شناسهٔ خبر: 66430927 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان | لینک خبر

نگرانی‌های اصلی درباره معضل‌های ۴ گانه آموزش؛

آژیر قرمز آموزش عمومی را بشنوید

اهم احتیاجات فضای آموزشی و تعلیم و تربیت در ایران: شبکه مسائل اصلی نظام آموزشی چیست، دانش‌آموزان چه مطالباتی دارند، معلمان چه نیازهایی و در نهایت نهادهای متعدد تصمیم‌گیر برای اینها چه کمبودهایی!

صاحب‌خبر -
آژیر قرمز آموزش عمومی را بشنوید

ابوالقاسم رحمانی، دستیار سردبیر: چندسالی که امکان و فرصت نوشتن داشتم و بیشتر هم دم‌‌خور فضای آموزشی و مساله عدالت در نظام آموزشی کشور بودم، نه فقط یک روز مانده به روز معلم که خیلی قبل و بعدتر از آن، روایت آنچه بر نظام آموزشی و معلمان در کشور می‌گذرد برایم موضوعیت داشت و هر وقت‌وبی‌وقتی می‌توان سراغ‌شان رفت و رنجنامه آموزشی کشور را به سبب وضعیت تعلیم و تربیت مرور کرد. آنچه بر معلمان می‌گذرد و آنچه به سبب وضعیت معلمان بر دانش‌آموزان کشور می‌گذرد و آنچه به سبب این دو بر کل ساختار نظام آموزشی کشور گذر می‌کند، در یک خط و یک صفحه و یک مقاله قابل بیان نیست اما خب با همین مقالات و نوشته‌های متعدد و مطالبات گسترده می‌توان به یک نظم در نوع و اهم احتیاجات فضای آموزشی و تعلیم و تربیت در ایران رسید.

چسبیدیم به کف!

ناظر به مقدمه بالا شاید بتوان در یک تقسیم‌بندی 4 گانه بازیگران نظام آموزشی کشور را اینطور تقسیم‌بندی کرد:

1. دانش‌آموزان  2. معلمان  3. مدارس  4. سیاستگذاران

ناگفته نماند که این تقسیم‌بندی به معنی و منزله تفکیک بین اینها نیست و اتفاقا درهم‌تنیدگی جدی بین‌شان و البته عوامل مضاف و خارجی بر اینها وجود دارد که کمی فضای تحلیل را سخت‌تر هم می‌کند اما برای تقریب بهتر به ذهن و فهم دقیق‌تر از اتمسفر کلی بهتر این است که پله‌پله ضمن بررسی و روایت هر یک از این موارد، در نهایت پی به همین اتصال بین‌شان و اثرات‌شان روی یکدیگر ببریم. اگر پله‌پله و به ترتیب همان تقسیم‌‌بندی پیشروی کنیم، در روایت وضعیت دانش‌آموزان ایرانی، خصوصا مدارس دولتی‌ که فعلا در اکثریت هستند باید سراغ چند شاخص برویم و لابه‌لای اعداد و آمارها به یک تصویر کلی و نسبتا دقیق برسیم. سوال هم مشخص است، آیا نظام آموزشی کشور در مسیر درستی حرکت کرده و دانش‌آموزان در مولفه‌های قابل سنجش آموزشی و تربیتی وضعیت مطلوبی دارند یا خیر؟ ببینیم. 

وضعیت معدل‌ها؛ قرمز قرمز

میانگین یا معدل نمرات دانش‌آموزان معیار دیگری است که برای سنجش وضعیت آموزشی دانش‌آموزان ایرانی به آن رجوع می‌شود. طبق اطلاعات منتشرشده از سوی وزارت آموزش‌وپرورش، میانگین کشوری نمرات دانش‌آموزان در امتحانات نهایی خرداد 1402 در رشته تجربی 23.11، رشته ریاضی 79.10، رشته انسانی 75.8 و در رشته معارف 56.10 بوده است. میانگین معدل نمرات دانش‌آموزان در سال 1402 نسبت به چهار سال پیش از آن در تمامی رشته‌ها با افت حدود دو نمره‌ای در امتحانات نهایی روبه‌رو بوده است. ناظر به همین معیار و مولفه و با بررسی وضعیت استان‌ها، نقشه وضعیت معدل استان‌ها تا حد زیادی منطبق با نقشه فقر کشور است. 

