جلال خوشچهره، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در دومین دور انتخابات ریاست جمهوری نهم، در مناظرهای با حضور محمدباقر نوبخت شرکت کرد. وی در این نشست به عنوان نماینده احمدینژاد مقابل نمایندهی هاشمی رفسنجانی حضور یافت و دربارهی برنامههای اقتصادی احمدینژاد سخن گفت.
به گزارش خبرآنلاین جلال خوشچهره درباره دلایل حضور در این مناظره صحبت کرده که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید:
*من در دوره اول انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم فعالیت نداشتم و اتفاقاً مناظرهی من در فرصت تبلیغات انتخاباتی پیش از دوره دوم صورت گرفت. لازم میدانم بگویم در جریان انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲، هشت کاندیدا حضور داشتند و نکته مهم این است که از این هشت کاندیدا، هفت نفرشان با من تماس گرفتند که اتفاقا آقای روحانی نیز یکی از آنها بود، همین امر نشان میدهد مواضع من از طرف اغلب شخصیتها مورد قبول هستند.
*درباره ماجرای آن روز باید بگویم، نماینده آقای هاشمی برای مناظره آمده بود اما برای انتخاب نماینده آقای احمدینژاد، اختلافی میان خودشان وجود داشت. یادم هست آقای چمران، آقای زریبافان و خانم سلطانخواه در صدا و سیما حضور داشتند اما نیم ساعتی مانده بود به برگزاری مناظره، با من تماس گرفتند و گفتند آقای دکتر شما به مناظره بیایید و دیدگاههای خودتان را توضیح بدهید.
*میگفتند وقتی شما حرفهایتان را بزنید اینگونه نمیشود که کاندیداها مقابل هم بنشینند و دائم به هم بگویند تو در ولنجک فلان کار را کردی یا تو فلان جا فلان تصمیم اشتباه را گرفتهای و سطح بحث به این تنزل نمیکند که مردم بگویند اینها خوردند و بردند.
*اتفاقا در دوره انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ نیز چینش شورای نگهبان بهگونهای بود که یکی حمله و دیگری دفاع و برخی تماشاچی بودند. مثلا آقای هاشمیطبا و میرسلیم به عنوان یار ذخیره حضور داشتند و حرف سومی وجود نداشت. در حقیقت دو جناح مسلط در مناظره میآیند و حرف سومی مطرح نمیشود. پس همانطور که گفتم تا همین اواخر نیز به این نکته قائل بودم که باید از فرصت برای طرح مباحث استفاده کرد.
*شخصا معتقدم نمیشود افراد در مناظره تخریب شوند اما بعد پستهای بالای نظام را بگیرند. با این مقدمه یک ربع مانده به آغاز مناظره، تصمیمم گرفتم بروم و تنها چیزی که با خودم برداشتم خودکاری بود که در جیبم گذاشتم و به صدا و سیما رفتم چرا که منزل ما در آن زمان به سازمان صدا و سیما نزدیک بود و میشد در این فرصت کوتاه تصمیم گرفت.
نوبخت آماده ورود به حاشیه بود
*هرچند برای آقای نوبخت ارزش بسیار بالایی قائل هستم اما در دوره اول انتخابات مناظرهای با آقای نادران داشتند که کار به تخریب شخصیت رسیده بود و مثلاً آقای نادران اسم دختر آقای هاشمی را برده بودند و آقای نوبخت نیز به همین شیوه پاسخ داده بودند. به نظر میرسد آقای نوبخت مجهز به همین شیوه برای پاسخگویی و تخریب بودند و برای شرکت در چنین فضایی خود را آماده کرده بودند.
*از این سو من آماده طرح موضوع شده بودم. البته من برای آقای هاشمی احترام زیادی قائل هستم و به خاطرم هست که در انتخابات مجلس نیز آقای هاشمی گفتند که من و خانوادهام به شما رای دادیم. فرض آنها این بود که من آدم منصفی هستم.
*حتی وقتی مناظره برگزار شد و به اتفاق مهمی نیز تبدیل گردید برادر آقای هاشمی گفته بودند که خوشچهره حرف خوبی زد و برخی در همان جناح به آقای نوبخت انتقاد کرده بودند که چرا چنین حرفهایی زدی؟ حرف من این بود که آقای هاشمی خودش را در حوزه اقتصاد نشان داده اما احمدینژاد هندوانه در بسته است و ادعا کرده که حرفهای من را قبول دارند. گفتم من از شعارهای و حرفهایی که به تفکر من نزدیک است دفاع میکنم. تاکید کردم شان من بالاتر از این است که بیایم و بگویم این آقا خوب است؛ من یک معلم دانشگاه هستم که شاخص میدهم و بر اساس آن تحلیل می کنم.
