به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «باز انتخابات و باز طرد دولت و مجلس مورد حمایت» این جمله آشنایی است که هر چهارسال به چهارسال از رفتار احزاب به سطح جامعه پمپاژ می‌شود که این بار قرعه به انتخابات ۱۴۰۰ خورده است.

 

جایگاه احزاب در ایران کجاست؟
سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا چنین چیزی در نزدیکی‌های انتخابات‌ها اتفاق می‌افتد؟ چرا احزابی که می‌خواهند دولت یا مجلسی از طیف خود تشکیل بدهند بعد از ناکارآمدی از آن برائت می‌جویند؟.

برای پاسخ به این سوال باید به ساختار احزاب در کشور نگاهی انداخت. در ساختار‌های دموکراسی گونه دنیا اساس و پایه تشکیل دهنده حکومت، احزاب هستند که باعث می‌شوند به نوعی مردم را وارد عرصه سیاسی آن ساختار کنند.

احزاب در ایران با ساختاری که در جهان رسم است فاصله بیش از حد دارد. این فاصله زمانی مشهود می‌شود که در ماحصل کار، احزاب هیچ گاه پاسخگوی اقدامات خود نبوده و نیستند.

حزب در اصطلاح جهانی ساختاری سازمان یافته است که این ساختار در تک تک اجتماع مردمی شعبه و دفاتری فعال دارد. حزب و حزب بازی نشان دهنده یک ایدئولوژی و اعتقادیست که افراد عضو شده در آن به تمام این هنجار‌ها اعتقاد و ایمان دارد و در راستای این هنجار‌ها عمل کرده و گام برمی‌دارد و هرگاه ساختار یا فرد بالا دستی ساختار، پایی کج بگذاشته و یا اشتباهی کرده باشد باید به دیگر افراد ساختار یا افرادی که به آن‌ها اعتماد کرده اند پاسخگو باشند و در جهت رفع نقایص خود تلاش کنند؛ که متاسفانه این اتفاق در ایران مشاهده نمی‌شود یعنی وقتی رئیس جمهور یا مجلسی از طیفی، ناکارآمد شد کسی یا حزبی این ناکارآمدی را به گردن نمی‌گیرد و تمام مسئولیت این شکست را به گردن فرد یا افراد انتخاب شده می‌اندازند. این بار این موضوع برای دولت حسن روحانی اتفاق افتاده است و احزاب اصلاح طلب که یک زمانی حامی سرسخت این فرد و دولت متبوعش بودند اکنون با نزدیک شدن به انتخابات ۱۴۰۰ درحال فاصله گرفتن از دولت مورد حمایتشان هستند.

 

 

باید به خاطر رئیس‌جمهور اجاره‌ای توبه کنیم
در یک نمونه بارز آن صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان در ششمین کنگره این حزب اظهار کرد: مرحوم هاشمی با اشک و آه سخن می‌گفت و حال آقایان می‌روند دنبال کلیپ‌هایی می‌گردند که آقای هاشمی فلان شخص را به عنوان رئیس‌جمهور تأیید می‌کند. آقای محسن هاشمی که در این مجمع عمومی حضور دارند به خوبی گواه می‌دهند که آقای هاشمی بزرگ‌ترین نقد‌ها را به آقای روحانی داشتند و ذبح مدیریت در همین دوره آقای روحانی صورت گرفت و ۱۶ سال است که کشور را به نابودی کشانده‌اند و پاسخگو هم نیستند و تازه مدعی هم هستند.

وی در مجمع عمومی حزب ندای ایرانیان که عباس آخوندی وزیر اسبق حسن روحانی در آن حضور داشت و به مدت ۶ سال وزارت راه و شهرسازی را اداره کرده بود، گفت: بزرگ‌ترین مشکل ما این است که ادعای این آقایان پایان‌ناپذیر است و توقعات و سیرناپذیری‌شان در کشور دردسر‌های جدی درست کرده است.

دبیر کل حزب ندای ایرانیان با تأکید بر اینکه باید به خاطر رئیس‌جمهور اجاره‌ای (حسن روحانی) توبه کنیم و بپذیریم که اشتباه کردیم، گفت: نتیجه اشتباه و غلط ما در تشخیص نادرست وضعیت امروز است که به وجود آمده و ما باید این اشتباه را بپذیریم.

این حرف کسی از جریان اصلاح طلب است که در سال ۹۸ اعلام کرده بود اگر به جایگاه سال ۹۲ برگردد دوباره به حسن روحانی رای خواهد داد.

 

 

به جای تشکر طلبکار شدند
محمود واعظی در پاسخ به حرف‌های خرازی، گفت: من از مسئولان ستاد انتخاباتی حسن روحانی در سال ۹۲ بودم و یادم می‌آید او در هیچ جای ستاد نقشی نداشت. نخست بیاید اثبات کند برای روی کار آمدن رئیس جمهوری چه کار کرده که چنین می‌گوید.

رئیس دفتر رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: ضمن اینکه محمدرضا عارف تا سه‌شنبه قبل از رای‌گیری نامزد جریان اصلاحات در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری بود. آن زمان نظرسنجی‌ها فاصله معناداری میان رای روحانی و عارف را نشان می‌داد. بر همین اساس خودشان و بیش از همه سیدمحمد خاتمی و دوستان آن‌ها تصمیم گرفتند عارف که دیگر بختی برای رقابت نداشت، کنار برود.

