به گزارش «فرهیختگان»: ویلیام الیور استون کارگردان، نویسنده و تهیهکننده آمریکایی است و بهواسطه کارگردانی سری فیلمهایی که درمورد جنگ ویتنام ساخته شده بود به شهرت رسید و تاکنون سهبار موفق به دریافت جایزه اسکار شده است. این کارگردان آمریکایی در سال 1991 فیلم سینمایی جیافکی را ساخته است که به موضوع ترور جاناف کندی، رئیسجمهور آمریکا میپردازد. این فیلم موفق به دریافت دو جایزه در بخش تدوین و فیلمبرداری شد. حالا الیور استون پس از گذشت ۳۰ سال از ساخت فیلم جریانساز «جِیاِفکِی» (۱۹۹۱)، مستند جدیدش را با عنوان «بازبینی جِیاِفکِی: زاویه غیرمنتظره» در جشنواره کن امسال اکران میکند و در این مستند نیز با بهرهگیری از اطلاعات جدید آشکارشده، قتل رئیسجمهور جاناِف. کندی را مورد بررسی مجدد قرار میدهد. پایگاه خبری دِدلاین در گفتوگو با این کارگردان مطرح سینما، در زمینه چرایی احساس نیاز وی به بازبینی این ترور، ۳۰ سال پس از ساخت فیلم اصلی و «حس بهتری» که این پروژه به او داده، سوالاتی را مطرح میکند.
به گزارش مهر، الیور استون طبق معمول در ارائه ارزیابیهایش از وضعیت جغرافیایی-سیاسی کنونی صریح است و میگوید که موضوع «سانسور» و «ترس از توهین» در تقابل با رویای آمریکایی هستند. او نسبت به تعدادی از مستندهای اخیرا ساختهشده نیز نظرات تند و تیزی دارد و همچنین درباره افسوسش نسبت به پروژههایی که نتوانسته بسازد، مسائلی را بیان میکند.
این کارگردان سینما در پاسخ به سوالی مبنیبر اینکه آیا تمایل نداشته که مستندش را سریالی بسازد، گفته است: «ما یک نسخه چهار ساعته هم داریم. فکر میکنم در چندتا از پلتفرمهای شمال آمریکا بهصورت پیش از موعد نمایش داده شد و آنها نخواستند خودشان را درگیر موضوع کنند. الان فقط نسخه ۲ساعته را نمایش میدهیم؛ روایت سادهتر و خطیتری دارد. اینجا در فرانسه کارهای زیادی میکنیم (آلتیتود برای انتشار مستند در مناطقی شامل استرالیا و اسپانیا قرار داد، بسته است). نمیدانم آمریکا چطور میخواهد ورود کند. اگر مستند را در آمریکا نمایش ندهند، بنابراین بهطور قطع در کشور یک جای کار اشتباه است، یک پوسیدگی و خرابی وجود دارد.
استون درمورد اینکه چرا بهسمت ساخت مستندهای سریالی رفته است هم گفته است: «من از ساخت مستندهای سریالی حس رضایتمندی میکنم، چون مهم هستند. درحالحاضر روی یک پروژه درمورد انرژیهای پاک کار میکنم، چون حیاتی است و برای جهان اهمیت دارد. ما باید سیستمهای انرژیمان را تغییر بدهیم. یک سال و نیم است که با دانشمندان دارم روی این پروژه کار میکنم.»
استون درمورد روشهای توزیع مستند «بازبینی جِیاِفکِی» گفت: «من فقط میخواهم که حرف این مستند به بخشی از مردم برسد. خرید حق پخش مستند از سوی کشورهای دیگر بهطور جداگانه نیز بخشی از مشکل را حل میکند. برای ایالاتمتحده میتوانیم آن را در یوتیوب قرار بدهیم ولی در آن صورت انتشارش رایگان است؛ افراد در این فیلم سرمایهگذاری کردهاند. ایدهآل من این است که نتفلیکس مستند را پخش کند اما نتفلیکس شرکت عجیبی است؛ همیشه درباره الگوریتمهایشان و از ایندست موارد صحبت میکنند.»
