به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ در حالی به پایان رسید که حوادث و تحولات نظامی در منطقه اسلامآباد غرب استان کرمانشاه درحال شکلگیری بود. گروهی با عنوان مجاهدین خلق علیه ملت خود قیام کردند و در این راه با دشمن بعثی عراق هم پیمان شدند و در خیال خامشان فکر میکردند توان رزمندگان تحلیل یافته و روحیهشان ضعیف شده است! بنابراین مجاهدین خلق بخوانید (منافقین خلق) با فراخوانی جهانی، به عضوگیری و ارائه آموزشهای توجیهی و نظامی اعضایشان پرداختند وتسلیحاتشان از سوی دشمنان غربی تجهیز شد و از حمایت نیروی هوایی ارتش عراق برخوردار شدند.
در این حرکت خصمانه یکی از شگردهای سازمان مجاهدین خلق جذب زنان بود، برخی از اعضای وابسته به این سازمان با عضوگیری زنان جوان به دنبال پوششدهی مردان و وانمود به این موضوع میکردند که همسر اعضای سازمان هستند.
بخش زیادی از این زنان در سنین ۲۰-۱۹ سالگی قرار داشتند و از خانوادههای مذهبی بودند، چون در آن زمان هنوز ظاهر سازمان مجاهدین، گروهی بود که مقید به احکام اسلامی است. نحوه جذب زنان کمکم موضوعی به اسم «ازدواجهای سازمانی» را به وجود آورد. یعنی یک خانم مجبور بود چند وقت با عدهای آقا در یک خانه تیمی بماند و بعد به خاطر رعایت مسائل امنیتی سازمان، به خانه دیگری برود و با تعداد دیگری مرد زندگی کند.
اغلب در این رفتوآمدها هم مسائل شرعی رعایت نمیشد. یعنی شرایطی به وجود آمده بود که حفظ اهداف و موجودیت سازمان از احکام اسلامی برایشان مهمتر بود. این موضوع اولین انحراف دینی سازمان مجاهدین یا همان تغییر ایدئولوژیک آنها بود. در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰، جذب زنان در سازمان شدت گرفته بود و آنان از حالت پوششی خارج شده و به مسائل چریک شهری و مسلح شدن هم وارد شدند.
در این مرحله زنان کاملاً در تفکر سازمان ذوب شدند و حتی مورد سوءاستفاده قرار گرفتند. در این بسترمتاسفانه موضوع جهاد نکاح مطرح بود و به دنبال آن فسادهای بزرگی رخ داد و خیلی از آنان که با وعدههای جهاد و مبارزه به سازمان پیوسته بودند دچارافسردگی شدند و تعداد زیادی از آنها هم خودکشی کردند. «محمود مظفر» یکی از رزمندگان گردان حبیب از لشکر محمد رسول الله تهران که در عملیات مرصاد حضور داشته در این مورد گفته است: «آن زمان من خیلی جوان بودم و برایم باعث تعجب بود که میدیدم دختران و پسران ۲۰ ساله به عشق فتح ایران و تهران با شعار الله اکبر به جنگ با رزمندگان اسلام آمده بودند بدون تفکر به اعتقاداتشان میجنگیدند.
وی افزود: «آنقدر منافقین مغز این جوانها را شستشو داده بودند که حتی وقتی که خود را در محاصره ما میدیدند و راه فرار نداشتند سیانور میخوردند تا زنده اسیر نشوند! دختران منافق با روسریهای رنگی و لباسهای کماندویی به عشق فتح تهران با ما میجنگیدند. به آنها گفته بودند نیروهای سازمان در تمامی شهرهای ایران مستقر شده و از آنها حمایت خواهند کرد! در حالی که اینها همه دروغ و رویا بود.» و حتی زنی بود که با نارنجکی که بهعنوان تجهیزات در دستش بوده، خودش را در یک خرابه کشت.
