایی سلوک نماد تقریب و روا داری

صاحب‌خبر - حمیدرضا حلاجیان- یکی از موضوعات پر اهمیت که طی سال‌های گذشته در نگاه نویسندگان و اهل قلم، شکل جدی‌تری به خود گرفته تولید آثاری بر اساس خاطره نگاری و مستندنگاری است. با توجه به اهمیت این سبک، بازدیدم از نمایشگاه کتاب تهران را در روز ششم این رویداد به بررسی آثاری که بر اساس مستندنگاری تولید شده‌اند، اختصاص دادم. بعد از جست و جویی گذرا با تعدادی کتاب در این حوزه رو به رو شدم که در این میان کتاب‌هایی که بر اساس سخنرانی‌ها و زندگی امام موسی صدر نوشته شده برای من جذاب‌تر بود. انتشارات امام موسی صدر را می‌توان مهم‌ترین موسسه انتشاراتی فعال در این زمینه دانست. خبردار شده بودم حورا صدر، مدیر موسسه امام موسی صدر و دختر این شخصیت تأثیرگذار در نمایشگاه کتاب حضور دارد. برای مصاحبه با او که یکی از موثق‌ترین منابع برای گفت و گو درباره آثار منتشر شده بر اساس زندگی این شخصیت برجسته است به سمت غرفه امام صدر به راه افتادم. نمایشگاه کتاب فرصتی برای معرفی امام موسی صدر مدت زیادی منتظر اتفاقی بودم که قرار بود تا چند لحظه دیگر رخ دهد، گفت و گو با شخصیتی که جزو نزدیک‌ترین افراد به امام موسی صدر بود. حالا در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران این فرصت برایم مهیا شده بود، به غرفه انتشارات امام صدر که رسیدم، خوشبختانه حورا صدر در این غرفه حضور داشت. جلو رفتم و چند دقیقه‌ای از ارادت قلبی‌ام به امام صدر و خانواده‌اش گفتم؛ از حورا صدر، مدیر انتشارات امام موسی صدر خواستم درباره آثاری که بر اساس زندگی پدرش در حوزه مستند نگاری تألیف شده گفت و گوی کوتاهی داشته باشم؛ متواضعانه پاسخ داد خیلی اهل مصاحبه نیست، گفتم: «خبرنگار روزنامه خراسان هستم»، با شنیدن این جمله فضا به کلی تغییر کرد. همین یک جمله و آوردن نام روزنامه خراسان که در ذهن او از سابقه درخشانی برخوردار بود باعث شد درخواست مصاحبه‌ام را بپذیرد و بلافاصله می‌گوید: «نمی‌توانم این درخواست مصاحبه را رد کنم.» از حورا صدر، درباره فرصت نمایشگاه کتاب و فضای آن می‌پرسم، با روی باز پاسخ می‌دهد: عمده فعالیت‌های ما در حوزه نشر کتاب است که در آن اندیشه‌های امام را به صورت موضوعی یا بخشی به صورت تاریخ شفاهی، منتشر می‌کنیم. شاید تنها فرصتی که در نمایشگاه ما بتوانیم به معرفی امام صدر بپردازیم، معرفی همین کتاب هاست. البته فرصت برای معرفی این آثار کم است، گرچه فضاهایی در نمایشگاه برای سخنرانی وجود دارد اما به هر شکل آن قدری که آدم انتظار دارد، استقبال نمی‌شود و بیشتر مردم می‌آیند که کتاب بخرند. از طرفی هم کتاب گران است و قیمت کتاب برای انتخاب مهم است. ما هم ناچاریم با توجه به آنچه می‌خریم و البته حداقل سود کتاب‌ها را عرضه کنیم ولی در عین حال باید ناشرهای دیگر هم راضی باشند. مدیر انتشارات امام موسی صدر بیان می‌کند: تازه‌ترین اثر در این مجموعه کتاب «آن همیشه مهربان» است که درباره پیامبر اکرم(ص) است؛ این مجموعه سخنرانی‌های مختلفی است که به مناسبت ولادت پیامبراکرم(ص) یا رحلت ایشان یا مناسبت‌های دیگر انجام شده است. او سپس درباره مجموعه تاریخی از امام موسی صدر توضیح می‌دهد و می‌افزاید: مجموعه‌های مختلفی به صورت تاریخ شفاهی گردآوری شده که آخرین آن در مصاحبه با 6 شخصیت علمی فلسفی بنام، مثل آقای احمدی، اعوانی، دینانی و... است که در باره امام موسی صدر صورت گرفته که بیشتر متعلق به دوره جوانی و دانشگاهی ایشان است؛ خاطرات جالبی است به خصوص که از زبان چنین شخصیت‌هایی گفته می‌شود. رونمایی از یک اثر تازه در ادامه این گفت و گو، دختر امام موسی صدر، تازه ترین کتاب چاپ شده در این مجموعه به نام «میریام» را معرفی می کند که همین امسال در نمایشگاه کتاب رونمایی شده است؛ او توضیح می دهد: این کتاب شامل خاطرات ربابه خانم صدر است که بیشتر حول خاطراتی از امام و فعالیت های ربابه صدر بوده