شناسهٔ خبر: 66114387 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

آیت الله ناظم‌زاده: مراجع به مقامات تذکر می‌دهند اما رسانه‌ای نمی‌شود | آیت الله مصباح پس از رحلت امام به رهبر جدید نزدیک شد

| در حوزه آرا مراجع و امام هم نقد می‌شود |

صاحب‌خبر -

آیت الله سیداصغر ناظم‌زاده قمی، استاد حوزه‌ی علمیه‌ی قم گفت: مراجع تقلید در ملاقات با مقامات به آنها تذکر می‌دهند اما این خبرها رسانه‌ای نمی‌شود.

این استاد حوزه درباره‌ی تاثیر آیت الله مصباح یزدی در حوزه‌ی علمیه و ساختار سیاسی کشور به انصاف نیوز گفت: پس از رحلت امام، مرحوم مصباح به رهبر جدید، آیت اللّه خامنه‌ای، نزدیک شدند و در مقام دفاع از ولایت، سنگ تمام گذاشتند و کاملاً آراء مردم و جمهوریت را زیر سئوال بردند.

آیت الله ناظم‌زاده با رد تک‌صدایی در حوزه گفت: دیدگاه‌ها و آرای مراجع هم در حوزه علمیه مورد نقد قرار می‌گیرد تا جایی که بزرگان فقه مانند شیخ مفید و شیخ طوسی، محقق حلی، علامه حلی و نیز نظریات عالمان برجسته عصر ما مثل امام خمینی و مرحوم آیت اللّه خوئی ودیگران از نقد مصون نیستند.

گفت‌وگوی انصاف نیوز با آیت الله سیداصغر ناظم‌زاده، استاد حوزه‌ی علمیه‌ی قم را می‌توانید در ادامه بخوانید.

حوزه علمیه یک‌صدا نیست

انصاف نیوز – به نظر می‌رسد صدای غالبی که امروز از حوزه علمیه قم به گوش جامعه می‌رسد، صدای تفکرات و نظریات مرحوم مصباح یزدی است که مابه‌ازای آن در فضای سیاسی هم «جبهه پایداری» است. چرا حوزه تک‌صدایی شده است؟

آیت الله ناظم‌زاده: قطعاً حوزه علمیه یک‌صدا نیست، بلکه صداهای مختلفی از آن شنیده می‌شود. شکر خدارا در حوزه علمیه در این مورد آزادی وجود دارد و هر کس بخواهد نظریاتش را منتشر کند، در صورتی که بر خلاف موازین شرع و عرف نباشد و به‌خصوص اگر این آرا و نظریات جنبه‌ی معنوی یا علمی داشته باشد. هیچ مانع و رادعی از این نظر وجود ندارد. اصلاً این‌طور نیست که نظریهٔ آیت الله مصباح غالب باشد.

اساساً سنت پسندیده‌ی «نقد» که در حوزه‌های علمیه از گذشته و حال رایج بوده و ان‌شاءاللّه در آینده هم رایج خواهد بود، اجازه نمی‌دهد که نظریه‌ی فرد خاصی، غالب شود. صحبت‌ها و نظریات اساتید و بزرگان همواره نقد می‌شود.

در حوزه آرا مراجع هم مورد نقد قرار می‌گیرد

حتی دیدگاه‌ها و آرای مراجع هم مورد نقد قرار می‌گیرد تا جایی که بزرگان فقه مانند شیخ مفید و شیخ طوسی، محقق حلی، علامه حلی و نیز نظریات عالمان برجسته عصر ما مثل امام خمینی و مرحوم آیت اللّه خوئی ودیگران از نقد مصون نیستند، در حالی که نظریات آیت اللّه مصباح در هیچ مرکز علمی حوزوی مورد بررسی قرار نگرفته و همین دلیل بر این است نظریه و دیدگاه ایشان در حوزه طرفداران غالبی ندارد.

آیت الله مصباح حتی یک اطلاعیه هم علیه رژیم شاه نداد

در این جا به مناسبت سئوالی که طرح کردید لازم می‌دانم به طور اشاره، برخی نظریات آیت الله مصباح را نقد کنم:
بنده از سال 1340 به بعد آیت اللّه مصباح یزدی را می‌شناسم، ایشان عالمی فرهیخته بود که با بیانی شیوا همواره دغدغه تربیت جوانان و دانشجویان را داشتند و بیشتر به کار علمی می‌پرداختند و حتی در این سال‌ها یک سخنرانی یا اعلامیه‌ای ـ تاآنجاکه من می‌دانم ـ علیه رژیم شاه نداده‌اند. و در ظاهر به نظرم می‌رسد قبل از انقلاب یعنی در سال 1348 آشکارا از نهضت امام خمینی بُریدند و یک سره به کار علمی و اعتقادی مشغول شدند.

