- پرداخت علی الحساب 1 میلیونی به حساب حقوق کارمندان | کارمندان پولدار شدند
- مبلغ نهایی افزایش حقوق کارمندان اعلام شد | خبر جدید میرکاظمی درباره افزایش حقوق کارمندان
- شگفتانه جدید رییسی برای اضافه کردن یارانه آذرماه | این خانوارها منتظر یارانه ۱۱ میلیون تومانی باشند | خبر خوش برای جاماندگان یارانه نقدی
- خبرهای داغ اول هفته ای درباره سهام عدالت | افت اول هفته ای ارزش سهام عدالت | واریز شگفت انگیز 12 میلیون به حساب سهامداران یک میلیونی
- توزیع کالابرگ الکترونیکی از آذر ماه | کالابرگ الکترونیکی برای این خانوارها
- نیکی کریمی ازدواجش را علنی کرد | ازدواج نیکی کریمی با مرد سن دار همه را شوکه کرد
- عکس عروسی پژمان بازغی در کنار خانواده همسر جدیدش | لباس عروس همسر 25 ساله پژمان بازغی همه را شوکه کرد
- یارانه نقدی 11 میلیونی برای این دهک ها | شگفتانه جدید رئیسی شامل چه کسانی می شود؟
پریناز زنی با سه فرزند است که شوهرش را به جرم مالخری بازداشت کردهاند. او دنبال کارهای شوهری است که میداند خلافکار است و به خلافکاری او اعتراف میکند؛ اما دلیل عجیبی برای زندگی با یک مرد خلافکار دارد. پریناز برای اعتمادآنلاین از زندگیاش میگوید.
*شوهرت به چه جرمی در زندان است؟
شوهرم مالخر است، این چندمین بار است که زندانی میشود و من هم دنبال کارهایش هستم.
*بچه هم دارید؟
بله سه فرزند داریم. بچههایم حالا نوجوان هستند.
*وقتی شوهرت کار خلاف میکند (مالخری) و خیلی زندانی میشود چرا سه بچه به دنیا آوردی؟
چون تنها هستم و سعی کردم بچههای زیادی داشته باشم تا اگر مسالهای پیدا کردم حداقل یکی از بچهها به من کمک کند.
*وقتی ازدواج کردی میدانستی شوهرت خلافکار است؟
بله میدانستم. اصلاً وقتی زندانی بود تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم!
*چرا؟
چون من قبل از ازدواج با او دوست بودم. منوچهر کارگر پدرم بود، از مغازه پدرم دزدی کرد و من هم چون عاشقش بودم مخفی کردم و نگفتم که میدانم از مغازه پدرم دزدی کرده است. پدرم بعد از آن دزدی سکته و فوت کرد. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم با منوچهر ازدواج کنم تا هیچ وقت یادم نرود باعث چه اتفاقی شدم.
*یعنی تو با ازدواجت خودت را تنبیه کردی؟
بله در واقع این کار را کردم. من هر روز بیشتر از قبل با منوچهر مشکل پیدا میکنم و از او بدم میآید. او هم هر بار که دعوایمان میشود میگوید تو میدانستی که من شغلم چیست. میخواستی زنم نشوی ولی نمیداند چرا زنش شدم.
*فرزندانت واقعیت را میدانند؟
تا به حال نگفتهام، دلم برایشان میسوزد چون از پدرشان متنفر میشوند.
*تو که از شوهرت متنفر هستی چرا دنبال کارهایش میروی؟
بچههایم خیلی ناراحت هستند، به خاطر آنها دنبال کارهایش میروم. به شوهرم هم گفتهام او را دوست ندارم. اما یک روز واقعیت را به بچههایم میگویم تا آنها هم متوجه شوند پدرشان چطور آدمی است. من با این کار انتقام پدرم را از شوهرم میگیرم.
*اما تو خودت موضوع را از پدرت مخفی کردی.
من آن زمان یک دختر ۱۴ساله بودم، منوچهر از من سوءاستفاده کرد. او باید تاوان این کارش را پس بدهد.
∎
نظر شما