شناسهٔ خبر: 45999220 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

واکنش روزنامه‌ی جام‌جم به نامه‌ی خاتمی

صاحب‌خبر -

روزنامه‌ی جام‌جم نوشت: انتشار خبر نامه‌ رئیس دولت اصلاحات به رهبر انقلاب به سوژه داغ این روزهای فضای سیاسی کشور تبدیل شده است.براساس اخبار منتشر شده، خاتمی در این نامه‌ ۳۷ صفحه‌‌ای به مسائل روز جامعه پرداخته است. این نامه را می‌توان دومین اقدام جدی اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ عنوان کرد. قبل از انتشار خبر این نامه، در روزهای گذشته شاهد تشکیل نهاد اجماع‌ساز اصلاحات بودیم. نهادی که با غیبت برخی چهره‌های معتدل اصلاح‌طلب از جمله محمدرضا عارف، مسعود پزشکیان و ریاست بهزاد نبوی بر آن، پیام‌های خاصی را درباره عزم این جریان سیاسی برای انتخابات مخابره کرد.

گمانه‌زنی‌ها درباره محتوای نامه

باوجود گذشت چند روز از انتشار خبر این نامه، جزئیات رسمی و دقیقی از آن منتشر نشده و هر آنچه هست، گمانه‌زنی افراد و رسانه‌های عمدتا اصلاح‌طلب براساس شنیده‌هاست. نکته قابل توجه این‌که به گفته محمدجواد حق‌شناس، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، این نامه ۳۷ صفحه‌ای، دو ماه قبل نوشته شده است.

به گفته این فعال سیاسی، در این نامه درخصوص دغدغه‌ها و آینده انقلاب و کشور با رهبری صحبت شده‌ و برای دهه پیش رو راه‌حل‌هایی ارائه شده است. وی در گفت‌وگو با ایلنا بیان کرد: «به نظر من وجود ارتباط مستمر، برنامه‌ریزی شده و بدون انقطاع با رهبر انقلاب یکی از نیازهای جامعه و جریان اصلاح‌طلب است.»

مصطفی تاج‌زاده، هم گفته نامه آقای خاتمی را کسی نخوانده‌، ولی اجمالا می‌دانم حاوی تحلیل مبسوطی از شرایط و نیز راه‌های مهار مشکلات و خروج از بحران‌هاست.

براساس گمانه‌زنی‌هایی که تاکنون منتشر شده، محتوای نامه شامل بیان سوابق و گذشته خاتمی و خانواده‌اش است. وی در این نامه عنوان کرده همچنان دغدغه‌هایی برای انقلاب دارد و هیچ‌گاه علیه انقلاب،‌ رهبری و حاکمیت نبوده است. خاتمی در این نامه بر نقش محوری رهبر انقلاب تاکید کرده و از موضوعاتی مثل مذاکره با آمریکا، ‌انتخابات ۱۴۰۰ و موضوع حصر نامزدهای ناکام انتخابات ۸۸ سخن گفته است.

در عین حال دفتر رئیس دولت اصلاحات با صدور اطلاعیه‌ای توضیح داد: «همه کسانی که به کشور و مردم و انقلاب می‌اندیشند، نسبت به سرنوشت میهن اسلامی، ملت و نیز اصلاح امور دغدغه دارند.‌ جناب آقای خاتمی نیز از جمله هرجا و هر مناسبتی اقتضا کند، دغدغه‌های خود را عملا به دور از تبلیغات دنبال می‌کنند؛ ولی آنچه راجع به محتوای نامه بیان می‌شود، ناشی از حدسیات و گمانه‌زنی‌‌است.»

استراتژی فرار از پاسخگویی

رئیس دولت اصلاحات گرچه بعد از ماجراهای سال ۸۸ و نقشی که به‌واسطه حمایت‌ها و سکوت خود در این حوادث داشت، به حاشیه رفت. اما همواره در مقاطع حساس تلاش کرده ایفای نقش کند.
درخصوص مهم‌ترین نقشی که او در سال‌های گذشته داشته، می‌توان به حمایت از حسن روحانی در انتخابات و همچنین لیست امید در انتخابات مجلس دهم در فضای مجازی اشاره کرد که با تکیه کلام تکرار می‌کنم، بر سر زبان‌ها افتاد و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، یکی از عوامل مهم در پیروزی لیست امید در انتخابات مجلس دهم و پیروزی روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری انسجام جریان اصلاح طلب در حمایت از روحانی به‌واسطه دفاع تمام قد خاتمی از او بود.