جلسه‌های نقد افکار دکتر علی شریعتی ومرحوم صالحی نجف آبادی از سوی ایشان برگزار می‌شد و سیره و روش ایشان تا آستانه پیروزی انقلاب ادامه داشت و در آخرین سال قبل از پیروزی که امام خمینی در نیمه شعبان اعلان کردند مردم چراغانی نکنند اکثریت حوزه علمیه اطاعت کردند و اگر کسانی هم مخالف این نظریه بودند سکوت کردند و تنها مؤسسه در راه حق که حضرت آقای مصباح یزدی از اعضای برجسته آن بود عملاً مخالفت کردند.

بعد از پیروزی انقلاب هم ظهور و بروز ایشان در صحنه‌های مختلف کشور کمتر مشاهده شد. حتی در دفاع مقدس ملت ایران در برابر تهاجم صدامیان بنده سراغ ندارم که ایشان مساعدت قابل توجهی به جبهه‌های جنگ کرده باشند و خود ایشان در یکی از صبحت‌های خود گفته بودند: «شرایط زندگی اجازه نمی‌داد که به جبهه بروم و به حال رزمندگان، غبطه می‌خورم»(سخنرانی در جمع مسئولان کمیته امداد،29 فروردین 92).

پس از رحلت امام خمینی – قدّس سرّه – بود که ایشان به رهبر جدید، آیت اللّه خامنه‌ای نزدیک شدند و ظاهراً موضع خود را تغییر دادند و در مقام دفاع از ولایت، سنگ تمام گذاشتند و کاملاً از این نظر خود دفاع کردند و به اصطلاح، آراء مردم و جمهوریت را زیر سئوال بردند و حتی آرای مردم را برای بستن دهان غربی‌ها معرفی نمودند! البته ممکن است توجیهاتی در این فرمایشات ایشان باشد ولی برداشت و ظهور و بروز نظریه ایشان همین بود که عرض کردم.

از صدر اسلام حکومت با آرا مردم بوده است

اما بیشتر صاحب نظران حوزوی، این نظریه راجع به آراء مردم و جمهوریت را نپذیرفته‌اند، زیرا از صدر اسلام حکومت و سرپرستی جامعه همواره با آراء مردم بوده است چنانچه پیامبر اسلام (ص) با آراء مردم مدینه، مدیریت و حکومت مردمی را تأسیس کردند، و همین طور امیرالمؤمنین (ع) بعد از رحلت پیامبر اسلام سال‌های طولانی به کشاورزی و باغداری در ینبع مشغول بودند، اما حکومت ظاهری را پس از عثمان با آرای اصحاب و مردم مدینه به دست آوردند و حکومت ظاهری کشور اسلامی را عهده دار شدند.

جالب است امام خمینی در اولین سخنرانی خود در بهشت زهرای تهران پشتوانه حکومت اسلامی را بر جمهوریت و آرای مردم اعلان کردند، ایشان قانون اساسی زمان شاه را هم زیر سؤال بردند و فرمودند: «من به اتکاء این مردم دولت تعیین می‌کنم و…» و نیز امام خمینی پس از آن که با حمایت قاطبه ملت حکومت شاه را ساقط کردند بلافاصله جمهوری اسلامی را به همه‌پرسی مردم ایران گذاشتند، که با بیش از 90 درصد به تصویب رسید و بعد هم با آراء مردم قانون اساسی را تصویب و انتخاب رؤسای جمهوری و نمایندگان را برگزیدند. تا آن جا که سخن مشهور ایشان این بود که: «میزان، رأی ملت است». و هنوز هم ادامه دارد.