در بخش دیگری از مصاحبه، خبرنگار ددلاین به این اشاره میکند که مستندهایی که در نتفلیکس پخش شدند، موفق بودند و در چهار دوره اخیر توانستند برنده سه جایزه اسکار شوند. الیور استون در واکنش به این اظهارنظر میگوید: «حداقل دوتا از این جایزهها پروپاگاندا بود و من را شوکه کرد. یکی مستند «کلاهسفیدها» (که سال ۲۰۱۷ برنده جایزه بهترین مستند کوتاه شد)، که یک مشت مزخرف بود و خبرنگارهای مستقل کاملا آن را افشا کردند. مستند دیگر «ایکاروس» بود که درمورد رسوایی دوپینگ روسیه ساخته شده که ماجرا زیرسوال است، چون هیچوقت دیدگاه طرف مقابل را مطرح نمیکند. محروم کردن هویت روس بهعنوان یک ملت بخشی از کمپین بینالمللی برای مشروعیتزدایی از رژیم پوتین است. ماجرا بیخدار است. درواقع میخواهند به روسیه حمله کنند؛ این ماجرا مثل «جنگ گرم» است.»
وقتی خبرنگار از الیور استون درمورد تمایلش برای ساخت فیلم ترامپ سوال میکند، او میگوید: «من اگر بخواهم درمورد ترامپ فیلم بسازم، کمدی یا طنز میسازم؛ «دابلیو» (فیلم استون درباره جورجدابلیو. بوش) هم همینطور بود. مساله ترامپ خیلی حزبی و سیاسی شده و میگویند بدترین رئیسجمهور تاریخ آمریکاست ولی درست نیست؛ بدترین رئیسجمهور بوش بود؛ از نظر خسارتی که به دنیا زد؛ شکی در آن نیست. اما در دوره ترامپ باعث بیشتر شدن آشفتگیها شد. فقط درصورتیکه یک کاندیدای صلحطلب واقعی به قدرت برسد، آمریکا تغییر میکند. آمریکا از زمان کندی تغییری نکرده است، زیرا در پشتپرده آژانسهای اطلاعاتی و ارتش عنان تصمیمگیری برای مسیر حرکت دولت آمریکا را در مسائل بزرگ مثل حوزه راهبردی و امنیت ملی به دست گرفتند. از آن زمان قدرت تمام رئیسجمهورها برای ایجاد تغییرات ملموس، محدود بوده است.»
با توجه به موضوع مستندی که الیور استون در جشنواره کن به نمایش گذاشته است؛ خبرنگار میپرسد به نظر شما آیا امکان دارد که در قرن ۲۱ هم شاهد مسالهای مثل ترور جاناف کندی باشیم و استون جواب میدهد: «هیچوقت آن اتفاق تکرار نمیشود؛ در ماجرای کندی کارشان بسیار ضعیف بود، اشتباهات زیادی کردند. امکان ترور وجود دارد، اما آن زمان ما ساده و ناآگاه بودیم؛ هرچه حکومت میگفت باور میکردیم.»
ساخت بسیاری از فیلمهای الیور استون به سرانجام نرسیده است، او در پاسخ به این سوال که برای کدامیک از پروژههای انجامنشده افسوس خورده است، گفت: «برای همهشان افسوس میخورم. «اِویتا»، عشق اولم بود. خیلی سخت روی آن کار کرده بودم؛ قرار بود مریل استریپ در آن بازی کند اما مساله زمانی امکان انجام پروژه را گرفت. سالها بعد با میشل فایفر سراغش رفتم؛ تقریبا داشت جواب میداد. آلن پارکر پروژه را قاپید و با مَدونا شلمشوربایی درست کرد. من اخراجش کرده بودم (منظور مَدونا است). روی «مارتین لوترکینگ» دوبار کار کردم؛ پروژه محکوم به شکست بود چون من سیاهپوست نیستم. و ماجرای پروژه «لایمن» (درباره قتلعام ۱۹۶۸) هم غمانگیز بود؛ به ساخت خیلی نزدیک شدیم؛ سه هفته مانده بود به شروع فیلمبرداری در تایلند.»
استون در پاسخ به سوالی مبنیبر اینکه نسبت به کدامیک از فیلمهایی که ساخته است، حس غرور و افتخار دارد هم گفته است: «خوشبختانه به همهشان افتخار میکنم. نمیخواهم خودشیفتگی از خودم نشان بدهم. فیلمها مثل بچه آدم هستند. فکر میکنم «جِیاِفکِی» از همه بیشتر سروصدا کرد؛ حتی بیشتر از «جوخه»؛ و بعد «متولد چهارم ژوئیه» اسکار برد. برای همهشان خودم را کشتم. پروژههای دِلی من بودند. من هیچوقت برای ساختن فیلم پول نگرفتم؛ هیچوقت ارزشهایم را نفروختم.»
نظر شما