جمهوریت: چهارشنبه عصر علی دایی همراه دخترش از دفتر کارش در خیابان آصف تهران خارج شده بودند که سوار ماشین شوند اما سارقی از پشتسر به او نزدیک شد و در یک چشم برهم زدن گردنبند طلای وی را قاپید و ترک موتور همدستش نشست و هر دو فرار کردند.
بهدنبال این اتفاق، پروندهای در کلانتری دربند تشکیل شد و برای رسیدگی بیشتر پیش روی بازپرس دادسرای ویژه سرقت قرار گرفت. با دستور قاضی گروهی از مأموران پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران مأمور شدند تا هرچه زودتر سارقان را شناسایی و دستگیر کنند.
تیم تحقیق در کوتاه ترین زمان ممکن سارق را دستگیر کرد و امروز اعترافات و اظهارات سارق در رسانه ها منتشر شد.
همه ما در طول زندگی تجربیاتی تلخ از سرقت های کوچک و بزرگ داشته ایم. سرقت از منزل ، خودرو و یا زورگیری و کیف قاپلی و اخیرا موبایل قاپی.
اگر با یکی از این موارد مواجه شده باشید و به کلانتری یا آگاهی مراجعه کرده باشید با انبوه مراجعه کنندگان و مالباختگانی مواجه می شوید که نا امیدانه به پلیس پناه برده اند.
آمارها نشان می دهد که سرقت و کیف قاپی بسیار بالاست و متاسفانه تعداد اندکی از مالباختگان به اموال خود می رسند.
در این مطلب قصد نادیده گرفتن خدمات کارکنان خدوم نیروی انتظامی را نداریم اما جای این پرسش خالی است که اگر مالباخته این پرونده علی دایی نبود و اگر خبر و فیلم دوربین مداربسته این سرقت در رسانه ها پخش نمی شد اکنون سارق پشت میله های زندان بود؟
آیا همه کسانی که روزانه با مواجهه با زورگیران و سارقان حس ناامنی می کنند می توانند امید داشته باشند که ماموران ناجا اینگونه برای پیگیری موضوع اقدام کنند؟
نظر شما