*حالا من داشتم درباره شاخص صحبت میکردم اما آقای نوبخت دست به تخریب شخصیت میزدند و گفتند مثلاً فلانی قدش کوتاه است یا سیاه است و ... کار که به اینجا رسید، من عصبانی شدم و یادداشت برداشتن را متوقف و خودکارم را پرت کردم و گفتم چرا این طور حرف میزنید؟ بیایید بگویید برنامه شما برای مسکن چیست تا در مورد آن صحبت کنیم.
*من خیلی علاقه مند بودم که ایشان برنامهها را اعلام کنند تا بتوانیم درباره اجرایی بودن یا نبودن بحث کنیم و باب بحث باز شود و من هم توضیح بدهم. آن روز خیلیها در مجلس به من میگفتند که تو نتیجه انتخابات را عوض کردی و همان پرت کردن خودکار خیلی موثر بود.
*خلاصه اینکه دلم میخواست آقای نوبخت بگویند پلن آنها برای ایجاد اشتغال چیست تا بتوانیم روی موضوع بحث بکنیم حتی در این مناظره اشاره کردم که من برنامههای آقای احمدینژاد را نیاوردم بلکه ایشان گفته است که حرفهای من را قبول دارد و من هم برای همین دارم توضیح می دهم.
مرعشی گفت حالا رییسجمهور تعیین میکنی؟
*همان موقع که به من گفتند که در مناظره شرکت کنم، پرسیدم برنامه شما [احمدینژاد] چیست و ایشان که آن زمان شهردار بود جواب داد شما خودت استادی. گفتم یعنی هرچه بگویم را قبول دارید گفت بله. من هم وارد آن برنامه شدم تا دیدگاههایم را تشریح کنم و الزامی ایجاد شود که همین مسائل پیگیری شود.
*در آنجا موضوع مسکن و ... را طرح کردم و گفتم اما آقای نوبخت گفت خیلی خوبه اما باز وارد حاشیه شد و نگذاشت مردم مطالبه گر باشند. دائم تخریب میکردند و من در نهایت گفتم آقای هاشمی عزیز انقلاب هستند و از ذخایر نظام محسوب میشوند و به همین خاطر اگر شما بیاید و تخریب کنید، من همراه شما نمیشوم که آقای هاشمی را تخریب کنم اما میگویم برنامههای اقتصادی ایشان دارای اشکالاتی است و تجملگرایی و مشکلات دیگر در آن به چشم می خورد. در آن مناظره یک بار هم نگفتم دکتر احمدی نژاد و هربار خواستم نام ببرم بدون الگو و عناوین گفتم آقای احمدی نژاد ولی آقای نوبخت دائم من الا به کار می برد و می گفت جناب آیت الله. فردای آن روز وقتی آقای مرعشی که رییس دفتر هاشمی بود، در مجلس وقتی من را دید، بغلم کرد و گفت: حالا دیگر رییسجمهور تعیین میکنی؟
*نتیجه این شد آن مناظره به مذاق افراد مختلف خوش آمد، حتی در میان مردم شمال شهر و ...حتی اصلاح طلبان میگفتند منصفانه حرفزدی. همکاران من در مجلس میگفتند شما نتیجه انتخابات در استان ما را تغییر دادی به چرا که آقای نوبخت پوپولیستی صحبت میکرد اما شما مصداقی و درست تحلیل کردید. جالب تر و کمدی ماجرا این بود که نمایندگان استان کرمانشاه میگفتند نظر مردم ما را گرفتید و مردم میگفتند خوشچهره پهلوان است. پرسیدم از چه نظر این را میگویید گفتند: مردم معتقد بودند که وقتی خودکار را انداختید مرام پهلوانی را نشان دادید.
*خلاصه ما در مجلس بودیم که ایشان توانست را با شعار عدالت و غیره رای بگیرد. یادم هست درباره موضوع عدالت هم با آقای احمدینژاد صحبت کرده بودم و گفتم الان نظام آموزشی ایران درگیر بیعدالتی است چون کسی که پول بیشتر دارد مدرسه غیرانتفاعی میرود و معلم خصوصی میگیرد. اشکالات دانشگاه آزاد را هم گفتم.
*اگر فکر میکردم با این مناظره کسی رییسجمهور میشود، موضوع برایم فرق داشت با اینکه شرایط را تبیین کنم تا مردم سره از ناسره تشخیص بدهند.