واعظی اضافه کرد: آن‌ها آزاد بودند به کسی دیگر رای دهند؛ بنابراین حرفی که او می‌زند نادرست است. آن‌ها با نگاهی به گذشته ببینند قبل از این دولت چه شرایطی داشتند و فعالیت‌های‌شان در چه حدی بود. این دولت همفکران آن‌ها را در استانداری‌ها و سمت معاونت وزیر به کار گرفت و امروز به جای تشکر، طلبکار هم شدند و حرف‌های بی‌ربط می‌زنند و الان که زمان انتخابات شده در پی یک‌سری حرف‌های بی‌پایه و اساس هستند.

 

 

خرازی در پاسخ به صحبت‌های محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور، گفت: از صمیم قلب آرزو داشتم می‌توانستم حرف آقای واعظی را تایید کنم و بگویم رای آقای روحانی حاصل عملکرد ستاد آقای واعظی و دوستان نزدیک ایشان است و اصلاح‌طلبان هیچ نقشی در روی‌کار آمدن این دولت نداشتند، اما چه کنم که افکار عمومی این پاسخ را نمی‌پذیرد.

وی ادامه داد: هر قدر آقای واعظی قسم بخورد که اصلاح طلبان، آقای هاشمی و آقای خاتمی هیچ نقشی در پیروزی آقای روحانی نداشتند و خود اصلاح‌طلبان هم این را بگویند، اما افکار عمومی و جوانان و مردمی که با اعتماد به اصلاح‌طلبان به آقای روحانی رأی دادند، این را نمی‌پذیرند.

دبیرکل حزب ندای ایرانیان با انتقاد از نوع نگاه و رویکرد رئیس دفتر رئیس جمهور، ادامه داد: مشکل آقای واعظی این است که درکی از جنبش‌های اجتماعی و سرمایه‌های اجتماعی ندارند و تصور می‌کنند چند نفر محدودی که دور ایشان در ستاد انتخاباتی جمع شدند باعث پیروزی آقای روحانی شده‌اند و ایشان هم لطف کردند و سهمی از قدرت به اصلاح طلبان دادند.

دبیرکل حزب ندای ایرانیان با اظهار تاسف از عملکرد دولت در دوره دوم، بیان داشت: افسوس که دولت روحانی به خصوص در دور دوم، قدر این اعتماد را ندانست و با رفتار‌ها و تصمیمات اشتباه و خودخواهی‌های حلقه محدودی که در رأس آن رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه قرار داشتند، امید جوانان این سرزمین را برای زندگی بهتر بر باد دادند. اصلاح‌طلبان چه می‌توانند بگویند وقتی جوانان این کشور دچار شرایطی شدند که حق آن‌ها نیست؟

وی ادامه داد: با این وجود باعث خوشحالی من و جریان اصلاحات خواهد بود اگر آقای واعظی مسئولیت تمام و کمال این دولت را بپذیرند و به مردم اعلام کنند؛ دولتی که حاصل آن در ۴ سال گذشته ناکارآمدی و بحران‌های اقتصادی و معیشتی برای مردم بود ربطی به اصلاح طلبان نداشت.

 

رحم اجاره‌ای مشکل عقیم بودن شما را حل نمی‌کند
در همین مورد حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور در صفحه شخصی خود در توئیتی نوشت: «در سال ۹۲ اصلاح طلبان و اصول گرایان در بستر روانی و سیاسی ناشی از عدم احراز صلاحیت مرحوم هاشمی به رقابت پرداختند و نتیجه انتخابات هم برآیند پاسخ عمومی به این تصمیم شورای نگهبان بود. روحانی هم مانند هاشمی نه اصول گراست و نه اصلاح طلب. البته رحم اجاره‌ای مشکل عقیم بودن را حل نمی‌کند.»

این درگیری بین اصلاح طلبان مسبوق به سابقه است. یعنی در بدو تشکیل دولت دوازدهم درگیری‌هایی بین اسحاق جهانگیری و رئیس دفتر رئیس جمهور یعنی محمود واعظی درگیری‌هایی اتفاق افتاده بود که قصد جهانگیری از این درگیری‌ها تطهیر کردن خود از دولت ناکارآمد بود، اما باید یادآور شد که همین جهانگیر در سال ۹۶ به عنوان ضربه گیر روحانی وارد گود انتخابات شد تا روحانی بار دیگر بتواند دولت را دست بگیرد.

بر اساس این گزارش؛ انشقاق و اختلافات این روز‌های جریان اصلاحات ریشه در گذشته دارد و تنها به یکی دو سال اخیر محدود نیست، بلکه برای دست یافتن به چرایی تشدید چنین اختلافاتی باید انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد.

 

درنهایت باید گفت که اکنون جریان اصلاح طلب با نزدیک شدن انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری درصدد است تا پایگاه اجتماعی خود را حفظ کند از این رو درحال برائت از دولت روحانی است، اما این مورد دیگر و با شرایط موجود در سطح جامعه کارساز نبوده، زیرا همان طور که خرازی به آن اشاره کرده است دیگر مردم و افکار عمومی قبول نخواهند کرد که این بلایی که ۸ سال بر سر مردم آوار شده ماحصل اصلاح طلبان و تکرار‌های بیجا نبوده است.