جبهه پایداری از هم فرو می‌ریزد

ولی متأسفانه «چهارچوب فکری و سیاسی» آیت الله مصباح در عمل مخالف این نظریۀ امام خمینی به ظاهر نمودار بود و لذا طرفدار چندانی پیدا نکرد. بگذرم این عالم بزرگوار امروز از میان رفتند رحمت و رضوان خدا بر او باد. ولی آثار نظری ایشان در فضای سیاسی بسیار اندک، و همان طوری که در سؤال آوردید تعدادی ازافراد به عنوان «جبهه پایداری» بر طرز تفکر ایشان باقی مانده‌اند که به نظرم طولی نمی‌کشد که از هم فرو می‌ریزد. مگر این که در نظریات و رفتارشان تغییراتی حاصل شود.

بسیاری ازمتدینین هم آشنایی چندانی با فضای حاکم بر حوزه ندارند

انصاف نیوز – به نظرتان تصویری که جامعه از بیرون حوزه می‌بیند نیز همین است؟

آیت الله ناظم‌زاده: نظام علمی حوزه در میان مردم، به درستی منتشر نمی‌شود، لذا مردم ما حتی بسیاری از متدینین آشنایی چندانی با فضای حاکم بر حوزه علمیه ندارند و از کار و روش ما و آن‌چه در حوزه جریان دارد، بی‌اطلاع هستند. و از سویی بیشتر مردم به فکر مسائل معیشتی خود هستند؛ خصوصاً در این عصر و زمان توقع دارند روحانیون در مورد مسائلی که بر مردم می‌گذرد مثل گرانی و تورم یا مشکلات نبود دارو و عدم درآمد کافی برای ادامه زندگی و کاهش قدرت خرید و… صحبت کنند. و کاری ندارند فقه و علم اصول و اجتهاد چیست و یا در حوزه چه می‌گذرد؟ و حق هم با مردم است زیرا اول باید مشکلات آنها رفع شود بعد بفهمند در حوزه چه می‌گذرد.

ولی نباید از اهمیت درس‌های حوزوی غافل بود، زیرا کشف مسائل فقهی خصوصاً مسائل مستحدثه و جدید فراوانی که امروزه مورد نیاز مردم متدین و از سویی نظر شرعی دادن آنها بسیار مشکل و وقت‌گیر است؛ برای نمونه حرمت و حلّیتِ بانک‌داری، ربا و بیمه و تشریح و پیوند اعضا. یا پدیده‌های جدید دیگر مانند لقاح مصنوعی، تغییر جنیست، جراحی پلاستیک. شبیه‌سازی، ازدواج سفید. ارز و تجارت‌های دیجیتالی و… که مورد ابتلای دینداران است که حتی بعضی از آنها با مخالفت علمای اهل سنت و حتی مراکز فقهی مسیحیت قرارگرفته و لذا هر بحثی گاهی ماه‌ها و سال‌ها باید تحقیق کرد تا به احکام شرعی آنها پاسخ داده شود. و ممکن است دیگران بیایند و نقد کنند که بسیار اتفاق افتاده و می‌افتد به خصوص که این مسائل جدید کمتر در آیات و روایات بدانها اشاره شده است.

خلاصه پاسخ به این مسائل برای یک محقق در حوزه علمیه ممکن است بسیاری از عمر خود را صرف آنها کند، تا یک سلسله مسائل مهم روز را بررسی وجواب شرعی آنها را بدهد، شبیه بیماری‌های جدید که سال‌ها در شناخت و داروی آن باید تحقیق شود تا مشکل گرفتاران و بیماران به آن بیماری‌ها معالجه شود.

در حوزه‌ها درس‌های اخلاقی نسبت به گذشته کمرنگ شده

انصاف نیوز – یک نقد جدی به حوزه‌های علمیه همین است که سهم بسیار بزرگی به فقه داده است، اما بحث‌های دیگر مانند اخلاق خیلی مورد توجه نبوده و این بحث‌ها به حاشیه رفته است. آیا این نقد را می‌پذیرید؟

آیت الله ناظم‌زاده: آری این نقد را می‌پذیرم زیرا امروزه در حوزه علمیه درس‌های اخلاقی نسبت به گذشته کمرنگ شده است. در قدیم عالمان بزرگ حوزه، عنایت خاصی به مباحث اخلاقی داشته‌اند و درس اخلاق را رکنی از حوزه درس خویش به شمار می‌آوردند و حلقه‌های درسی پر رونقی را درباره‌ی اخلاق داشتند؛ چنان که مرحوم میرزا جواد ملکی، شیخ محمد آملی، ملأ حسینقلی همدانی، قاضی طباطبائی و برخی دیگر از این بزرگان، شاگردان مبرزی را پرورش دادند.