ترک تحصیل تضمینی

آمار ترک تحصیلی‌ها هم می‌تواند نشان‌دهنده میزان جذابیت، کیفیت و از همه مهم‌تر امکان تحصیل در نظام آموزشی کشور باشد. طبق داده‌های مرکز آمار ایران و همچنین مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی که در رسانه‌های مختلف آمده، در سال تحصیلی قبل (۱۴۰۲-۱۴۰۱) در مقاطع تحصیلی مختلف ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفر از تحصیل بازماندند. پیش از این مرکز پژوهش‌های مجلس، آمار بازماندگی از تحصیلی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ را ۹۱۱ هزار و ۲۷۲ نفر اعلام کرده بود. ناظر به این اعداد و اطلاعات، آمار بازماندگی از تحصیل در سال تحصیلی گذشته نسبت به سال قبل‌تر از آن، حدود دو درصد افزایش داشته است.  با وجود تمام تلاش‌هایی که در جهت بازگشت دانش‌آموزان به تحصیل صورت می‌گیرد، اما بر اساس بررسی‌های سال قبل مرکز پژوهش‌های مجلس، فقط ۵ درصد به مدرسه باز می‌گردند. بازوی پژوهشی مجلس در ادامه گزارش خود به نقش عوامل اقتصادی در بازماندگی از تحصیل پرداخته است. در این گزارش آمده که سال ۱۳۹۹ حدود ۷۰ درصد کودکان بازمانده از تحصیل در دهک یک تا پنج قرار داشتند. آنچه نوشتیم همه مبتنی بر آمارها و اطلاعاتی بود که توسط نهادهای رسمی و موثق منتشر شده است. 

همه چیز هم بد نیست؛ مثلا در خصوصی‌سازی آموزش، آمریکا و انگلیس را جا گذاشتیم

بعد از روایت وضعیت دانش‌آموزان، طبق آن تقسیم‌بندی چهارگانه نوبت به وضعیت مدرسه‌ها می‌رسد. خاطرم هست چند وقت پیش در یک جمعی از فعالان حوزه آموزش‌وپرورش گپ‌وگفتی داشتیم و آنجا گفتم اگر با اغماض بخواهیم موفقیتی در نظام آموزشی کشور پیدا کنیم، حتما مساله مدارس غیردولتی یا همان پولی و رشد روز افزون تعداد دانش‌آموزان در این مدارس است. حالا چرا موفقیت؟ جواب تک‌خطی‌اش این می‌شود که ما در این زمینه نه تنها از چشم‌اندازها جلو زدیم بلکه دست کشورهای پرچمدار و صاحب سبک و نظر در این زمینه را هم از پشت بستیم. 

پول می‌گیرند و شکاف‌ها را عمیق‌تر می‌کنند

مساله ما با غیردولتی‌ها و خاص‌خوان‌ها و پول خرج‌کن‌ها و پول‌بگیرهای نظام آموزشی فقط اقتصادی است؟ حتما نه! آن‌طور که در رسانه‌ها هم منعکس شده طبق اعلام مسئولان نظام آموزشی کشور قرار بود با تصمیمات و اقدامات صورت‌گرفته سهم قبولی دولتی‌ها و کسب رتبه‌های برتر توسط آنها در کنکور افزایش پیدا کند. منصور کبکانیان استاد دانشگاه و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اطلاعات‌ نگران‌کننده‌ای از ورودی‌های دانشگاه‌ها و نسبت آنها با دهک‌های برخوردار و کم‌برخوردار اعلام کرد. طبق این گزارش، سهم دهک‌های کم‌برخوردار کشور از رتبه‌های زیر ۳ هزار کنکور تنها ۲ درصد است! طبق این گزارش، سهم دهک اول، دوم و سوم (کم‌برخوردار) از رتبه‌های زیر ۳۰۰۰ کنکور ۲ درصد؛ سهم دهک اول (ضعیف‌ترین)‌ ۲دهم درصد و سهم دهک دهم (ثروتمندترین) ۴۸ درصد است. در رشته‌های پزشکی و دندانپزشکی سهم دهک اول، ۱.۳ درصد و سهم دهک ۸ و ۹ و ۱۰، ۸۶ درصد است. همچنین در رشته برق دانشگاه صنعتی شریف سهم دهک محروم و ۱ و ۲ و۳، صفر درصد، سهم دهک ۸، ۹ و ۱۰: ۸۷ درصد و سهم دهک دهم: ۶۰ درصد است.

