«کوشکی»، زندگی پر فراز و نشیبی داشت. نامش، وامدار مردی است که جانش را نجات داد و او را از دست چند چوپان که قصد کشتنش را داشتند گرفت و به سازمان محیط زیست سپرد. بعد از آن به تهران و پارک پردیسان آورده شد و یک سال هم در پردیسان ماند. مدتی بعد اما خبرهایی از انتقالش به توران آمد. در روزهای شیوع کرونا و قرنطینه خبر انتقال سه یوز پردیسان به توران به میان آمد. «کوشکی»، «دلبر» و «ایران» قرار شد در این پروژه به منطقه حفاظتشده میاندشت در توران منتقل شوند. انتقال آنها به توران هم با انتقادات بسیاری روبهرو شد و اطلاعرسانی نادرست سازمان محیط زیست هم زیر بار انتقاد گسترده قرار گرفت.
با این حال دلبر و کوشکی در سالهای گذشته تلاشهایی برای جفتگیری هم داشتند. اسفند سال 93 این اتفاق افتاد و هومن جوکار که آن زمان مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی بود، در توضیحی درباره این ماجرا گفت: «با وجود اینکه جفتگیری یوزها در اسارت بسیار دشوار و نیازمند پیششرطهایی است، کوشکی و دلبر یک بار جفتگیری کردهاند اما به دلیل مشکلات کلیوی دلبر ناگزیر جنین آنها سقط شد و کارهای درمانی روی او ادامه یافت. با توجه به اینکه این دو یوز در فنس مشترک مجددا نزدیک شدن به یکدیگر را از سر گرفتهاند، میتوانیم امیدوار باشیم در فصل پیش رو جفتگیری مجدد رخ بدهد.» این اتفاق دیگر تکرار نشد تا سال 99 که امیر عبدوس، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سمنان، امکان زادآوری برای کوشکی و دلبر را ناممکن دانست و گفت فقط «ایران» امکان زادآوری دارد: «کوشکی 13 سال دارد و تمایلی به جفتگیری ندارد. ماده یوز معروف به دلبر نیز همینگونه است.» حالا سه سال بعد از آن زمان، کوشکی از دست رفته است و غلامرضا ابدالی، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش میگوید این حیوان بیماری خاصی نداشته و بر اثر کهولت تلف شده: «در تماسی که با همکاران اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان داشتم به من اطلاع دادند بعد از اینکه به روال معمول به کوشکی غذا دادهاند، این یوزپلنگ آسیایی در اسارت تلف شده است.»
مرتضی پورمیرزای: در مورد گونههایی که به هر دلیل در چرخش ژن تاثیر و مشارکت ندارند-مانند کوشکی و دلبر- باید نقشی جایگزین برایشان تعریف شود و آن هم میتواند نقش سفیر شدن برای حفاظت باشد. این سفیر برای آموزش، حفاظت و جریانسازی و همراهی مسئولان مورد استفاده قرار میگیرد و میتواند علاوه بر ایفای نقش حفاظتی، نقش اقتصادی پررنگی هم برای جوامع محلی داشته باشد و درآمد حاصل از آن برای حفاظت این گونه و زیستگاهشان استفاده شود
باید روند زندگی کوشکی آسیبسنجی شود
کوشکی برای بسیاری از فعالان و دوستداران یوزپلنگ آسیایی، نخستین یوزی بود که از نزدیک آن را دیدند. مرتضی پورمیرزای، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی هم از جمله همین افراد است که خاطراتش از فعالیتهای دهه نود و حضور کوشکی، با از دست رفتن این حیوان، تمام نشده و حالا دغدغه دیگری هم دارد. دغدغه اینکه چطور دوستداران و حامیان کوشکی در داخل و خارج از کشور با این خبر مواجه خواهند شد. او به «پیام ما» میگوید: «افراد بسیاری در داخل و خارج از کشور دوستدار و حامی کوشکی بودند. در واقع کوشکی سالها پیش از «پیروز» افراد زیادی را از سرتاسر جهان به یوزپلنگ آسیایی علاقهمند کرد. حالا نمیدانم آنها چطور با این خبر روبهرو خواهند شد و این دغدغه بزرگی برای من است.» او همچنین تاکید میکند که وجود کوشکی فرصتی بود که به درستی از آن استفاده نشد و به سرعت سالها گذشت و حالا این یوز از دست رفته است. «برای گونههایی که به هر دلیل در چرخش ژن تاثیر و مشارکت ندارند -مانند کوشکی و دلبر- باید نقشی جایگزین تعریف شود و آن هم میتواند نقش سفیر شدن برای حفاظت باشد. این سفیر برای آموزش، حفاظت و جریانسازی و همراهی مسئولان مورد استفاده قرار میگیرد و میتواند علاوه بر ایفای نقش حفاظتی، نقش اقتصادی پررنگی هم برای جوامع محلی داشته باشد و درآمد حاصل از آن برای حفاظت این گونه و زیستگاهشان استفاده شود.»