اما عملکرد دولت دوازدهم در مباحث اقتصادی آنقدر انتقادبرانگیز بود که تقریبا از همان ماه‌های ابتدایی دولت دوازدهم، با گسترش اعتراضات نسبت به شرایط اقتصادی، اصلاح‌طلبان که در هر دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ به صورت تمام‌قد از نامزدی روحانی حمایت کرده بودند، به فکر جدا کردن سفره خود از دولت افتادند.

در چنین شرایطی اکنون که در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ قرار داریم، انتشار نامه رئیس دولت اصلاحات به رهبر انقلاب، ابهامات خاص خود را ایجاد کرده است. به‌ویژه این‌که پیش از این برخی اصلاح‌طلبان از مسیرهایی مشابه تلاش کرده‌اند تا خود را نسبت به شرایط فعلی، تبرئه کرده و مسؤولیت اوضاع نابه‌سامان در برخی حوزه‌ها را متوجه کلیت نظام کنند.

در همین زمینه می‌توان به نامه سرگشاده موسوی‌خوئینی‌ها، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز به رهبر انقلاب در تابستان امسال اشاره کرد که در همان مقطع بازتاب فراوانی داشت و حتی صدای برخی اصلاح‌طلبان را درآورد.

پرونده باز فتنه ۸۸

همان‌طور که گفته شد، نامه اخیر رئیس دولت اصلاحات، تنها کنش سیاسی او در این سال‌ها نبوده و در مقاطع حساس به هر شکلی که مقدور بوده، به عنوان یکی از اصلی‌ترین لیدرهای اصلاح‌طلب ایفای نقش کرده است. او در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری نهم، دهم و یازدهم فعالانه به میدان آمد و در انتخابات ۸۸ حتی در برخی از کمپین‌های انتخاباتی شرکت کرد، سفر استانی داشت و در جمع مردم اصفهان خواستار رای دادن به میرحسین موسوی یکی از دو نامزد اصلاح‌طلب انتخابات شد.

پس از انتخابات و شکل‌گیری آشوب‌هایی که چند ماه کشور را درگیر کرد و هزینه‌های فراوانی در داخل و خارج برای کشور داشت، وی از موضع‌گیری علیه آشوب‌طلبان خودداری کرد و اخباری که از نشست و برخاست‌ها و جلسات او منتشر می‌شد، باعث شد از او به عنوان یکی از سران فتنه یاد شود. رئیس دولت اصلاحات، پس از این حوادث با حکم شورای‌عالی امنیت ملی، ممنوع‌التصویر شد. اما از طریق فضای مجازی به نقش‌آفرینی خود در عرصه سیاسی ادامه داد و اخیرا نیز ظاهرا به نامه‌نگاری روی آورده است. قبل از نامه اخیر هم او در مقطعی، نامه سرگشاده‌ای نوشت و طرحی به نام «آشتی ملی» ارائه داد و خواستار هم‌افزایی همه نیروهای کشور در برابر تهدیدهای آمریکای دوران ترامپ شد.

مسیر بازگشت مشخص است

حرکت اخیر خاتمی در نگارش نامه به محضر رهبر انقلاب، البته در مقایسه با اقدامات قبلی او به لحاظ محتوایی تفاوتی ندارد، اما قالب ارائه آن فرق می‌کند. هنوز اصل نامه و محتوای آن منتشر نشده بنابراین به‌زعم برخی، عنوان آن محرمانه است. با این‌حال انتشار این نامه در آستانه انتخابات، بسیار بحث‌برانگیز شده و منتقدان او و جریان اصلاحات معتقدند رئیس‌ دولت اصلاحات پیش از هر اقدامی باید تکلیف خود را نسبت به حوادث سال ۸۸ و هزینه‌هایی که برای کشور ایجاد کردند، روشن کند.

در همین زمینه روزنامه کیهان در شماره دیروز خود نوشت: «خاتمی اگر واقعا قصد ابراز ندامت و عذرخواهی دارد، باید این کار را علنی و با صراحت انجام دهد، خیانت انجام گرفته را به مردم توضیح داده، درباره حقیقت‌های جنایت روشنگری کند و از نظام و مردم طلب عفو نماید.»
همچنین سیدعلیرضا مرندی، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در اظهارنظری با تأکید بر این‌که خام شدن در مقابل این قبیل نامه‌نگاری‌ها و این اظهارات قابل قبول نیست و مردم هم هوشیار هستند، گفت: «گروه‌های سیاسی داخلی باید متفقا و به‌وضوح مواضع خودشان را در حمایت از مردم و رهبری اعلام کنند و این را مطالبه کنند که نویسنده این نامه باید به‌وضوح به اشتباهات خود و جریان متبوعش اعتراف کند و در مراحل بعد، مراجع قانونی راجع به آنها تصمیم بگیرند.»

