کوشکی: جریانات اصولگرا و اصلاحطلب مردم را پلکان قدرت دیدند قوچانی: تکرار حرف ضدانقلاب با ژست انقلابی گری عوام فریبی است
مناظره داغ روی آنتن
صاحبخبر - همانطور که انتظار می رفت سیمای ملی بار دیگر و پس از ناآرامی های سال گذشته و در آستانه انتخابات مجلس در صدد انعکاس نظرات مختلف موجود در کشور است. حالا و پس از مناظره جنجالی حسین شریعتمداری با محسن هاشمی رفسنجانی، این بار محمد قوچانی فعال رسانهای اصلاح طلب در یک گفت و گوی جذاب و جنجالی به مناظره با محمد صادق کوشکی تحلیلگر مسائل سیاسی، پرداخت. محور اظهارات کوشکی بر سیاست گریزی از وضعیت موجود استوار شده بود و تاکید داشت که دوره اصولگرایی و اصلاح طلبی تمام شده است. در مقابل محمد قوچانی تصریح کرد که این سیاست گریزی یک نوع عوام فریبی بوده و بهترین مسیر برای رقابت و مشارکت سیاسی نظام حزبی است. در ادامه بخشهای مهم اظهارات هر یک را به گزارش فارس میخوانید: مهم ترین اظهارات کوشکی رقابت زمانی واقعی خواهد بود که مردم با تعدد راهکارها برای حل مشکلات جامعه مواجه شوند. یعنی ببینند جریانات متفاوت به دنبال حل مشکلات هستند. اینکه جریانات سیاسی برای مشکلات مردم راه حل نداشته باشند، این اسمش رقابت نیست و این مسئله را اشتباه متوجه شده ایم. دوره اصولگرایی و اصلاح طلبی نیز تمام شده است. جریانات اصولگرا و اصلاحطلب مردم را پلکان قدرت دیدند. مشکل این است که جریانات سیاسی اغلب اهل پیدا کردن راهکار برای حل مشکلات مردم نبوده اند. چون جریانات سیاسی بیشتر افراد طالب قدرت هستند و نه افرادی که به دنبال حل مشکلات هستند. همین الان از آقای قوچانی سوال میکنم حزب سیاسی شما آیا منعی دارد برای تمام حوزههای انتخابیه نامزد معرفی کند؟ خیر هیچ منعی وجود ندارد چون حزبی که ایشان عضوش هست به شدت بسته و محدود است. ما شاهد رویشهایی با گرایش های مختلف در جریانات سیاسی هستیم و نسل جوان می تواند برنامههای زیادی برای فضای سیاسی کشور داشته باشد. باید برنامهها با هم رقابت کنند تا مردم بدانند اگر میخواهند مشکل آب حل شود بدانند گروه الف مشکل را حل میکند یا گروه ب در رقابت بین برنامهها نیز اشخاص حذف خواهند شد. در عالم سیاسی افتخار میکنم که هیچ گونه شناسنامه ندارم و جایگاه من معلمی و دانش افزایی است. اگر شناسنامه داشتن عضویت در حزب کارگزاران است من افتخار میکنم که شناسنامه ندارم. اگر انتخابات میخواهد مشارکتش بالا برود باید سلامت در انتخابات داشته باشیم یعنی کاندیداها منابع مالی خود را شفاف کنند. اگر مشخص شود و مردم متوجه شوند این منابع مالی سالم است دلگرم میشوند. با نسل جوانی روبهرو هستیم که احزاب با آنها ارتباط نمیگیرند. افزایش مشارکت در انتخابات لازم است و نگاه از بالا به پایین از جانب احزاب نباید شکل بگیرد. چرا باید عضو یک حزب بگوید هر رویش جدیدی باید در درون یک حزب شکل بگیرد و این حرف ها دلسردی مردم است. شاید آن رویشها نمیخواهند در احزاب شما شکل بگیرند چرا دیکتاتوری با این قضیه برخورد میکنید. فردی که