پورمیرزای اما میگوید این اتفاق به دلایل بسیار توسط سازمان حفاظت محیط زیست جدی گرفته نشد و ممکن است دلبر هم به زودی به سرنوشت کوشکی دچار شود. «حتی ممکن است در صورت نبود برنامهریزی صحیح، این اتفاق در آینده برای پیروز هم رخ دهد. در شرایط فعلی «ایران» و «فیروز» باید دور از انسان باشند و ژن آنها برای تولیدمثل اهمیت دارد. اما باید جوانب کار بر روی روند زندگی «کوشکی» و «دلبر» به شکل جدی بررسی شود و در شرایط فعلی شاید باید این مسئله با جدیت و دقت بسیار آسیبسنجی شود تا این شرایط هیچگاه برای یوز دیگری تکرار نشود. فرصتهای ما برای نجات یوزپلنگ آسیایی محدود به تکتک افراد باقیمانده است. ایجاد تغییر در روند، نیازمند همت به ایجاد تغییر اساسی در روند برنامهریزی برای یوزهای در شرایط اسارت است.»
محمد مدادی: ژن پلاسمها در کل دنیا بر اساس پروتکل حفاظتی، از جمله روشهای حفاظت خارج از زیستگاه به شمار میروند و برای روزی که به وجود آنها برای تکثیر آزمایشگاهی نیاز باشد، مورد استفاده قرار میگیرند. البته من امیدوارم هیچگاه نیازمند استفاده از این روش برای تکثیر یوز نباشیم اما در هر صورت برای گونههای در معرض تهدید ذخیره ژنی، ما باید با حفظ لاین سلولی از این ذخیره نگهداری کنیم
مثل یک یوزپلنگ مرده با کوشکی برخورد شد
معاینه نشدن کوشکی و پیگیر نبودن برای سلامت اینگونه از جمله مواردی است که حالا بعد از مرگش درباره آن صحبت میشود و ایمان معماریان، دامپزشک، از جمله کسانی است که دراینباره در صفحه اینستاگرامش نوشته است: «کوشکی آخرین بار سال 1397 و زمانی که در پردیسان بود معاینه شده بود. با این وجود از زمان انتقال به توران همانند یک یوزپلنگ مرده با کوشکی برخورد شد و این گونه باارزش حتی یک بار هم معاینه نشد. بههرحال مرده انگاشتن کوشکی از قبل، عدم رسیدگی و حتی یک بار معاینه در طول مدت 4 سال قابل قبول نخواهد بود. سرنوشتی مشابه در انتظار «دلبر» هم است.» او در بخش دیگری از نوشتهاش به ذخیره اسپرم کوشکی اشاره کرده و مینویسد: «این یوزپلنگ نر آسیایی و باارزش در زمان حضور در پردیسان و آخرین معاینات بالینی کاملا سالم بود و موفق شدیم در دو نوبت مجوز سازمان محیط زیست برای گرفتن اسپرم و ذخیره کردن آن را کسب کنیم (از سرنوشت اسپرمهای ذخیرهشده کوشکی، دو فرد یوزپلنگ آسیایی دیگر و پلنگهای ایرانی خبری ندارم) در نوبت دوم اسپرمگیری با وجود کاهش کیفیت اسپرمها، کوشکی کماکان بارور شناخته شد.»
بیاطلاعی از وضعیت اسپرمهای گرفته شده از کوشکی، حالا بعد از مرگش بیش از همیشه اهمیت پیدا کرده و محمد مدادی، مدیرکل دفتر موزه تاریخ طبیعی و ذخایر ژنتیکی دراینباره به «پیام ما» میگوید: «ژن پلاسمها در کل دنیا بر اساس پروتکل حفاظتی، از جمله روشهای حفاظت خارج از زیستگاه به شمار میروند و برای روزی که به وجود آنها برای تکثیر آزمایشگاهی نیاز باشد، مورد استفاده قرار میگیرند. البته من امیدوارم هیچگاه نیازمند استفاده از این روش برای تکثیر یوز نباشیم اما در هر صورت برای گونههای در معرض تهدید ذخیره ژنی، ما باید با حفظ لاین سلولی از این ذخیره نگهداری کنیم.»
حفاظت از لاین سلولی آنطور که مدادی میگوید به دلیل نبود تجهیزات و امکانات در سازمان محیط زیست، کامل ممکن نبوده و به همین دلیل سازمان سه ماه قبل با مرکز ملی ذخایر ژنتیکی قراردادی بست تا از تخصص، نیروی کارشناسی و تجهیزات آنها استفاده کند. «این اتفاق با گونه یوز آسیایی شروع شد و قرار بر این شد تا کارمان به دیگر گروههای در معرض تهدید تعمیم داده شود. به این ترتیب ما چند لاین سلولی فریز شده از کوشکی و چند یوز دیگر داشتیم که به مرکز ملی ذخایر ژنتیکی تحویل دادیم و آنجا نگهداری میشوند.»
او میگوید جدای از اسپرمهایی که پیش از این فریز شده بودند، دامپزشکان مستقر در منطقه صبح دیروز سلول اندامهای جنسی کوشکی را نمونهبرداری کردند و به تهران ارسال کردهاند. «در کل اما این نگاه که همه نمونهها باید توسط سازمان محیط زیست جمعآوری شوند نگاه درستی نیست و سیاست ما این است که از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی برای کمک به جمعآوری این ژنها هم استفاده شود و قانون ذخایر ژنتیکی هم همین را از ما خواسته و ما میخواهیم مجوز بانک ژن را صادر کنیم تا مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی هم در این حوزه فعالیت کنند.»
نظر شما