حتی قرن‌ها پیش، فقیهانی چون: شهید ثانی کتاب «منیة المرید» را نوشت که سراسر آن درس اخلاق برای طلاب است یا مرحوم ملا محسن فیض کاشانی کتاب «محجّة البیضاء» را به نگارش در آورد که یک دایرة المعارف بزرگ اخلاقی است. به هزار سال و اندی پیش برگردیم که فقیهان و محدثانی چون شیخ صدوق کتاب «خصال» و شیخ طبرسی کتاب «مکارم الاخلاق» و ملا محمد مهدی “جامع السعادت”، وفرزندش ملا احمد نراقی «معراج السعادة» را تألیف کردند.

پس، درس اخلاق و اهتمام به تهذیب اخلاقی، از روزگاران گذشته در حوزه‌ها معمول بوده است، به دلیل آن که زیر بنای همهٔ تلاش‌ها، اخلاق و تزکیه نفس است. و در حوزه علمیه قم، در همین صد سال اخیر فقیهانی همانند: آیت الله حائری یزدی مؤسس حوزه، آیت الله ابوالقاسم کبیر قمی، شیخ محمد تقی بافقی، حلقهٔ درس اخلاق داشتند. در دوران مرجعیت آیت الله بروجردی، ایشان از مرحوم میرزا علی آقا شیرازی دعوت می‌کردند که برای طلاب درس اخلاق بگویند. امام خمینی سال‌ها یک روزهایی از هفته در مدرسه زیر کتابخانه فیضیه درس اخلاق می‌گفتند.

امروزه هر چند خوش‌بختانه در حوزه علمیه قم دروس جانبی روز مثل روانشناسی، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، یادگیری زبان‌های خارجی و امثال اینها پر رنگ شده و رونق گرفته است، اما متأسفانه درس‌های اخلاق گفتاری و عملی کمرنگ شده است، حال آن که فلسفهٔ اصلی تأسیس حوزه‌ها، یادگیری و تفقه در فقه و تهذیب اخلاق بوده است یعنی علم آموزی و تهذیب باید دوشادوش هم باشند، بلکه تهذیب، جلوتر است. که در شأن پیامبر اسلام در قرآن آمده است: «ویُزَکَّیهِم ویُعَلِّمهُمُ الکتاب»، اول تزکیه را بعد تعلیم انسان را برای رسیدن امت به سعادت واقعی معرفی می‌کند.

انصاف نیوز – جامعه به درست یا غلط چنین دیدی به حوزه علمیه ندارد، به نظر شما چرا چنین است؟

آیت الله ناظم‌زاده: بله این طور است چون نتوانسته‌ایم برنامه‌های حوزه و کار و عملکردش را برای مردم به درستی تشریح کنیم و به علاوه پس از پیروزی انقلاب به طور شایسته و بایسته به این امر توجه نشده، لذا مسئولان و بزرگان دلسوز حوزه باید در این باره فکر مناسبی کنند و برنامه‌ریزی اساسی داشته باشند.

به زعم بسیاری، کارها دست روحانیون است اما این چنین نیست

انصاف نیوز – چرا؟ چه موانعی داشته‌اید؟

آیت الله ناظم‌زاده: به نظر بنده مانعی نبوده است و فکر نمی‌کنم کسی بخواهد مانع شود، ولی مع الاسف برای این کار برنامه‌ریزی نشده است. درست است که هر طلبه‌ای نظر خاصی داشته باشد، می‌تواند بگوید و می‌تواند بلافاصله منتشر کند. اما اینکه عملکرد حوزه به صورت برنامه‌ریزی‌شده اطلاع‌رسانی بشود، چنین نیست با اینکه الان دوره جمهوری اسلامی است و به زعم بسیاری از مردم، همه کارها دست روحانیون است، اما در واقعیت چنین نیست. بخش عمده‌ای از روحانیون ما دنبال کار حوزوی و درس و بحث و نیز تبلیغ و نماز جماعت خودشان هستند و کارهای فردی هم می‌کنند و نیز به درس‌دادن و درس‌خواندن و تحقیق پرداخته‌اند که از قدیم و گذشتگان ما هم چنین بوده‌اند.