حتی یکی از رزمندگان زن ایرانی حاضر در منطقه مدعی است: «آنها در اسلامآباد غرب روی زن حامله شرطبندی میکردند سپس شکم آن زن را پاره میکردند، نوزادش را بیرون میآوردند تا ببینند پسر است یا دختر. نشریه رسمی این سازمان به نام «نشریه مجاهد» همیشه به موضوع زنان اختصاص داشت. مسائل زنان، حقوق زن در جامعه، مسائلی مثل نسلسازی، مادری کردن، نقش و جایگاه زن در دموکراسی، موضوعات اجتماعی و سیاسی و... از مباحث مفصل این نشریه بود.
اتفاق تلخ دیگر در میان اعضای سازمان مجاهدین خلق که در مقرشان در فرانسه رخ داد مربوط به «مسعود رجوی» رئیس منافقان بود که به دفتردار خود «مریم قجر عضدانلو» دستور داد از همسرش مهدی ابریشمچی جدا شود و منهای رعایت مسائل شرعی به همسریش درآید! بنابراین بعد از استفاده از زنان بهعنوان پوشش خانههای تیمی در دوران فعالیت مخفیانه سازمان، این سرآغاز تغییر ایدئولوژیک مجاهدین خلق بود.
پس از عملیات مرصاد که بیش از چهار الی پنج هزار نفر از اعضای سازمان کشته شدند مسعود رجوی دستور داد باقیماندگان این نبرد در پادگان اشرف (عراق) جمع شوند و به ایراد سخنرانی پرداخت و به آنان گفت: «شمایی که در جنگ شکست خوردید، شکست شما ربطی به نقشهها و تجهیزات ما، یا قدرت طرف مقابل نداشت. شما شکست خوردید، چون فکرتان درگیر زن و بچه و خانواده بود و از اینکه بجنگید ترسیدید. پس باید همهٔ زن و شوهرها از هم طلاق بگیرند و خالص در خدمت رهبر سازمان باشند، یا سازمان را ترک کنند.»
به دنبال این سخنان تحکم آمیز رجوی تقریباً ۶۰ الی ۷۰ درصد اعضا که بازوی نظامی سازمان بودند مجبور به «طلاق اجباری» شدند و مابقی که نتوانستند به اروپا رفته و سمپات سازمان شدند. در ادامه ایدئولوژی جدید سازمان، زنانگی و مادرانگی را از زنان گرفت. آنها را تبدیل به مردانی کرد که صبح تا شب فقط باید کار میکردند و دیگر احساساتی در آنها وجود نداشت. مردها هم دیگر همسر و خانوادهای نداشتند و تبدیل به رباتهایی شده بودهاند که شبانهروز مشغول کار بودند و در مقطعی حدود ۱۰۰ نفر از رهبران کادر و فرماندهان زن سازمان مجاهدین، طی دستوری مجبور میشوند تا عمل جراحی انجام بدهند و رحمهای خود را از بدن خارج کنند. یعنی این زنها هیچوقت نمیتوانستند حتی به بچه فکر کنند و همه فکر و ذکرشان باید معطوف به سازمان میشد.
با این اقدامات روانی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) زنانی که نزدیک نیم قرن در زندگی سازمانی بودند امروز پیرزنهایی هستند که تکیهگاه، خانواده و فرزندی ندارند و در طول این مدت نقش عروسک خیمهشببازی را داشتند که فقط از آنان سوء استفاده شد و قربانیان تروریسم این سازمان شدند.
در برابر این هجمه از حوادث تلخ در دوران پیروزی ایران در برابر جنگ نابرابر رژِیم بعث عراق، عملیات مرصاد با رمز «یا علی» پاتک نیروهای نظامی ایران در پاسخ به عملیات فروغ جاویدان سازمان منافقین شد و برای همیشه آتش فتنه آنان را خاموش کرد.
گزارشی از سمانه حسنخانی
انتهای پیام/341
∎