است. دختر آیت ا... صدر دلیل انتخاب این نام را که خیلی هیجان انگیز است، این طور بیان می کند: میریام اسم خواهر حضرت موسی (ع) است. همچنین دلیل دیگر انتخاب این نام این است که در دوره جنگ داخلی، ارتباط تعداد زیادی از افراد از جمله ربابه خانم از طریق بی سیم بود که اسم رمز ایشان میریام بود. بعد از این که توضیحات حورا صدر در باره کتابی که اکنون در حال صحافی شدن در چاپ خانه است به پایان می رسد. کتاب دیگری که آن هم در حوزه خاطره نگاری است و امسال منتشر شده را با عنوان «این طور نیست بابا؟» در دست می گیرد و می گوید: این کتاب مجموعه هفت جلسه خانگی است که امام برای ما صحبت کرده اند؛ موضوعات مختلفی که برای فرزندانشان طرح کرده اند، سعی کرده ایم در چاپ هم کمی شکیل تر عمل کنیم. مثلا خواننده می تواند با QR کدی که روی بعضی صفحات کتاب است، صدای جلسات را نیز بشنود. موضوعات هم جالب است و البته با زبانی است که آن موقع سن ماها اجازه می داد. دلیل انتخاب این نام هم این است که نام کتاب، از میان تکیه کلام های امام موسی صدر انتخاب شده است. حورا صدر در ادامه به این موضوع که این اتفاقات زمانی رخ داده که او حدود 13 سالش بوده اشاره می کند. او در پاسخ به این سوال که آن زمان در لبنان زندگی می کردید؟ می گوید: نه، این خاطرات متعلق به دورانی است که ما فرانسه بودیم و امام این جلسات را در لبنان ضبط می کردند و برای ما روی کاست می فرستادند. البته 2 جلسه از این سلسله جلسات مربوط به زمانی است که خود امام به فرانسه آمده بودند و ما هم در کنار ایشان بودیم و این جلسه ها ضبط شد.خانم صدر با توضیح این که سعی کرده ایم چند عکس هم از فضای آن جلسات در کتاب بگنجانیم، ادامه می دهد: این کتاب یکی از جدیدترین کتاب های موسسه است و عملا سعی کرده ایم قدری متفاوت باشیم. بهره گیری از لحن روان در انتشار آثار در حالی که از شنیدن چگونگی تالیف این کتاب ها هیجان زده شده بودم، در ذهنم به این فکر می کردم که چطور می شود آن سال ها امام موسی صدر در آن شرایط آشفته جنگ داخلی لبنان و با آن همه مشغله خانوادگی که به اجبار و برای حفظ امنیت آن ها به فرانسه فرستاده شده بودند، این قبیل جلسات را بگذارد! موضوعات مختلف طرح کند و کاست ها را به فرانسه بفرستد. همزمان به این نکته فکر می کردم که این کار چقدر می تواند خلاقانه و از روی محبت باشد و چقدر یک انسان آن هم در آن مقام علمی و سیاسی، می تواند متفاوت باشد. در حالی که این موضوعات در ذهنم مرور می شد از خانم صدر می پرسم، واقعا در آن شرایط امام شما را جمع می کرد و برایتان جلسات سخنرانی می‌گذاشت؟ یعنی در برنامه روزانه خانه تان گاهی این اتفاق می افتاد؟ حورا خانم که انگار کاملا متوجه شده از این موضوعات تعجب کرده ام و با لبخند و آرامش و وقار همیشگی که از ویژگی های خانواده صدر است، توضیح می دهد: بله، جلسات جالبی هم بود، لحن امام جالب بود، خیلی روان و ساده، به هر حال امام فرصت خیلی کم داشتند اما وقتی فرصت بود این کارها را می کردیم.حورا صدر با لبخند ادامه می دهد: حالا لبنانی ها می گویند کی متن عربی این کتاب را به ما می دهید. مستند نگاری های گام به گام در ادامه چند سوال درباره دیگر آثار انتشارات امام موسی صدر می پرسم که حورا صدر مسول کتاب خانه موسسه امام موسی صدر را معرفی می کند و می‌گوید: «می توانید اطلاعات دیگری را از خانم ادیب بپرسید. از ادیب که مسئول کتاب خانه موسسه امام موسی صدر است در باره راهبرد موسسه امام صدر و مستندنگاری های این موسسه می پرسم. او در پاسخ می گوید: هدف اصلی ما نشر اندیشه های امام موسی صدر است. آثار مکتوب امام زیاد نبوده است ولی ما سخنرانی های ایشان را تبدیل به کتاب کرده ایم، یکی از مجموعه‌ها «گام به گام با امام» است که ترتیب سخنرانی های ایشان و روزشمار تاریخی زندگی شان است، یعنی از اولین روزی که امام در لبنان بوده اند، بر اساس انعکاس اخبار روزنامه