به گزارش جهان صنعت نیوز: در میان نوشتههایی که روز گذشته در رسانهها منتشر شد نوشته علی ربیعی چهره مشهور امنیتی و سیاسی چهار دهه حاکمیت نظام سیاسی دارای اهمیت ویژهای است. علي ربيعي یکی از امنیتیترین چهرههای سیاسی ایران است که از اوایل انقلاب اسلامی تا در مناصب امنیتی- اطلاعاتی شاغل بوده است. او که در سالهای طولانی با حسن روحانی در شورای امنیت ملی همکاری میکرد در هشت سال دولت روحانی ابتدا وزیر کار و امور اجتماعی شد و پس از آن به مشاور اجتماعی او و سخنگویی دولت منصوب شد.
او در همه سالهای پس از 1376 روی مسائل اجتماعی ایران متمرکز شده است و در این باره دانش و اطلاعات کافی دارد و نوشتههایش نیز بیشتر پیرامون تحولات ذهنی جامعه است. او در تازهترین نوشتهاش در روزنامه اعتماد از آشوب ذهنی احتمالی و اعتراض ذهنی آنها خبر داده است. او بدون لکنت زبان نوشته است: «تداوم شرايط بد اقتصادي، طولاني شدن انتظار شغل (آخرين آمار اشتغال نشان ميدهد كه از نرخ مشاركت، 4/0 درصد كاسته شده، اين يعني نااميدي جامعه از دستيابي به شغل كه متاسفانه بهطور ناشيانه آماردهندگان دولتي كاسته شدن همين مقدار از نرخ بيكاري را بدون توجه به نرخ مشاركت، مثبت تلقي ميكنند، در صورتي كه كاهش نرخ مشاركت از نظر سياسي و اجتماعي براي يك نظام هوشمند بسيار نگرانكننده است) و نااميدي از داشتن يك زندگي مطلوب متصور، همراه با محدوديتهاي وسيع اجتماعي، زمينهساز ذهنيت اعتراضي به وضع موجود خواهد بود. بنابراين، ما شاهد شكلگيري اين ذهنيت اعتراضي به شكل جمعي در آيندهاي متصور خواهيم بود. اين يك مساله مهم و قابل توجه و چشمناپوشيدني است، زيرا اين ذهنيت منفي ميتواند زمينه پديدههاي مخرب و بيثباتي اجتماعي را پديد آورد.»
واقعیت تلخ و حقیقت عریان در این داوری یکی از چهرههای مسوول در این چهار دهه موج میزند و نباید آن را به مجادلههای جناحی- سیاسی داخلی تنازل داد و از کنارش عبور کرد. جوانان ایرانی باید چشماندازی روشن برای میانمدت و بلندمدت از آینده این سرزمین داشته باشند تا بتوانند بر آشوب ذهنی خود برای رفتن و ماندن از ایران و ماندن با سرافرازی استیلا پیدا کنند. انسان همیشه و در هر حال و در هر مقام و منصب و موقعیت اجتماعی و با هر میزان دانش و سن و سکونت در هر جایی دست به مقایسه میزند و اگر برآیند مقایسههایش این باشد که چشمانداز کشوری در دور دست بهتر از چشمانداز کشور خودش است کوله بار رفتن را آماده میکند. شوربختانه ایران اکنون بیست سال است نمیتواند به هر دلیل- حتی اگر ایران ذرهای تقصیر نداشته باشد- پرونده هستهای خود را ببندد و چهل سال است نمیتواند با بزرگترین قدرت اقتصادی و سیاسی جهان گفتوگو کند و اینها نشان میدهد شاید دهههای آتی نیز روال همین باشد. آشوب ذهنی از همین مسائل سرچشمه میگیرد.
∎
نظر شما