فراموش نمی‌کنم بعد از فوت آیت‌الله العظمی بروجردی درسال ۱۳۴۰ وارد حوزه شدم هیچ اطلاعی از برنامه‌های حوزه نداشتم و مردم هم نداشتند چون هیچ تبلیغی از برنامه‌های حوزه در سطح جامعه نمی‌شد. و نمی‌شود هر روز هم در رسانه‌های مجازی با روش‌هایی خدمات روحانیون در طول تاریخ را زیر سئوال می‌برند چنانکه در خاطرم هست که شاه بعد از دستگیری امام خمینی به قم آمد و کنار مدرسه فیضیه، پشت دیوار حرم حضرت معصومه -علیها سلام- زشت‌ترین توهین‌ها را به روحانیون و حوزه علمیه کرد، اما هیچ‌کس از ما دفاع نکرد.

هیچ‌کس نگفت شاه اشتباه می‌کند یا دروغ می‌گوید و روحانیون چنین نیستند. چون از برنامه‌های حوزه بی خبر بودند و بعد هم که انقلاب پیروز شد و جمهوری اسلامی برپا شد، بعضی در شغل‌هایی که به آنها واگذار شد هضم شدند، عده‌ای مانند قبل مشغول کار علمی و درس و بحث‌شان بودند و ماندند، عده‌ای هم رفتند و برگشتند، خود بنده، مدتی نمایندگی امام را داشتم و چندین سال هم در کارهای قضائی بودم، البته در قم هم به طور پاره وقت مشغول به تدریس بودم و بعد از چندسالی تشخیص دادم که باید به کار اصلی خودم که تحصیل و تدریس و تحقیق است برگردم.

برخی روحانیون شناختی از واقعیت جامعه ندارند

به هر حال به نظر من دلیل اینکه مردم از عملکرد حوزه بی‌اطلاع هستند، این است که دراین باره خوب تبلیغ نشده است. و به نظرم اگر فعالیت مجموعه حوزه و تلاش شبانه روزی بسیاری از حوزویان به درستی منعکس شود، فکر می‌کنم دید مردم به روحانیت عوض می‌شود. البته برخی از کسانی که لباس روحانیت به تن دارند متاسفانه چون شناختی از واقعیت جامعه ندارند، به مشکلات مردم بی‌توجه‌اند و اشتباه و خطاهای کارگزاران را هم یا نمی‌بینند و یا نمی‌خواهند ببینند، حرف‌هایی می‌زنند و تندروی‌هایی می‌کنند که مردم را بدبین و عصبانی می‌کنند. در حالی‌که منطق حوزه و منطق علما و مراجع ما چنین نیست.

از سوی دیگر مردم ما بی‌اطلاع از زحمات و تلاش‌های شبانه روزی روحانیون فکر می‌کنند حوزویان فقط درسی می‌خوانند و شهریه‌ای می‌گیرند و همین. و مع الاسف گاهی حرف‌های خارج از نزاکت پشت سر روحانیون می‌زنند و این جفایی است در حق مجموعه روحانیون و حال آنکه درحوزه کسانی داریم که سال‌ها تحقیق می‌کنند تا بتوانند اثری بنویسند و بسیاری هستند که تا ۸۰ سال و ۹۰ سال عمر کرده‌اند و هنوز مشغول تدریس و تحقیق تألیف هستند و چه بسیار کتاب نوشته‌اند؛ و حتی کسی آنها را نمی‌شناسد حال آن کتاب‌ها مفید است برای امروز جامعه یا نه، این مربوط به تشکیلات حوزه است که ساماندهی کنند و نیروهای ارزشمند را به مسیری که برای نفع جامعه است هدایت کنند، و بنده مکرراً به بعضی بزرگان و علمای حوزه، این نکته را اشاره کرده‌ام ولی کسی پاسخگو نیست.

مردم توقع دارند روحانیون، حرف دل آنها را بزنند

انصاف نیوز – به نظر شما روحانیت کنار مردم قرار دارد یا نه؟ اگر کنار مردم است، چرا احساس شکاف بین مردم و روحانیت تقریباً در همه وجود دارد؟

آیت الله ناظم زاده: من باور دارم که هنوز مردم ما متدین هستند. و همچنان اعتقادات دینی خود را دارند و اجمالاً روحانیون را خصوصاً کسانی را که به خوبی می‌شناسند دوست دارند و در ارتباطند اما توقعاتی هم دارند؛ و توقع دارند که مجموعه روحانیون، حرف دل مردم را بزنند. فشارهای اقتصادی و تورم و احیانا بی عدالتی‌هایی که دیده می‌شود، نقد کنند. اعتراض کنند، با افراد گرفتار همدردی نمایند، و ساکت نباشند، و به نظرم خواسته آنان به حق و به جا است و کلام قرآن که دستور به امربه‌معروف و نهی از منکر داده از همه مردم عموما و از ما روحانیون خصوصا چنین می‌خواهد و نباید در این رسالت بزرگ کوتاهی شود.