منتسب به ایشان بودند، رئیس جمهور انتخاب شدند و همان فرد هم علاقهای به نگاه به حرف مردم نداشتند. سیاسی کاری یعنی اینکه حرف مردم و جامعه را نبینیم و فقط به فکر احزاب خود باشیم. قرار است کسی به مجلس بیاید باید ایده داشته باشند و مثلاً بگویند میشود مشکل بورس را حل کرد یا نه. اگر خدمت کردن به مردم، پوپولیست است، افتخار میکنیم که پوپولیست هستیم. انقلاب اسلامی آمد تا این اشرافیگریها را از بین ببرد. این افراد میترسند که مردم آنها را کنار بگذارند و حرفشان را دیگر گوش ندهند. مردم انتخابشان را خواهند کرد و منتظر دستور آقای قوچانی نخواهند ماند. مهم ترین اظهارات قوچانی اینکه بخواهیم کلی در مورد صرفاً برنامه صحبت کنیم دردی را از مردم دوا نمیکند. اقناع پذیری در انتخابات را نباید کنار بگذاریم. تکرار حرف ضدانقلاب با ژست انقلابی گری هنر نیست، عوامفریبی است. در بسیاری از کشورها مشارکت پایینتر از ۵۰ درصد است ولی انتظار این است که در جمهوری اسلامی که مردم سالاری را تشویق میکند آمارها بیشتر باشد و این آمار و عدد و رقم فعلی نگران کننده است. اینکه ایشان احزاب را علیه مشارکت میدانند، حرف درستی نیست. جریانات سیاسی نسلهای جدید ایجاد میکنند یعنی جریاناتی که ممکن است مولد افراد جدید باشند که خود این افراد منتقد خود آن حزب باشند. بهترین مسیر برای رقابت و مشارکت سیاسی نظام حزبی است. از نظر علم سیاست کسی که شایسته باشد در طول زمان و بر اساس نظم خودجوش آنقدر رشد پیدا میکند که در احزاب سیاسی فعالیت کند. اعتقاد بنده این است که احزاب جز از بین مردم نیستند و برآمده از مردم هستند. زد و بند سیاسی ممکن است در همه اقشار وجود داشته باشد ولی اگر شفافیت وجود داشته باشد همه این مسائل حل میشود. در همه احزاب فعلی افرادی وجود دارند که از دورترین شهرستانها آمدهاند و حتی بیشتر از افرادی که در تهران رشد کردهاند نظر میدهند و فعالیت میکنند. چه اصراری وجود دهد که خودمان را بیریشه تلقی کنیم. با مطالعه تاریخ جایگاه خودمان را پیدا میکنیم. در سیاست این حرفی که ایشان میزند از پوپولیسم فراتر است اینکه احزاب سیاسی را نفی کنیم عین پوپولیست است. اگر حزب وجود داشته باشد و در قبال نامزدهای انتخابات مسئولیت داشته باشد دیگر رای دادن ما قابل پیگیری کردن است و اگر حزب نباشد ممکن است سلبریتیها رای بیاورند. در نظام حزبی، احزاب فضای بازی دارند و بر مبنای آن رقابتهای بین حزبی تمام فعالیتهای افراد قانونی است. ما منکر اصل نظارت در انتخابات نیستیم و قانون را زیر سوال نمیبریم. چرا احزاب سیاسی ما در کشور رشد نکردهاند. به نظر بنده یک موانع ساختاری برای رشد احزاب سیاسی وجود دارد که مانع از این میشود احزاب نمایندگی واقعی از مردم داشته باشند. به نظر بنده مهمترین فقدان در نظام انتخاباتی حزبی در کشور ما است. مردم در شهرهای کوچک که سهم بزرگی از کشور را دارند، هنوز وارد بحث های حزبی نشدهاند. شاید الان وقت این باشد که جریانات سیاسی به جریانات تکامل یافتهتری تبدیل شوند.∎
نظر شما