روشن کردن موضع در چند مورد

گرچه طبق گمانه‌زنی‌ها، رئیس دولت اصلاحات در نامه خود تاکید کرده برای انقلاب، دغدغه دارد و هیچ‌گاه علیه انقلاب،‌ رهبری و حاکمیت نبوده است، اما منتقدان تاکید دارند بسیاری از چهره‌های شناخته‌شده اصلاح‌طلب که برخی از آنها نیز در فعالیت‌های اخیر اصلاح‌طلبان نقش محوری یافته‌اند، با اصول بنیادین نظام جمهوری اسلامی زاویه ۱۸۰ درجه‌ای دارند و بر همین اساس رئیس دولت اصلاحات باید علاوه‌بر تلاش برای جبران آنچه در حوادث سال ۸۸ رخ داد،‌ تکلیف خود را با چنین جریاناتی هم مشخص کند.

گذشته از این مسائل، شرایط جاری سیاسی نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان با توجه به حمایت‌هایی که طی دو دوره از روحانی در انتخابات ریاست جمهوری داشته‌اند و برای پیروزی وی و با هدف غلبه بر جریان رقیب، دست به ائتلاف با اعتدالیون زدند، در حال حاضر با توجه به ناکامی دولت در ساماندهی وضعیت اقتصادی و معیشت مردم، دغدغه‌های درستی درباره کاهش اعتبار سیاسی در بین مردم دارند.

از این رو، به فکر احیای سیاسی هستند، اما در عین حال حاضر نیستند مسؤولیت‌های خود را در قبال عملکرد گذشته بپذیرند. طبعا از نگاه و منظر عمومی،‌ کسانی که با اعتماد به رئیس دولت اصلاحات و دیگر اصلاح‌طلبان رای خود را در دوره‌های اخیر انتخابات به صندوق انداخته‌اند، این جریان سیاسی را مسؤول ناکارآمدی و ناکامی‌های اقتصادی‌می‌دانند.

اما نکته اینجاست بخش عمده‌ای از جریان اصلاح‌طلبان از پذیرش مسؤولیت خود در این زمینه شانه خالی می‌کنند.

با توجه به چنین مسائلی، در نظر گرفتن این احتمال که در شرایط کنونی خاتمی هم مثل خوئینی‌ها در فکر انتخابات ۱۴۰۰ است، منطقی به‌نظر‌می‌رسد.

جای خالی مسؤولیت‌پذیری

چهره‌های اصلاح‌طلب در سال‌های گذشته در چند نوبت اقدام به نوشتن نامه‌هایی به محضر رهبر انقلاب کرده‌اند که برخی از آنها محرمانه و بعضی سرگشاده بوده است اما اغلب آنها با اهداف مشترکی نوشته شده‌اند؛ اهدافی که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به تبرئه کردن جریان اصلاح‌طلب از نقشی که در شرایط کشور داشته و همچنین تحت فشار قرار دادن سران نظام برای نشستن پای میز مذاکره با آمریکا اشاره کرد.
بر این اساس به نظر می‌رسد برخی چهره‌های رادیکال اصلاح‌طلب بهترین راهکار برای فرار از پاسخگویی درباره شرایط فعلی کشور را در فرافکنی می‌دانند و تلاش می‌کنند کلیت نظام را به عنوان مسؤول ناکارآمدی‌ها جلوه دهند. در همین زمینه می‌توان به نامه موسوی‌خوئینی‌ها در تیرماه امسال اشاره کرد.

چنین رویکردهایی مسبوق به سابقه است و در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۱، ۱۲۷ نفر از نمایندگان مجلس ششم در نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب خواستار نوشیدن جام زهر (تسلیم در مقابل فشارهای آمریکا) شدند.

