شناسهٔ خبر: 65898645 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

حجت‌الاسلام‌والمسلمین جوادی آملی: «ما نباید جنگ را عزت و صلح را ذلت بدانیم»/ «زندگی مسالمت‌آمیز انسان‌ها خواسته اولین و اساسی اسلام است»

صاحب‌خبر -

شفقنا- رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء، «صلح» به معنای حیات مسالمت آمیز جوامع در کنار یکدیگر فارغ از هر عقیده ای را امر تاسیسی اسلام دانست و گفت: ما «یاایهاالذین آمنوا» ها زیاد می گوئیم اما یک تریبون برای «یاایهالناس» های جهانی اسلام قرار ندادیم و لذا انتظار نباید داشته باشیم که «یاایهاالذین آمنوا» ها تاثیر خود را بگذارد چون جریان فرقه ای را نشان می دهد.

به گزارش شفقنا، حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی در دومین نشست از سلسله نشست های ماه مبارک رمضان که در موسسه فرهنگی پژوهشی فهیم برگزار می شود، اظهار داشت: صلح یکی از مقولات فراموش شده اسلامی و اجتماعی است و به همین جهت این موضوع برای این نشست انتخاب شده است که صلح در اندیشه اسلامی چیست و چه جایگاهی دارد.

وی افزود: رسول اکرم (ص) صلح های اساسی و مهمی را در جهان اسلام ایجاد کردند که از مهمترین آنها صلح حدیبیه است که خداوند متعال قدم به قدم آن را راهبری کرده است. این صلح زمینه اجتماعی نه در بین مشرکین و نه در بین مسلمانان داشت. از یکسو مشرکین کاملا عداوت و دشمنی و خصومت خود را نسبت به اسلام سالیان متمادی داشتند و از سوی دیگر جامعه اسلامی قدرت و توانی را یافته بود که به توان و قدرت خود در سایه حمایت های الهی و نبوی مغرور شده بود و به هیچ وجه حاضر به صلح با مشرکین نبود و لذا پیامبر اکرم (ص) در آن قضیه تنها بود. شاید زحمت ها و رنج هایی که پیامبر از خودی ها در صلح حدیبیه تحمل می کرد بیش از آن چیزی بود که از ناحیه کفار و قریش اتفاق می افتاد اما این رویداد به عنوان رویداد الهی معنا شد و بسیار جای مهمی را در فرهنگ دینی و الهی و اسلامی گرفت و بعد از جریان صلح حدیبیه، تازه اسلام مطرح شد.

وی ادامه داد: بعد از صلح حدیبیه نیز مسئله فتح مکه پیش آمد و پس از این اتفاقات عظیم، در طول 20 سال فوج فوج به اسلام گرویدند. صلح حدیبیه زمینه را برای فتح مکه بدون تنش و با عزت و تلاش و شکوه فراهم کرد. نامه هایی که برای سران ایران و روم نوشته شد بعد از فتح مکه بود.

وی با بیان اینکه صلح در اندیشه اسلامی جایگاه بالایی دارد، گفت: «صلح» دو استعمال در فضای دینی و اسلامی دارد؛ یکی از این موارد تاسیسی است و دیگری امضایی. صلحی که به عنوان امر تاسیسی در جهان اسلام وارد شده است و دین و وحی و رسالت نبی خاتم آن را برای بشر آورده است، صلحی است که زمینه های اجتماعی مناسبی را ایجاد می کند و نزاع ها و کشمکش ها را برطرف می سازد و الفت و صمیمیت را حاکم می کند و این صلح یک صلح عام است که در نظام های حقوقی بین الملل از آن به «صلح مثبت» یاد می کنند. در چنین فضایی جامعه اسلامی رشد پیدا می کند و از جنگ و خشونت و قتل و غارت خبری نیست و واژه «صلح» با صفا و دوستی همراه است. این صلحی است که از جامعه هرنوع زمینه های شقاق و نفاق را می خواهد برطرف کند و افراد فارغ از هر عقیده ای به صورت مسالمت آمیز کنار هم زندگی می کنند.

