|پیام ما| جنبش معماری پایدار که در پایان قرن بیستم شروع به شکلگیری کرد، اساساً به نگرانیهای فزاینده درباره تخریب محیط زیست، مصرف انرژی و کمبود منابع پاسخ میدهد. در این گفتمان جهانی در مورد معماری پایدار، «چوب» به مدت طولانی بهعنوان نمادی از آگاهی محیط زیستی و کربنزدایی مورد استفاده قرار گرفته و بهعنوان یکی از گستردهترین مصالح ساختمانی، با ظهور این جنبش محبوبیت پیدا کرده است. دلیل آن هم این است که درختان در طول رشد خود دی اکسید کربن را جذب میکنند که در طول استفاده از چوب در آن باقی میماند و آن را از جو دور نگه میدارد. همین ظرفیت خارقالعاده چوب برای جذب دی اکسید کربن و توانایی آن در ذخیرهسازی کربن به جای آزاد کردن آن، باعث شده که مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این، قابلیت تجدیدپذیری چوب باعث شده که از مصالح ساختمانی دیگر متمایز شود.
از طرف دیگر چوب مزایای قابل توجهی برای بهرهوری انرژی و انعطافپذیری معماری دارد؛ به این معنا که بهعنوان یک عایق طبیعی، به سازهها عایق حرارتی داده و نیاز آنها را به انرژی گرمایش و سرمایش کاهش میدهد. این بهرهوری انرژی طبیعی به میزان قابل توجهی به مصرف انرژی کمتر و انتشار آلایندهها کمک میکند. با توجه به این دلایل زیاد و اهمیت فرهنگی و تاریخی آن در اروپا و آمریکا، جذابیت چوب و نقش آن در جنبش پایدار قابل درک است.
با توجه به مزایای گفته شده، چوب بهعنوان مصالح بسیاری از پروژههایی که مسیر صنعت طراحی را در چند سال گذشته شکل دادهاند، استفاده شده است. برای مثال اخیرا در دورههای آزمایشی جدیدی به کار رفته که ساخت آسمانخراشهای چوبی را ممکن میکند. با این حال استفاده از چوب بیشتر در غرب رایج است چراکه فراوانی بیشتری در آنجا دارد. اما در مناطقی مثل خاورمانه که اغلب بیابانی و خشک است، به دلیل چالشهای متعدد نمیتواند بهعنوان مصالح اولیه ساختمانی مورد استفاده قرار گیرد. در این محیطهای خشک، چوب به راحتی در دسترس نیست و استفاده متعارف از چوب به عنوان مؤلفه اصلی طراحی پایدار، ذاتاً با مناطق خشک در تضاد است.
بنابراین چرایی اینکه چوب در خاورمیانه کاربرد کمتری دارد به در دسترس نبودن آن برمیگردد و نیازهای چوب این منطقه بیشتر از طریق واردات تامین میشود. اما همین تکیه بر واردات چوب میتواند اثرات محیط زیستی جدی داشته باشد. جابجایی چوب در فواصل زیاد باعث تولید گازهای گلخانهای قابل توجهی در حملونقل میشود. در واقع، تقریباً 34 درصد از انتشار کربن در سراسر جهان به دلیل حملونقل بین مبدا و مصرفکننده است. واردات کالا منجر به مصرف سوخت بیشتر، آلودگی هوا و انتشار گازهای گلخانهای از کشتیها، وسایل نقلیه و هواپیماها میشود. در نهایت، استفاده بیش از حد از منابع طبیعی در کشورهایی که چوب وارداتی در آنها تولید میشود ممکن است منجر به آسیب زیستگاه، جنگلزدایی و کاهش منابع شود.
جدای از مجموعه چالشهای گفته شده، در استفاده از آن بهعنوان مصالح ساختمانی نیز چالشهایی وجود دارد. مناطق خشک بارندگی سالانه کمی دارند و دسترسی به آب هم محدود است. علاوه بر این، یکی دیگر از چالشهای اصلی، دوام آن است. چوب در مناطق خشک به شدت دارای پتانسیل ترکخوردگی، تاب برداشتن یا حتی پوسیدگی است. از نظر فرآوری، چوب میتواند آب زیادی مصرف کند و این مناسب منطقهای که معمولا منابع آبی آن محدود است، نیست.
بنابراین به دلایل گفته شده، استفاده از چوب در این مناطق راهحلی منطقی به نظر نمیرسد. یک جایگزین در این مناطق میتواند موادی مانند خشت باشد. خاورمیانه از قدیمالایام در معماریهای خود از خشت استفاده کرده است چراکه عایق حرارتی خوبی دارد. سنگ هم یکی دیگر از مصالح پرمصرف است زیرا به کنترل دمای داخلی کمک میکند.
چنین مصالحی میتوانند معماران را در خاورمیانه قادر سازند تا ساختمانهایی را بسازند که هم با طبیعت هماهنگ باشند و هم در استفاده از منابع صرفهجویی کنند. در واقع این مصالح بومی به طور بالقوه میتوانند به پایداری ساختمانها در مناطق خشک کمک کرده و برای مشکلات ناشی از تغییر اقلیم کارآمد باشند.
* این گزارش خلاصهای است از گزارشی با عنوان «Is Wood the Sustainable Solution for the Middle East» که در اکتبر امسال در «Archdaily» منتشر شده است.
جنبش معماری پایدار که در پایان قرن بیستم شروع به شکلگیری کرد، اساساً به نگرانیهای فزاینده درباره تخریب محیط زیست، مصرف انرژی و کمبود منابع پاسخ میدهد قابلیت تجدیدپذیری چوب باعث شده که از مصالح ساختمانی دیگر متمایز شود
آیا چوب یک راهحل پایدار برای ساختمانهای خاورمیانه است؟
صاحبخبر -
نظر شما