بازی با نظام تعلیم و تربیت به‌خاطر پول

به‌خاطر معلم‌ها و روز معلم و روایت مطالبات معلم‌ها دست به قلم شدیم ولی خب کمی دیرتر به آنها رسیدیم. ناگزیر بودیم و باید می‌دانستیم درباره معلمان در چه ساختاری و با چه کمبودها و چه رویه‌هایی طرفیم. برای روایت وضعیت معلمان در نظام آموزشی کشور با پیچیدگی خاصی مواجه نیستیم. یعنی معادله ساده‌ای پیش‌روی ماست؛ ما هر‌ساله تعداد مشخصی دانش‌آموز داریم که آمارش را از سال‌ها قبل می‌دانیم. به تفکیک جنسیت و پایه و... . برای اینها موظف به تدارک ملزومات آموزشی هستیم و یکی از این الزامات هم معلم است. پس در چنین فضای شفافی جای هیچ خطایی نظیر اینکه ما کمبود معلم داریم و فرصت آموزش معلم نداریم و ... نیست. پس چه اتفاقی افتاده که ما طبق اعلام مسئولان و مطلعان چیزی بیشتر از 200 تا 300 هزار معلم در ساختار نظام آموزشی کشور کم داریم و چرا بسیاری از مدارس در ابتدای سال‌های تحصیلی خصوصا در همین چند سال اخیر، مهر ماه را با کمبود معلم و کلاس‌هایی را بدون معلم شروع می‌کنند؟ جواب هم به سادگی همان طرح مساله است. ساده بنویسم، دولت‌ها از قبلی‌ها تا همین دولت مستقر برای فرار از هزینه‌های تربیت اصولی معلم نظام آموزشی کشور را دچار کمبود کردند. همان‌طور که می‌دانید و مشخص است، مسیر اصلی تربیت معلم در کشور دانشگاه فرهنگیان است. داوطلبان معلمی هرسال بعد از کنکور به سمت دانشگاه فرهنگیان هدایت و آنجا آموزش معلمی می‌بینند. طبیعتا به‌خاطر این موضوع و تعهد خدمتی که در آینده خواهند داشت موظف به هزینه‌کرد و پرداخت حقوق به دانشجو‌معلمان هم هستند. اما از آنجایی که اهمیت این مسیر برای دولت‌های مختلف و تصمیم‌گیران این حوزه پایین‌تر از هزینه‌ای بود که برای آن می‌کردند، وقفه‌های زیاد و چالش‌های جدی در این مسیر ایجاد کردند و در نهایت آن چشم‌انداز مدنظر برای ایجاد این دانشگاه به حاشیه رفت و خرید خدمتی‌ها و ماده بیست‌وهشتی‌ها و آزمون استخدامی‌ها و... جایگزین شدند و مثل تنوع در مدارس، تنوع در مسیر جذب معلم هم ضرباتش را به نظام آموزشی کشور وارد کرد و شد همین که حالا ما از یک سمت با مساله کمبود معلم جدی مواجهیم و از طرف دیگر با کیفیت پایین آموزشی معلمانی که دوره نگذرانده‌اند و در یک سازوکار من‌درآوردی و به صورت اورژانسی و به‌خاطر کمبود معلم وارد ساختار نظام آموزشی کشور شدند. نتیجه این مدل هم در همان پاراگراف‌های بالایی و خروجی دانش‌آموزان و مدارس مشخص است.