مراجع به مقامات تذکر می‌دهند اما رسانه‌ای نمی‌شود

ولی لازم می‌دانم به این نکته اشاره کنم که مجموعه روحانیت مثل گذشته در کنار مردم و دلسوز مردم هستند و خواهند بود. منتهی به غیر از تعداد قلیلی از کسانی که تریبون‌دار و در مسندقدرتند گاهی چشم بسته توجیه‌گر تخلفات و بی عدالتی‌ها یا غافل از مشکلات مردمند، ولی سایر روحانیت که در حدی که امکان اعتراض وانتقاد دارند در این امر کوتاهی نمی‌کنند.

خواسته مردم و مشکلات و بی عدالتی‌ها را به مسئولین گوشزد می‌کنند. حتی مراجع تقلید و تشکل‌های حوزوی آن طوری که اطلاع دارم در ملاقات با مقامات کشور تذکر می‌دهند از گرانی‌ها و تورم انتقادمی‌کنند و ازغارت‌گری‌ها واختلاس‌ها اعتراض می‌کنند وآنها قول مساعد می‌دهند و قول به اصلاح می‌دهند، حال عمل می‌کنند یا نه از عهده‌ی روحانیون خارج است البته این خبرها رسانه‌ای نمی‌شود و مردم خیال می‌کنند بزرگان حوزه درمقابل مشکلات و نابرابری و نابسامانی‌های کشور ساکتند، واقعا این طور نیست که ساکت باشند. حال چرا رسانه‌ای نمی‌شود خود می‌دانند، بنده سخنگوی آنها نیستم.

البته برخی از روحانیون هم انتقاد سازنده و حتی بعضی با زبان تند به نابرابری‌ها و مشکلات مردم اعتراض دارند و انتقاد می‌کنند و رسانه‌ای هم می‌شود و هزینه آن را هم می‌دهند. در عین حال باید اعتراف کنم آنطور که شاید و باید بزرگان حوزه در برابر سیل مشکلات که توده روحانیت نیز با آن دست به گریبان است سریع عمل نکرده که سبب شده شکاف بین مردم و روحانیت شود و امیداریم این نقیصه هم برطرف شود.

و درضمن از بعضی ائمه جمعه و نمایندگان روحانی مجلس و دیگر روحانیت تریبون‌دار انتظار می‌رود در برابر خطاهای مسئولان کشور مماشات و چشم پوشی نکنند و توجیه‌گر نباشند با مردم همراهی کنند و نگذارند بیش از این بین روحانیت و دین با مردم عزیز ایران فاصله بیافتد و به خاطر پست و مقام چند روزه دنیا و آخرت خود را تباه نکنند، و مع الاسف صحبت‌های اینگونه افراد معمولا در رسانه‌ها بیشتر بازتاب داده می‌شود. مردم فکر می‌کنند همه روحانیت اینگونه هستند و حال آنکه عدد آنها به یک هزارم روحانیت هم نمی‌رسد لذا از آنها ضربه‌ای که به کل روحانیت می‌رسد باید در قیامت پاسخگو باشند.

خوب است توجهی به این آیه داشته باشیم: “فَوَیلٌ لِلَّذِینَ یکتُبُونَ الْکتَابَ بِأَیدِیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا کتَبَتْ أَیدِیهِمْ وَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا یکسِبُونَ” (بقره، آیه 79) که درشان رهبانان و علمای نصاری و یهود نازل شده که آنان توجیه‌گر تخلفات مسئولین زمان خود بوده‌اند، و تنها در این آیه است که سه بار کلمه “ویل” به کار برده شده، هم به خودشان و هم به توجیهاتشان و هم به درآمدشان. که خدای نکرده ما مشمول این آیه شریفه قرار نگیریم.

انتهای پیام

نظر شما