سال ۹۱ هم جمعی از اصلاح‌طبان، نامه‌نگاری را برای بیان مطالب خود انتخاب کردند و آذر ۹۸ هم بعد از اتفاقات مرتبط با فتنه آبان، بخشی از اعضای فراکسیون امید مجلس دهم نامه‌ای خطاب به رهبری نوشتند که محورهای آن شامل بحث پیرامون این حادثه و نوع برخورد با آن بود.
محتوای اکثر نامه‌نگاری‌های اصلاح‌طلبان شامل گلایه از وضع موجود است اما آنچه در این نامه‌ها هیچ‌گاه دیده نشد اذعان اصلاح‌طلبان به نقش خود در تحولات جامعه و ضعف‌های موجود در رفتار سیاسی آنان است. حلقه مفقوده این نامه‌نگاری‌ها، مسؤولیت‌پذیری است و اصلاح‌طلبان باید برای این مشکل اساسی چاره‌ای بیندیشند.

با مردم صادق نیستند
کمال سجادی/ سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری

نامه اخیر رئیس‌دولت‌اصلاحات و قبل از او موسوی خوئینی‌ها و انواع دیگر چنین نامه‌هایی بیشتر در جهت اهداف سیاسی در مقاطع مهم و برهه‌های حساسی مانند انتخابات نوشته می‌شود.
آگاهان و صاحب‌نظران می‌دانند در طول ۴۲سال گذشته، در مقاطع مهمی قدرت در اختیار چنین افراد و گروه‌هایی بوده است و شرایط فعلی هم نتیجه عملکرد دولتی است که با حمایت این افراد روی کار آمده‌است. امروز نیز بیش از ۹۰درصد پست‌های کلیدی در اختیار این جریان قرار دارد. این در حالی است که این افراد و به تعبیری پدرخوانده‌های اصلاح‌طلبان اشتباه‌های خود را قبول نمی‌کنند. اشتباه‌هایی از جمله فتنه ۸۸ که بر همگان روشن بود خسارات داخلی و بین‌المللی را برای نظام به همراه داشت.
متاسفانه این اشتباه‌ها در حالی است که این طیف آنقدر انصاف ندارند که از مردم به دلیل اشتباه‌های واضحی که مرتکب شده‌اند عذرخواهی کرده و درصدد جبران گذشته برآیند. آنها نه تنها عذرخواهی نمی‌کنند بلکه به‌واسطه نوشتن نامه درصدد فرافکنی تمام کاستی‌ها و بی‌مسؤولیتی‌ها و به‌دنبال مفری برای تبرئه خود هستند.
این افراد به جای عذرخواهی و تلاش برای بهتر شدن امور، ساختارهایی در جهت تبرئه خود طراحی می‌کنند و درصدد قبضه‌کردن بیش از پیش ساختار قدرت هستند؛ بنابراین باید تحلیلگران و آگاهان این موارد را در جهت آگاهی مردم مطرح کنند.

خودشان عامل ناکارآمدی‌ها هستند
حسین ابراهیمی/ عضو جامعه روحانیت مبارز

در طول سال‌های اخیر که اغلب مناصب دولتی در اختیار اصلاح‌طلبان قرار دارد، شاهد کم‌کاری‌ها و ایجاد مشکلاتی برای مردم هستیم که به‌دلیل ندانم‌کاری افرادی از جمله نگارنده‌های نامه‌های اخیر به‌وجود آمده‌است.
یکی از اهداف این طیف در نوشتن چنین نامه‌هایی را می‌توان مربوط به این موضوع دانست که آنها درصدد سلب مسؤولیت از خودشان درخصوص مشکلات فعلی و نابسامانی‌های کشور هستند. این افراد با این اقدامات قصد دارند از خود سلب مسؤولیت کنند.
این در حالی است که خودشان عامل شکل‌گیری چنین شرایطی هستند اما می‌خواهند ناکارآمدی‌ها را از دامن خود پاک کرده و بر عهده حاکمیت بگذارند.
نکته دیگر این است که چنین نامه‌هایی همیشه در مقطع انتخابات نوشته می‌شود و این مقدمه‌ای است تا دوباره در صحنه سیاسی کشور حضور یابند.
البته شاید چنین اقداماتی دلایل دیگر هم داشته‌باشد اما یکی از مهم‌ترین عوامل، تبرئه‌کردن خود از ناکارآمدی‌های موجود است.
این در حالی است که اغلب افراد فعال در دولت فعلی به نحوی وابسته به جریان اصلاحات هستند و مشکلات امروز از جمله تورم و… محصول اقدامات همین افراد است.

انتهای پیام

نظر شما