رتبه‌بندی و ماادراک رتبه‌بندی

سوای اینها نکته دیگری که سال‌هاست گریبانگیر معلمان است و سر آخر هم فقط اجرا شد که اجرا شدنش را فاکتور کنند نظام رتبه‌بندی معلمان بود. طرحی که سال‌های سال وقت و فکر و آینده معلمان آموزش‌و‌پرورش را مشغول کرد و سرآخر هم فقط یک‌جوری اجرا شد. جوری که تقریبا هیچ معلمی از آن راضی نیست. نه قدیمی‌ها و نه جدیدتر‌ها، تقریبا هیچ‌کس. 

معلمان متناسب با رتبه کسب‌شده از افزایش حقوق بهره‌مند شدند و به‌گفته مسئولان وزارت آموزش‌و‌پرورش با اجرایی شدن قانون رتبه‌بندی، حداقل 26 درصد به حقوق هر معلم مشمول اضافه شد. هدف اصلی رتبه‌بندی معلمان، افزایش کیفیت در نظام آموزش‌و‌پرورش کشور و حمایت بیشتر از معلمانی است که در کار تدریس خود به‌دنبال ارتقا و کیفیت هستند اما اکنون، عمده هدف این قانون به بهبود وضعیت معیشت معلمان خلاصه شده است و هدف اصلی یعنی افزایش کیفیت آموزش‌و‌پرورش از طریق حمایت از معلمان توانمند و خلاق‌تر در فرع موضوع قرار گرفته است! با وجود آنکه دولت سیزدهم با اختصاص بیش از 50 هزار میلیارد تومان، سرانجام پس از یک دهه انتظار، رتبه‌بندی معلمان را اجرا کرد اما با اتمام فاز نخست این طرح همچنان برخی معلمان از وضعیت پرداختی‌ها به‌واسطه رتبه‌بندی ناراضی هستند. 

اشکالات آیین‌نامه رتبه‌بندی معلمان و درگیر کردن معلمان با حواشی جمع‌آوری مدارک و مستندات و در نهایت تورم بالای کشور منجر به آن شد تا اجرای رتبه‌بندی معلمان با رضایت نسبی در جامعه فرهنگیان همراه نباشد و معلمان همچنان احساس می‌کنند که رتبه تعیین‌شده نهایی، تناسبی با سنوات خدمتی‌ آنها و مهارت‌های آنها ندارد و از سویی برخی از معلمان هم می‌گویند پس از ارتقای رتبه در پی اعتراض به رتبه تعیین‌شده، عدد افزایش دریافتی جدید‌ اختلاف بسیار جزئی با دریافتی آنها در رتبه پایین‌تر آنها دارد! به همین دلیل وقتی از آنها می‌پرسند از رتبه‌بندی رضایت دارید، پاسخ اکثریت منفی است.

در سوگ آموزش دولتی

در آخر نوبت به سیاست‌گذاری و سیاست‌گذارها در نظام آموزشی کشور می‌رسیم. همان‌هایی که باید به داد نظام آموزشی کشور می‌رسیدند اما بیش از بقیه به جان این فربه ضعیف افتادند و نفع خودشان را بردند. همان‌هایی که به بهانه‌های مختلف و توجیهات پر‌زرق‌و‌برق، به جای اصلاح مسیر اصلی و نجات دانش‌آموزان و خانواده‌ها از نابسامانی نظام آموزشی کشور و عمل به اصل 30 قانون اساسی و آموزش رایگان خودشان مدرسه‌دار شدند و با پول و به خدمت گرفتن معلمان باسابقه و بامهارت‌تر و هزار جور زیر و رو کشیدن رتبه‌های عالی کنکور و المپیاد و... را درو کردند و به خیال خودشان آموزش را نجات دادند و برای پرورش هم یک پسوند اسلامی پس و پیش اسم مدرسه‌هایشان اضافه کردند که چیزی از قلم نیفتد و درست در همین کشاکش همپای کیفیت مدارس دولتی روز‌به‌روز از امید دانش‌آموزان مدارس دولتی هم کاسته شد، چون دیگر میدان برابری برای رقابت نمی‌دیدند که در آن شانسی برای برنده شدن داشته باشند. وضعیتی که ما امروز در نظام آموزشی با آن مواجهیم، یک وضعیت تماما بازاری و اقتصادی است.

جهت دیدن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید. 

نظر شما