وی افزود: اسلام با دو بال اثباتی و سلبی وارد قضیه «صلح» شد و یک حقیقت دیگری را برای جهان بشری تاسیس کرد که آن «حیات مسالمت آمیز» است. به این معناکه جامعه انسانی با هر گرایش و عقیده ای کنار هم باشند و از نزاع و کشمکش دوری کنند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: در جامعه ای که اصل نزاع و درگیری به عنوان یک مولفه اجتماعی مطرح بود، این چه جایگاهی می تواند داشته باشد؟ اینها کسانی بودند که حتی روی اسامی فرزندان خود حساس بودند و اسامی همچون «اسد» و «نمر» و «ذئب» و امثالهم برای این بود که در فرهنگ و ستیز باید با این اسامی در میدان جنگ حضور می یافتند. در چنین فضایی که نزاع و کشمکش و استیلای نظامی یک موفقیت و فلاح محسوب می شد، اسلام آمد و گفت نزاع نکنید، این سبب سست شدن و از دست رفتن جایگاه انسانی شما می شود. این از حقایق تاسیسی جهان اسلام است.

وی تصریح کرد: اگر امروزه برخی اوقات از این شعارها در فضای حقوق بشری می شنویم، اینها هم در حقیقت واکنش یک جریان درون جامعه ای است که نزاع و قدرت و استیلا را ذاتا می خواهند. سلاح های بازدارنده اگر وجود نداشت، جنگ های جهانی اول و دوم به سوم و چهارم کشیده می شد. بسیاری از جریان های بازدارنده برای این است که آن طبیعتی که بشر برای خود ساخته و آن را به مولفه اصلی در حیات اجتماعی و انسانی قرار داده است، به کار نیفتد.

وی بیان کرد: ما راجع به مسئله انسان ها یا «ناس» می بینیم که قرآن کریم تمام خطابات عمده خود را با «یاایهاالناس» آغاز کرده است. اینگونه خطاب ها را به عنوان خطاب های اولی و اصلی اسلام باید جدی بگیریم.

وی ادامه داد: ما در این بیش از 40 سال حکومت، این خطاب ها را چقدر باور کردیم؟ آیا شده از تریبون نظام اسلامی این خطاب «یاایهاالناس» در فضای جهانی طنین انداز شود؟ «یاایهاالناس» ها زمینه های انسانی را جستجو می کند. اگر کسانی به خطاب «یاایهالناس» ها اهتمام ورزیدند و آن را جدی گرفتند از دل آنها «یاایهاالذین امنوا» بیرون می آید.

وی تصریح کرد: حتی خطاب های بعدی که با «اهل الکتاب» است خطاباتی است که قرآن برای ساخت یک جامعه انسانی و جامعه توحیدی تلاش می کند. خداوند در سوره انعام می فرماید: «قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ ۖ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۖ وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ ۖ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ ۖ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ». یکی از جهاتی که در جهت رشد و تعالی عقل انسانی است همین حرکت های اجتماعی و صلح می باشد که پایه و اساس زندگی انسانی را قرار است درست کند. ما در فضای جنگ و خونریزی و قتل و غارت که نمی توانیم ارزش های انسانی را حاکم کنیم. ارزش ها زمانی قابل طرح هستند که ابتدا زمینه های اجتماعی اصلاح شوند.

وی با بیان اینکه ما نه در استبداد و نه در استعمار و استکبار زمینه صلح و صفا و دوستی را نمی یابیم، گفت: اندیشه اولی و آورده اولی اسلام برای حیات اجتماعی، صلحی است که زمینه های نفاق و شقاق را علیرغم همه جهات اعتقادی بردارد. در زمان پیامبر اسلام با آن همه قدرت و صلابت، چه تعداد یهودی و مسیحی مسلمان شدند؟ البته اسلام باید ارتباط خود را برقرار کند، دعوتش را داشته باشد اما این انتظار که همه مسلمان شوند نیست.

آقای جوادی آملی افزود: با این همه، باید بپذیریم که این امر تاسیسی اسلام است که زندگی مسالمت آمیزی که در آن صلح و صفا باشد و خشونت و افراط و تجاوز و قتل از جامعه برکنده شود، یک گفتمان اصلی اسلام در ابتداست. ما «یاایهاالذین آمنوا» ها زیاد می گوئیم اما یک تریبون برای «یاایهالناس» های جهانی اسلام قرار ندادیم و لذا انتظار نباید داشته باشیم که «یاایهاالذین آمنوا» ها تاثیر خود را بگذارد چون جریان فرقه ای را نشان می دهد. اگر «یاایهالناس» ها را به عنوان ندای اصلی اسلام در جهان طنین انداز کنید و به ملت ها و دولت ها نشان دهید که خطاب اصلی قرآن این است، و در کنار آن می خواهید «یاایهاالذین امنوا» و ارزش های خاص دینی را احیا کنید، می پذیرند. اما اگر تمام تلاش شما در ارتباط با برخی احکام فرقه ای اسلام باشد انتظار نداشته باشید کسی در عرصه جهانی این را از شما بپذیرد.

