شناسهٔ خبر: 48601767 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه نسل‌فردا | لینک خبر

گزارش خبری

صاحب‌خبر - ادامه از صفحه یک: نمی‌توانند آن دسته از کمک‌های درمانی ویژه‌ای را که نیاز دارند، به خوبی دریافت کنند. بیش از ۳۰ درصد از نیروی کار لبنان، از شغلی برخوردار نیستند. از سویی آن‌هایی که مشغول به کار هم هستند، به سرعت شاهد بی ارزش شدنِ دستمزدی هستند که دریافت می‌کنند. پس اندازِ بسیاری از بازنشستگان نیز به سرعت در حال تبخیر شدن است. لبنان کنونی جدای از مشکلات فراوانی که در تأمین کالاهای وارداتی با آن‌ها رو به رو است، اخیراً با خاموشی‌های مکرر برق نیز مواجه شده است. سازمان یونیسف همچنین به تازگی هشدار داده که اگر به سیستم تأمین آبِ عمومی در لبنان همچنان بی‌توجهی شود، این سیستم احتمالاً خیلی زود فروخواهد پاشید. فروپاشی این سیستم بدون تردید، موجب خواهد شد که ۷۱ درصد از جمعیت لبنان (بیش از چهار میلیون نفر)، در ریسک و خطرِ آنی و فوری قرار گیرند (از حیث تأمین آب آشامیدنی). با این همه، باید اذعان کرد که تبعات بحران لبنان، ابعاد و جنبه‌های به مراتب گسترده‌تری را به خود می‌گیرد. فقدان امنیت و گسترش بی قانونی، از جمله مهمترین دغدغه‌های پیرامونیِ بحران لبنان است. ارتش لبنان تقاضای ۱۰۰ میلیون دلار پول جهت پوشش دادنِ نیازهای ارتشِ ۸۰ هزار نفری این کشور را مطرح کرده است. درآمدِ میانگین ماهانه یک سرباز در لبنان در دوره قبل از بحران، معادل با ۸۰۰ دلار آمریکا بوده است. با این حال این دستمزد اکنون معادل با ۸۰ دلار آمریکا است. ارتش لبنان در برهه کنونی به شدت تلاش می‌کند تا علی رغم کمبود شدید سوخت در این کشور، همچنان به گشت زنی‌های خود در مرزهای مشترک این کشور با اسرائیل و سوریه، ادامه دهد. به طور کلی بحران لبنان، چالش‌های قابل توجهی را برای ارتش و دستگاه‌های امنیتی این کشور ایجاد کرده است. در شرایط کنونی، ترس و وحشت از اینکه مبادا تروریست‌ها، شرایط لبنان را فرصتی مغتنم بشمارند و اقدام به عبور غیرقانونی از مرزهای لبنان و یا حتی قاچاق اسلحه بکنند، به شدت افزایش یافته است. هفته گذشته، چند راکت از خاک لبنان به سمت اسرائیل شلیک شدند. امری که موجب شد اسرائیل نیز تحریک به ارائه پاسخ متقابل شود. مساله‌ای که عملاً می‌تواند کلیتِ امنیت و ثبات در لبنان را تهدید کند. نباید فراموش کرد که انفجار در لبنان، تبعات جدی را برای جنگِ ناتمام در سوریه و جنگِ در سایهٔ جاری، میانِ اسرائیل، عربستان سعودی، امارات و ایران، خواهد داشت. هفته گذشته اخباری دال بر اینکه وضعیت بحرانی لبنان موجب شده تا برخی پناهجویان سوری تصمیم به ترک لبنان و بازگشت به خانه‌های خود بگیرند، منتشر شد. بدون تردید، بحران لبنان موجبِ جاری شدن سیل مهاجران از لبنان به ترکیه و دیگر کشورهای همسایه و حتی اتحادیه اروپا، خواهد شد. به طور کلی بحران شدید در لبنان، تأیید می‌کند که باید در برابر آن یک اقدام سیاسیِ محکم و قاطع انجام داد. با این حال، بخش زیادی از مردم لبنان در وهله نخست بر این باورند که سیاستمداران فاسد و نالایق کشورشان، عاملان اصلی در وقوع بحران در این کشور بوده‌اند. سیاستمداران لبنانی حتی تاکنون نتوانسته‌اند بر سرِ تشکیل دولت در این کشور و انتخاب نخست وزیر، توافق کنند (اگرچه به تازگی توافق شده که "نجیب میقاتی" مأمور تشکیل کابینه در لبنان شود). با این همه، سیاستمدارن لبنانی بدون اینکه هر گونه ایده جدید و یا انعطاف پذیریِ خاصی داشته باشند، امید دارند که انتخابات سال آتی در کشورشان، راهی را جهت برون رفت از بحران لبنان ارائه کند. با این حال آن‌ها باید بدانند که لبنان درست همین حالا درگیرِ بحران است و نمی‌توان در برابر بحران فوری و آنی در این کشور، صبر کرد. در این شرایط، جامعه بین المللی نیز باید با رویکردی روشن به کمک مردم لبنان و منافع آن‌ها بشتابد و در این زمینه کنشگریِ موثری را از خود نشان دهد. با این حال، اینطور به نظر می‌رسد که برگزاری یک کنفرانسِ بین المللی از سوی سازمان ملل متحد در مساله لبنان که قرار است در تاریخ چهارم آگوست سال جاری میلادی به میزبانی فرانسه تشکیل شود، احتمالاً آخرین شانس برای نجات لبنان از غرق شدن در بحران‌های بیشتر است. بحرانی که می‌تواند تبعات به مراتب گسترده‌تری از آنچه خیلی‌ها فکر می‌کنند، با خود به همراه داشته باشد».

نظر شما