ها، روزشمار این ها آمده است و به ترتیب سال، متن سخنرانی ها آمده است. ادیب ادامه می دهد: یک کتاب دیگر در باره زندگی امام هست که ایشان خودشان را در مصاحبه ای که با خانم مکی داشتند معرفی کرده اند؛ خانم مکی این مصاحبه را برای پایان نامه دانشگاهی خود انجام داده بود. این کتاب با عنوان «آنچه خود گفت» منتشر شده است معرفی کامل امام یعنی معرفی اجدادشان از زبان خودشان و فعالیت های سیاسی در ایران و موارد دیگر. مسئول کتابخانه موسسه امام موسی صدر، درباره دیگر مجموعه های این موسسه خاطر نشان می کند: مجموعه دیگر، مجموعه «درباره امام صدر» است که عمده آن تاریخ شفاهی است که از گفتار و خاطرات مستند دوستان و بستگان امام صدر در آن ها استفاده شده است. او در باره تازه ترین اثر در این مجموعه که به قول حورا خانم داغ داغ در حال صحافی است می گوید: «میریام»، خاطرات خواهر امام موسی صدر یعنی ربابه خانم صدر است که در زمان حضور امام صدر در لبنان مسئول خانه ای بوده اند که ایشان برای دختران تاسیس کرده بودند و آنجا هم به امور دختران و زنان شیعه رسیدگی کردند و هم بچه های یتیم یعنی بچه هایی را که در جنگ ها ممکن بود پدر و مادرشان را از دست بدهند تحت سرپرستی می گرفتند و با ایجاد یک خیریه عملا بچه های شیعه را سرپرستی می کردند. مستندنگاری هایی بر اساس خاطرات امام موسی صدر با دکتر چمران از خانم ادیب، درباره کتابی که به ارتباط امام صدر با دکتر مصطفی چمران می‌پردازد می پرسم، او پاسخ می دهد: ما طرح تاریخ شفاهی را داریم و در حال جمع آوری برخی مصاحبه با این موضوع هستیم ولی هنوز این کار به پایان نرسیده که بتوانیم آن را تدوین کنیم ولی باید بدانید که این موضوع جزو هدف های اصلی ماست، چرا که شهید چمران فعالیت های خیلی گسترده‌ای با امام داشته اند، چمران مدیر مدرسه ای بوده که امام موسی صدر آن را افتتاح کرده و همچنین این که حتما می دانید ایرانیانی که آن جا می‌رفتند با کمک شهید چمران هدایت می شدند. بعد از ربوده شدن امام موسی صدر و انقلاب ایران بچه های جنبش امل که بچه های امام موسی صدر و شهید چمران بودند در جبهه های ایران کنار شهید چمران جنگیدند؛ بنابراین از چند بُعد می توانیم این ارتباط ها را بررسی کنیم و دقیقا به همین دلیل است که ما به نقطه ای نرسیده ایم که بتوانیم کتاب را تدوین کنیم اما در آینده که ان‌شاء ا... نزدیک است این اتفاق خواهد افتاد. نمایشگاه کتاب تهران و ظرفیت های معرفی آثار مستندنگارانه بعد از پایان این گفت و گو تمام فکرم مشغول این بود که کتاب «این طور نیست بابا؟» را سریع تر تهیه کنم و البته امضای حورا خانم را هم روی این کتاب داشته باشم. یکی از خاطرات شیرینی که نمایشگاه کتاب تهران برای من و تعداد زیادی از مخاطبان کتاب از این روزها به یادگار می گذارد همین اتفاق است. در طول این مصاحبه به این فکر می کردم که یک انسان بزرگ مثل امام موسی صدر چه اقداماتی انجام داده که توانسته تا این حد دوست داشتنی باشد، برای فهمیدن این راز، بی تردید نیاز به خواندن کتاب هایی است که بر اساس خاطره نگاری و مستندنگاری منتشر شده است. یکی از مزیت های مهم مستندنگاری که امروز آن را یکی از شاخه های مهم در حوزه ادبیات به شمار می آورند همین اتفاق است که نسل های بعد به خوبی می توانند در زمینه علایق خودشان به سراغ آثار منتشر شده در حوزه مستندنگاری بروند. بر اساس بازدید های میدانی ام در چند روز گذشته فرصت معرفی آثاری که بر اساس مستند نگاری منتشر شده اند در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در حد مطلوبی مهیا بود. کتاب «این طور نیست بابا؟» را از غرفه امام موسی صدر در محل شبستان، راهرو ۲۳، غرفه ۵۷۰ نمایشگاه تهیه کردم و امضای از فرزند امام صدر خواستم روی صفحه اول برایم امضایی از این گفت و گو به یادگار بگذارد. همان شب به خواندن این کتاب مشغول شدم اما افسوس که صبح نشده کتاب تمام شد.

نظر شما