وی بیان داشت: آن آموزه های بلندی که قرآن کریم در جهت وحدت امت انسانی و اسلامی آورده و آن همه خطاباتی که در جهت صلح و صفا و دوستی و رفع خشونت و افراط و امثال ذلک است، آیا توانستیم در عرصه جهانی ندای اولین اسلام را که زندگی و حیات مسالمت آمیز است را تبلیغ کنیم؟

وی با قرائت آیه «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» در سوره آل عمران گفت: این دعوت به صلح فرهنگ اولیه قرآن و سنت اسلامی ماست. من در مطالعات خود به این نتیجه رسیده ام که اگر «یاایهاالذین امنوا» ها در راستای «یاایهاالناس» و «یاایهاالانسان» ها نباشد هیچ ارزشی ندارد و صرفا یک جریان فرقه ای است.

وی اظهار داشت: زندگی مسالمت آمیز انسان ها خواسته اولین و اساسی اسلام است. اگر مسائل جرائم های جهان بشری و سلاح های بازدارنده نبود زندگی جوامع کنار یکدیگر از محالات بود. طبع جوامع زندگی مسالمت آمیز است و هیچگاه از آن فارغ نیست.

وی ادامه داد: انسان ها برای گرفتن مقامات و منافع و امثال ذلک سرازپا نمی شناسند همه را قربانی می کنند و ما در کشور خود که به اصطلاح با آموزه های دینی زندگی می کنیم این را می بینیم.

رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء گفت: حوزه های علمیه، نخبگان و دانشگاه ها باید روی این مسئله کار کنند که «صلح» در جامعه ای مطرح شد که از فرهنگ تهی بود و این اصل تاسیسی اسلام است. جوامع آن روز حتی ایران و روم که از تمدن برخوردار بودند همواره در شقاق و نزاع بودند.

وی به مسئله استکبار اشاره کرد و افزود: تا زمانی که استکبار و استبداد وجود دارد ما از صلح و صفا و دوستی برخوردار نیستیم چون کسانی که در جایگاه استکبار و استبداد هستند منافعی برای خود در نظر می گیرند که مسئله صلح و صفا و صمیمیت مطرح نیست چون استبداد و استکبار زمینه نفاق و شقاق ایجاد می کند.

وی ادامه داد: شعار زندگی مسالمت آمیز در فضای حقوق بشری شعاری بیش نیست چون قدرت ها ذاتا خواستار استیلا هستند.

وی با بیان اینکه صلح امام حسن مجتبی (ع) به نوع دوم که زمینه نفاق و شقاق و اختلاف است باز می گردد، گفت: جریان صلح امام حسن مجتبی (ع) در زمینه اصطکاک و تنازع و قدرت های موازی بناست از منافع دفاع کند.

وی تصریح کرد: در صلح نوع دوم، محور مسئله، منافع و مصالح است. یعنی کسی براساس باورها و عقاید و یا ارزش ها صلح نمی کند بلکه صلحی است که در زمینه نزاع و کشمکش مطرح می شود و بناست منافع طرفین حفظ شود. در این نوع از صلح، خیر و شر مطرح نیست بلکه زمینه تضاد و تنازع وجود دارد و مهم این است که طرفی که در کرسی صلح می نشیند بتواند مصالح و منافع امت اسلام را تشخیص دهد و بر این اساس اقدام کند.

آقای جوادی آملی گفت: ما نسبت به جریان صلح خیلی پیاده هستیم. جهاد با جنگ متفاوت است و صلح مقابل جنگ است. ما نباید جنگ را عزت و صلح را ذلت بدانیم. اگر جنگ در جهت منافع نباشد ذلت است، اگر صلح در جهت منافع و مصالح امت نباشد ذلت است. اگر جنگ در جهت منافع نباشد عزت نیست و اگر صلح در جهت منافع و مصالح امت اسلامی باشد، عزت است.

نظر شما