شناسهٔ خبر: 65962614 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

قوانین قرآن برابر ظلم در جزء بیست و سوم: حکومت باید بر اساس حکمت و عدالت باشد/ قاضی نباید در قضاوت عجله کند

صاحب‌خبر -

شفقنا – جزء بیست وسوم  از آیه 28 سوره یس آغاز و تا آیه 31 سوره زمر ادامه دارد. در این جز بخشی از سوره یس، صافات، ص و بخشی از سوره زمر قرار دارد که برخی مصادیق ظلم را یادآوری میکند:

حکومت باید بر اساس حکمت و عدالت باشد

وَ شَدَدْنا مُلْکَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِکْمَهَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ«20»

و فرمانروایی و حکومت او را استوار داشتیم و به او حکمت و داوری عادلانه و فیصله بخش دادیم.

تفسیر نور: نکته ها:

* در این سوره به تاریخ نه نفر از انبیا اشاره شده که سرگذشت سه نفر به تفصیل و شش نفر به اجمال مطرح شده است.اولین نفر حضرت داود است که با ده کمال ستایش شده است.

* در این آیات،برای حضرت داود ده کمال مطرح شده است:

الف)الگوی صبر برای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله. «اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ وَ اذْکُرْ عَبْدَنا داوُدَ»

ب)بندگی خداوند. «عَبْدَنا»

ج)بازگشت به خدا و انابه های پی در پی. «إِنَّهُ أَوّابٌ»

د)قدرت داشتن. «إِنّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ»

ه)تسخیر کوه ها و هم نوایی آنها با او. «یُسَبِّحْنَ معه»

و)عرضه ی پرندگان بر او. «وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَهً»

ز)هم نوایی آنها در انابه با او. «کُلٌّ لَهُ أَوّابٌ»

ح)حاکمیّت و حکومت. «شَدَدْنا مُلْکَهُ»

ط)حکمت الهی. «آتَیْناهُ الْحِکْمَهَ»

ی)داوری حقّ و فیصله دادن به اختلافات. «فَصْلَ الْخِطابِ»

* در قرآن،در چندین آیه از پرندگان سخن به میان آمده است،از جمله:

الف)ماجرای حضرت ابراهیم و زنده شدن چهار پرنده. «فَخُذْ أَرْبَعَهً مِنَ الطَّیْرِ»که پرندگان وسیله آشنایی با توحید و معادشناسی قرار می گیرند.

ب)یکی از معجزات حضرت عیسی ساختن مجسمه ای از یک پرنده بود که با دمیده شدن نَفَس حضرت حیات گرفت. «أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً»

ج)در این آیه پرندگان هم نوا با داود می شوند. «وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَهً»

د)هدهد که برای سلیمان خبر آورد و نامه رسانی کرد. «اذْهَبْ بِکِتابِی هذا فَأَلْقِهْ إِلَیْهِمْ»

ه)پرندگان منطق دارند و انبیا آن را می دانند. «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ»

و)پرندگانی که وسیله ی نابودی دشمنان می شوند. «وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبابِیلَ»

ز)پرندگان،تسبیح و نماز آگاهانه دارند. «کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ»

* مراد از حکمت،معارف محکم،یقینی و غیر قابل تردید است،بر خلاف علم که همواره در معرض خطا و تردید است.

پیام ها:

1- لازمه ی رهبری،سعه ی صدر و صبر در مقابل سخنان تلخ دیگران است.

«اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ»

2- یاد تاریخ گذشتگان،عامل صبر در برابر سختی ها و مشکلات است.

اِصْبِرْ … وَ اذْکُرْ

3- استهزا و تبلیغات سوء کار همیشگی مخالفان است. «اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ» (فعل مضارع رمز استمرار است).

4- استهزا و تبلیغات دشمن بسیار سخت و شدید است.(زیرا پیامبری را که سعه صدر و حلم دارد خسته و محتاج به صبر می کند). اِصْبِرْ عَلی …

5-انبیا نیز به مواعظ الهی نیازمندند. اِصْبِرْ …

6- نقش الگوها در تربیت فراموش نشود. «وَ اذْکُرْ عَبْدَنا داوُدَ»

7- سرچشمه ی قدرت بر صبر،عبودیّت و سرسپردگی به خداست. «عَبْدَنا داوُدَ»

8-قدرت در دست فرعون سبب استبداد است، «وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ» ولی در دست مردان خدا همراه با تضرّع و بندگی است. «داوُدَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوّابٌ»

9- توبه و انابه ی صاحبان قدرت،سزاوار ستایش است. «ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوّابٌ»

10- توبه و انابه ای ارزشمند است که مختصر و لحظه ای نباشد. «أَوّابٌ» حضرت

داود بسیار انابه می کرد و در همه امور زندگی به خداوند روی می آورد و این توجّه دائمی سبب قدرت او بود. «ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوّابٌ»

11- انسان در اثر تکامل معنوی می تواند طبیعت را با خود همراه کند. «سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ»

