در خبرها آمده بود :
"به خاطر ممانعتِ از ورود به خطّ ویژه اتوبوس ، نماینده مجلس به صورت یک سرباز سیلی زد"!
در شهر و دیاری که من وتو زندگی می کنیم و در هوای نَفَس گیر آن به زحمت نَفَس می کشیم ، قصّه پر غصّه سِیلی زدن ها، در شکل و شمایل ودر جامه و جایگاه های گوناگون بر "صورت رنگ پریده و بی جانِ قانون" از جانبِ "ارباب قدرت " و "ثروت"، هم آنانی که به برکتِ "تفسیرهای آنچنانی" توّسط تفسیر گرانِ به رای و به پشتوانه "مدّعیان صیانت" از "آن" بر روی این مظلوم همیشگی ( قانون ) تیغ از نیام بر کشیده و می کشند ،سرِ دراز دارد!
سِیلی های سنگینی را بر چهره ی قانون در گذرِ زمان شاهد بوده ایم ،تو گویی این "نوازش ها" را پایانی نیست!
و این بار از جانب یکی از "ده، پانزده درصدی هایی" نوش جان می کنیم که ظاهراً از آن به:
"منتخبِ سِیلی خورندگان" یاد می شود!
هم او که می بایستی نماینده مجلسی باشد، که از آن به:
" عصاره ی فضائل ملّت" یاد می شود!
"حقوق خوانده ای" که
گویی با قاعده ی حقّ و تکلیف بیگانه است و از عدالت و نظم بی بهره !
از یاد نبریم، این حرکت نه نخستین از این نوع بوده و نه آخرینِ آن خواهد بود!
طُرفه آنکه ،گَه گاه نظاره گرِ دست وپا بسته ی جابجا شدن جایگاه "سیلی خورندگان" و "سیلی زنندگان " بوده و هستیم!
سیلی هایی که با آنها صورت هامان سرخ شده و هر بار سر را به زیر انداخته و بناچاراز آنهادرگذشته و سکوت پیشه کرده ایم !
سربازِ وطن ؛
سِیلی که بر صورت سرما زده ات در راهِ انجام وظیفه، از جانب آن "قانونگذارِ بَدَلی" نواخته شد ، مایه شرمندگی ماست، البّته اگر قانونگذاران و مدافعانِ "قانون" را انصافی در چنته باشد و ازعهده جبران این شرمندگی برآیند!
قانونگذارانی که خود بهتر می دانند، بعضاً چگونه و با کدامین پشتوانه و بکار گیری چه روش هایی به "خانه ملّت" راه یافته و بر روی فرش قرمز این "خانه" قدم گذاشته، قانون را به هیچانگاشته ، به پشتگرمی "قدرت" ،اینچنین بی محابا بر صورت شهروندانِ بی پناه "سِیلی" می زنند!
سربازِ وطن؛
مدال افتخار اهدایی از جانب شهر وندان به تو به پاسِ شجاعت در انجام وظیفه و پاسداری ات از قانون است و پیامی گویا به رفتار دونِ شان و نا بخشودنی آن "نماینده نمای" قانون شکن!
همان قانونی که تا این زمان خون ها برای پاسداشت اش بر زمین ریخته و گویی "عنابستانی ها" "آگاهانه" و ای بسا "نا آگاهانه" ، به کم رنگ کردن نقش آن کمر بربسته اند!
قانونی که نه از سرِ اشتیاق که از سرِ اجبار، چنین قانون شکن های خود بزرگ بینی را به "خانه ی خویش" راه داده تا از خوانِ نعمتِ بی حساب و کتاب سفره ی "ملّت" بهره ها برگرفته و رَهِ ده ها ساله را یک شبه بپیمایند!
راستی برای قانونی که قانونگذارانش ازاین قماش اند، چه قدر و قیمت و آبرو و اعتباری می توان قائل شد؟!
این چه قانونی است که قانونگذارش در روزِ روشن بر صورت تکیده و بی پناه "ضابطِ قانون" آن هم بخاطر انجام وظیفه و "رعایتِ قانون" سِیلی می زَنَد و در مَرعی و منظر عموم، اینگونه به شهروندان درسِ قانون شکنی و پشت پا زدن آشکار به "اصول" و "ارزش ها" را آموزش می دهد!
در کدامین کتابِ قانون سِزای دفاع از قانون ، سیلی نواختن بر صورت مدافعِ قانون است؟
مگر غیر از این است که در این حرکتِ ناپسند، حرمت امام زاده توّسط "متوّلی" شکسته شده است؟!
تفسیر و تعبیرِ شرع ، قانون و عرف و اخلاق از چنین رفتارهایی در حقّ شهروندانچیست وجایگاه حقوقِ بشر و شهروندی در این رویدادِ غمانگیز و برخوردهایی از این نوع کجاست؟
راستی در این میان وظیفه مدافعانِ قانون در خانه ملّت و دیگر مسئولان در جایگاه های :
قضایی و اجرایی، به ویژه "کمیسیون نظارت بر رفتار نمایندگان " چیست و چه جوابی برای افکار عمومی دارند؟
تردیدی نداشته باشیم ،برون داد تفکرِ امثال "عنابستانی ها" آخرین رگه های اعتماد به قانون را در جامعه خشکانده ، به بی اعتمادی هر چه بیشتر دامن زده و کشور را به وادی بی قانونی و هرج ومرج کشانده ودر یک جمله ابهّتِ "قانون" را شکسته و قُبح قانون شکنی را در انظار از بین می برد!
مسئولیّت پیامدهای این مهّم در تاریخ این مرز وبوم متّوجه همه مسئولان است ، هم آنانی که می بایستی در راستای اجرای عدالت و ایجاد نظم ،اجازه دست اندازی هیچ تنابنده ای را به حریم "قانون" ندهند.
کاری نکنیم، آیندگان بر ما خُرده گرفته و بگویند:
در آن دوره جای "قانون" را باید در لابلای کتاب ها و در کنج کتابخانه ها سراغ می گرفتی و نه در میدان عمل !
منبع: روزنامه همدلی
نظر شما