شناسهٔ خبر: 44903420 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه نسل‌فردا | لینک خبر

سرمقاله

صاحب‌خبر - ادامه از صفحه یک: اهل‌الحق، گردان‌های ابوالفضل‌العباس و گردان قاصم‌الجبارین می‌شود. با این وصف بدیهی است که نیروهای نظامی آمریکایی در منطقه به شدت نگران هر گونه واکنش این بازیگران به خصوص در عراق باشند. از این رو آن‌ها با انتقال و تحرک نظامی یا قدرت‌نمایی در سایه حضور این جنگ‌افزارها (بمب‌افکن‌ها، زیردریایی‌ها و ناوهای هواپیمابر) بخواهند دست به یک موازنه قوا یا بهتر بگویم موازنه وحشت بزنند که ذیل آن این جریانات از انجام هر گونه اقدام ضدامنیت نیروهای آمریکای منصرف شوند. البته قبل از این ماجرا هم، حمله خمپاره‌ای به منطقه سبز بغداد و سفارت ایالات متحده آمریکا در هفته‌های گذشته شکل گرفت که حساسیت‌ها را در میان آمریکایی‌ها افزایش داده که مبادا در نخستین سالگرد ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس برخی گروه‌ها و نیروها تحرکاتی را در دستور کار قرار دهند که شرایط را در عراق پیچیده‌تر کند. سه سناریو محتمل است حال پیرامون شکل‌گیری این دور از تنش جدید احتمالی ایران و ایالات متحده در عراق می‌توان سه سناریو را مطرح کرد؛ اول آنکه تمامی این حملات خمپاره‌ای طی ماه‌های اخیر از اساس ذیل یک اقدام برنامه‌ریزی شده از سوی واشنگتن، ریاض، تل‌آویو و دیگر بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به منظور اتهام‌زنی به تهران و نیروهای همسو با ایران در عراق شکل گرفته است تا از این طریق گسل سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی میان تهران و بغداد حاصل شود و عملاً جمهوری اسلامی از سرپل عراق به دیگر کشورهای محور مقاومت دسترسی پیدا نکند؛ دوم آن که برخی از گروه‌ها و جریان‌های عراقی مشخصاً کتائب حزب‌اله، عصائب اهل‌الحق، گردان‌های ابوالفضل‌العباس و گردان قاصم‌الجبارین که برچسب نیروهای همسو با ایران بر آن‌ها زده شده است از کنترل خارج شده‌اند و بر اساس منافع فردی و گروهی عمل می‌کنند تا جایی که شاهد تهدید علنی علیه «مصطفی الکاظمی»، نخست‌وزیر عراق بودیم که به واکنش شدیداللحن ارتش عراق هم منجر شد و همین امر می‌تواند منافع ایران را هم تحت‌الشعاع قرار دهد. کما این که حضور برخی از مقامات نظامی کشور طی روزهای اخیر در عراق به منظور کنترل این گروه‌ها و جریانات ذیل این سناریو معنا پیدا می‌کند یا این که در نهایت در سالگرد ترور سردار سلیمانی احتمال تلاش جدی برای خروج نیروهای آمریکایی در سایه اوج‌گیری تنش‌ها در دستور کار باشد. هر چند که به نظر می‌رسد با محکوم کردن حمله خمپاره‌ای سفارت آمریکا در بغداد از سوی تهران احتمال سناریوی سوم قدری دور از ذهن به نظر می‌آید مگر آن که این محکومیت با هدف فرار رو به جلو و دور کردن اتهامات مطرح شده باشد. موضع‌گیری وزارت خارجه سنجیده نبود هرچند آقای ظریف یکی از بهترین وزرای امور خارجه طول تاریخ ایران بوده است و برجام نیز قابل دفاع‌ترین سند سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی ایران به شمار می‌رود که دستاورد همین وزیر امور خارجه است اما متاسفانه در هفته‌های اخیر آقای ظریف دست به اتخاذ مواضع، سخنان و واکنش‌هایی زده است که به هزینه‌های غیرضروری دیپلماتیک ایران منجر شده است. از واکنش نسنجیده در برابر شعرخوانی رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه گرفته تا مصاحبه با شبکه افغانستانی یا همین توئیت روز پنجشنبه ایشان. اساساً آقای ظریف گویا فراموش کرده‌اند که حتی همین توئیت در خصوص ایجاد شائبه جنگ می‌تواند چه تبعات جدی برای اقتصاد و معیشت کشور داشته باشد و بازار سکه، ارز، بورس را با چالش مواجه سازد. بدون شک باید این واقعیت‌ها گوشزد شود، اما به طریق درست. نه اینکه با یک موضع‌گیری توئیتری شرایط در داخل کشور را پیچیده و بغرنج کرد. همین حالا هم اقتضائات اقتصادی و معیشتی کشور به شدت شکننده است و با هرگونه موضع‌گیری نسنجیده امکان دارد آستانه تحمل مردم در هم بشکند. نباید با برخی موضع‌گیری‌های نسنجیده شرایط را سخت‌تر کنیم. آقای ظریف به جای این موضع‌گیری توئیتری و دامن زدن به مسئله احتمال جنگ، تنش و درگیری می‌توانستند دست به اتخاذ مواضع سنجیده‌تری بزنند و ضمن روشن کردن اقتضائات سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک عراق در آستانه نخستین سالگرد ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، مانع از سوءاستفاده و موج‌سواری برخی از بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در پیگیری ایران‌هراسی شود، نه اینکه با مطرح کردن شائبه جنگ و ایجاد ابهام بیشتر، التهابات و حساسیت‌ها در داخل کشور را افزایش دهد.

نظر شما