شناسهٔ خبر: 64732306 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه نسل‌فردا | لینک خبر

سالمندان رها شده معضلی زیر پوست شهر

نویسنده : یلدا توکلی/ گروه جامعه

صاحب‌خبر - مشکلات سالمندان از نوع مشکلات جسمی، روانی، اقتصادی فرهنگی و اجتماعی است و هرکدام از این مشکلات، نوع تحمل خاصی می طلبد.بر اساس برآوردهای صورت گرفته در سال ۱۴۰۱ حدود ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر سالمند در ایران زندگی می کنند که البته در این پیمایش سن ۶۰ سال به عنوان آغاز سالمندی در نظر گرفته شده است. جمعیت سالمندان کشور، اکنون کمی بیش از ۹ و نیم میلیون نفر بر اساس آخرین اطلاعات ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران جمعیت سالمندان کشور، اکنون کمی بیش از ۹ و نیم میلیون نفر است. حدودا ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر آنها بین ۶۰ تا ۷۰ سال سن دارند؛ تقریبا ۲میلیون و ۷۰۰هزار نفر در سنین بین ۷۰ تا ۸۰ سالگی، و نزدیک به یک میلیون نفر نیز بالای ۸۰ سال هستند. طبق تقسیم بندی که در رابطه با سالمندی وجود دارد، افراد ۶۰ تا ۷۵ سال، "سالمند"، افراد بین ۷۵ تا ۸۵ سال، "پیر" و افراد بالای ۸۵ سال "جمعیت پیر و ضعیف" محسوب می‌شوند. طبیعی است هرچه سن سالمندان بالاتر باشد، انتظار می‌رود نیاز بیشتری به استفاده از تجهیزات کمکی داشته باشند و با توجه به این که جمعیت کشور به سرعت در حال پیر شدن است، این نیاز هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود.افزایش سن و رسیدن به دوران سالمندی گرچه با محاسنی همچون آرامش، دانایی و پختگی همراه است اما چالش‌هایی را نیز ایجاد می‌کند که از آنها گریزی نیست. شاید ضعف توان بدنی و بروز بیماری‌های مختلف را بتوان بزرگترین چالش سالمندی دانست. در سال ۱۴۳۰ ما ۳ برابر جمعیت فعلی سالمند داریم احمد دلبری، رئیس انجمن علمی طب سالمندی ایران چندی پیش عنوان کرد که پیش بینی می‌شود در سال ۱۴۳۰ ما ۳ برابر جمعیت فعلی سالمند داشته باشیم. او سرعت دو برابر شدن جمعیت سالمندی را در ایران منحصر بفرد عنوان کرده و آن را با کشورهایی نظیر فرانسه، سوئد و آمریکا مقایسه کرده بود که سرعت رشد دو برابر شدن سالمندی از ۱۰ به ۲۰ درصد، در آنها به ترتیب ۱۲۰، ۹۰ و ۷۵ سال طول کشیده است. این در حالی است که سرعت سالمندی در ایران بسیار بیشتر است و زمان کمتری برای دو و سه برابر شدن سالمند شدن افراد طی می‌شود. این مسأله البته تنها گریبانگیر ایران نیست. بر اساس نتایج پژوهش‌های جهانی بر روی جمعیت، سرعت سالمندی جمعیت در کشورهای در حال توسعه در مقایسه با کشورهای توسعه یافته بیشتر است. متاسفانه با رهاشدگی سالمندان روبرو هستیم مهری سادات موسوی سرپرست معاونت فرهنگی و امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور است وی نیز در خصوص سالمندآزاری گفت: براساس آمارهای تماس با خط ۱۲۳ ، این معضل نسبت به قبل مقداری افزایش داشته است.وی با اشاره به تغییر سبک زندگی افزود: اغلب خانواده‌ها فضای آپارتمان نشینی کوچکی دارند و این مساله باعث شده گاهی نتوانند سالمندان را نگهداری کنند.وی تصریح کرد: متاسفانه با رهاشدگی سالمندان روبرو هستیم، به آن معنا که با سالمندانی مواجه هستیم که در سطح شهر رها شده‌اند و مردم با خط اورژانس اجتماعی با شماره ۱۲۳ تماس می گیرند که آنها ساماندهی شوند.به گفته وی، بیشترین نوع سالمندآزاری از نوع غفلت است.سرپرست معاونت فرهنگی و امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور افزود: برای نگهداری از سالمندان نیاز به فرهنگسازی داریم چراکه همانگونه که کودکان نوع نگهداری خاصی را می‌طلبند، سالمندان نیز به روش نگهداری خاصی نیاز دارند. هنگامی که فردی پا به سن می‌گذارد و سالمند می شود، برخی اختلالات رفتاری و مشکلات جسمی پیدا می کند که طبیعی است و خانواده ها باید با اختلالات طبیعی در این سن از قبل آشنا باشند و بدانند که این مشکلات طبیعی است که در این سن رخ بدهد.وی متذکر شد: اقداماتی مانند سیلی زدن، سوزاندن اعضای بدن، پرت کردن، کتک زدن و محرومیتهای بهداشتی و تغذیه ای، ناسزا گویی، تمسخر، نادیده گرفتن سالمند در جمع، بی توجهی به نیاز عاطفی، تهدید، سرزنش، از بین بردن اعتماد به نفس، بی احترامی لفظی مداوم از جمله موارد سالمند آزاری است.غفلت شایع ترین نوع سالمندآزاری به شمار می‌رود که تنها ماندن سالمند در منزل، بهداشت و تغذیه نامناسب، سوختگی ناشی از ادرار، زخم‌های بستر، علائم کم‌آبی در بدن، بهداشت نامناسب پوست، لباس نامناسب، مصرف نامناسب دارو و عدم ایمنی در منزل از مصادیق بارز غلفت به شمار می‌رود. خانواده‌هایی که هیچ کدام حاضر نیستند بار مسوولیت والدین را به دوش بکشند مجتبی ترکارانی جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی نیز می‌گوید: این روزها با خانواده‌هایی مواجه هستیم که هیچ کدام حاضر نیستند که به تنهایی بار مسوولیت والدین سالمند و ناتوان خود را به دوش بکشند.این پژوهشگر اجتماعی یادآور شد: در محیط های کوچک، سپردن والدین به سرای سالمندان نوعی ضدهنجار محسوب شده و خانواده ها حاضر به چنین کاری نیستند و در نهایت به نوبتی کردن نگهداری از سالمند اقدام می‌شود.وی افزود: در مواقعی نیز که فرزندان هیچ‌کدام نمی‌خواهند یا نمی‌توانند والدین را به صورت کامل نگهداری کنند آنها به صورت نوبتی بین فرزندان چرخانده شده و هرکدام از فرزندان در یک دوره زمانی معین در منزل خود یا در منزل پدر یا مادر ناتوان، آنها را نگهداری می‌کنند، این وضع معمولا با مشکلاتی مانند احساس سربار بودن پدر و مادر همراه است که خود می‌تواند نوعی سالمند آزاری محسوب شود.این پژوهشگر ادامه داد: تخریب سرمایه اجتماعی بین خانواده و خویشاوندان از دیگر تبعات پدیده نوبتی کردن نگهداری از والدین سالمند است به این معنا که فرزندان بر سر مسوولیت نگهداری از والدین و حتی کیفیت آن دچار اختلاف و رقابت شده و هرکدام دیگری به کم کاری و مسوولیت ناپذیری متهم کرده و فضای بدبینی بین انها حاکم می شود.

نظر شما