12- یک عمل انقلابی داود(که در آیه 251 سوره بقره آمده است وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ …)آن همه الطاف الهی را به دنبال داشت. سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ … شَدَدْنا مُلْکَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِکْمَهَ

13- بهترین زمان برای یاد خدا شامگاهان و صبحگاهان است. «بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْراقِ»

14- شرط دریافت الطاف خداوند عبودیّت است. «عَبْدَنا – ذَا الْأَیْدِ – آتَیْناهُ الْحِکْمَهَ»

15- کافران هر چه می خواهند لجاجت کنند و سر تعظیم در برابر خدا فرود نیاورند،امّا بدانند هستی در حال تسبیح خداست. «یُسَبِّحْنَ»

16- کوه ها نوعی شعور دارند «مَعَهُ یُسَبِّحْنَ» و حیوانات زمان را می شناسند. مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ …

17- محور تسبیح حیوانات و جمادات هستی،تسبیح اولیای خداست. مَعَهُ یُسَبِّحْنَ … کُلٌّ لَهُ أَوّابٌ

18- پرندگان دارای نوعی شعور نسبت به خداوند و هستی هستند. «وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَهً کُلٌّ لَهُ أَوّابٌ»

19- حکومت باید بر اساس حکمت و عدالت باشد. «شَدَدْنا مُلْکَهُ وَ آتَیْناهُ الْحِکْمَهَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ»

20- حضرت داود،از پیامبرانی است که نبوّت و سلطنت را با یکدیگر داشته است. «شَدَدْنا مُلْکَهُ – وَ آتَیْناهُ الْحِکْمَهَ»

21- دین از سیاست جدا نیست و برخی انبیا حکومت داشته اند. «ذَا الْأَیْدِ – شَدَدْنا مُلْکَهُ – فَصْلَ الْخِطابِ»

22- ما نیز باید حکومت مردان خدا را تقویت کنیم.جمله «شَدَدْنا مُلْکَهُ» رمز آن است که شما نیز ملک و حکومت اولیای الهی به او را تقویت کنید.

23- رهبران جامعه باید شرائطی داشته باشند.ارتباط دائمی با خداوند «إِنَّهُ أَوّابٌ»

قدرت، «شَدَدْنا مُلْکَهُ» حکمت، «وَ آتَیْناهُ الْحِکْمَهَ» و توانایی بر فیصله دادن بخاطر منطق قوی. «فَصْلَ الْخِطابِ»

______________
قاضی باید بدنبال کشف حقیقت باشد و فریب خوش زبانی متهم را نخورد

سوره ص: وَ هَلْ أَتاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ«21»

و آیا ماجرای آن دادخواهان که از دیوار محراب(داود)بالا رفتند به تو رسیده است؟

إِذْ دَخَلُوا عَلی داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغی بَعْضُنا عَلی بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلی سَواءِ الصِّراطِ«22»

آن گاه که(ناگهانی)بر او وارد شدند و او از(مشاهده ی)آنان به هراس افتاد.شاکیان گفتند:نترس،ما دو نفر درگیر شده ایم و یکی از ما بر دیگری تعدّی نموده است،پس بین ما به حقّ داوری کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست راهنمایی فرما».

إِنَّ هذا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَهً وَ لِیَ نَعْجَهٌ واحِدَهٌ فَقالَ أَکْفِلْنِیها وَ عَزَّنِی فِی الْخِطابِ«23»

این برادر من است که برای او نود و نه میش و برای من تنها یک میش است،امّا(با آن همه سرمایه به من)می گوید:آن یک میش را هم به من واگذار و در گفتگو بر من غلبه نموده است.

تفسیر نور: نکته ها:

* جمله ی «أَکْفِلْنِیها» یعنی کفالت آن را به من واگذار و این کنایه از بخشش و هدیه است و «عَزَّنِی» از عزّت به معنای غلبه است.

پیام ها:

1- نزاع،به معنای نفی برادری نیست. «خَصْمانِ بَغی» ، «إِنَّ هذا أَخِی»

2- انسان،حریص و زیاده طلب است و هرگز از مال دنیا سیر نمی شود. «أَکْفِلْنِیها» (بر خلاف نظریه برخی فلاسفه که آزادی در رسیدن به شهوات و غرایز را وسیله آرامش می دانند و می گویند:انسان همین که سیر شد آرام می شود).

3- کسانی که قصد تصاحب حقّ دیگران را دارند،مقدّمات حقوقی و استدلالی کار خود را هم برای دادگاه آماده می کنند. «عَزَّنِی فِی الْخِطابِ»

4- چه بسا مظلومی که نتواند حقّ خود را درست بیان کند و در سخن،از ظالم کم بیاورد.پس قاضی باید بدنبال کشف حقیقت باشد و فریب خوش زبانی متهم را نخورد. «عَزَّنِی فِی الْخِطابِ»

نظر شما