کنسرت کرونایی، احتمال بازگشت مایلی کهن و خانه ای در تصرف قوری ها !
صاحبخبر - تانگو با کرونا، روی صحنه کنسرت! با وجود شرایط پرخطر همهگیری کووید 19، جزیره کیش میزبان کنسرت هوروش بند، رضابهرام، آرون افشار و محسن ابراهیمزاده شده است گروه ادب و هنر - کنسرتهای موسیقی از اسفندماه سال گذشته به دلیل شیوع ویروس کرونا به حالت تعطیل درآمد. در این مدت، برخی خوانندهها با انتشار تک آهنگ یا برگزاری کنسرت آنلاین، ارتباط خود را با هوادارانشان حفظ کردند و برخی، هیچ اثر جدیدی ارائه ندادند. تعدادی دیگر هم، به سراغ آلبوم و آثار نیمهکارهشان یا تدارک آلبوم جدید رفتند. حال، بعد از گذشت 9 ماه و در شرایطی که کرونا همچنان در کشور جولان میدهد، فضای باز آبنمای موزیکال کیش، میزبان خوانندههایی شده است که میخواهند کنسرت برگزار کنند. کنسرت هوروش بند، در آخرین روز مهرماه امسال در جزیره کیش برگزار شد و سه خواننده پاپ دیگر نیز، به زودی کنسرتشان را برگزار میکنند. این در حالی است که گزارش خبرگزاری موج روز سوم آبانماه، به نقل از حسین فرشیدی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، از وضعیت پرخطر کیش در روزهای گذشته و آینده خبر داد. دورهمی در جزیره جزیره کیش همیشه میزبان روزهای پُرکار خوانندههای پاپ کشورمان بوده است. اینبار نیز، بعد از برگزاری کنسرت هوروش بند و رضا بهرام در 30 مهر و اول آبان، جزیره کیش شاهد برگزاری کنسرت آرون افشار و محسن ابراهیمزاده در 7 و 8 آبان ماه خواهد بود. هماکنون بلیت این کنسرتها با افزایش قیمت نسبت به گذشته، در بازه 100، 120، 140، 180، 220 و 250 هزار تومانی به فروش میرسد. هوروش بند، رضا بهرام، آرون افشار و محسن ابراهیمزاده، از آن دست خوانندههای پاپی هستند که اغلب آنها را با یک آهنگ هیتشده میشناسیم. در واقع همه آنها، به یک شکل معروف شدند، آهنگ منتشر کردند و به روی صحنه رفتند. کنسرت آنلاینی نداشتند و حالا، در کنسرت یکدیگر حضور مییابند و یکدیگر را تشویق و تبلیغ میکنند. صحنهگردانی کنسرتگزارها تعداد کنسرتگزارها در کشورمان محدود است و اصولا چرخ همه کنسرتها در کشور توسط همین کارگزاران معدود میچرخد. کنسرتهایی که طی چند روز گذشته در کیش به روی صحنه رفتهاند و قرار است در روزهای آینده اجرا شوند، توسط یک موسسه فرهنگی به مدیریت یکی از این کنسرتگزارهای معروف تدارک دیده شده است. او در گفتوگویی که چند روز پیش با «موسیقی ما» داشت، گفت: «باید صنعت موسیقی حرکت خودش را شروع کند و برگزارکنندگان کنسرت باید با تحمل سختی و فشار، اجراها را آغاز کنند.» جامعه موسیقی مانند دیگر صنفهای هنری، روزگار سختی را پشت سر گذاشته است. آنقدر که رضا صادقی، خواننده پاپ را به گلایه وا داشت و از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درخواست کرد تا درد جامعه موسیقی را بعد از 9 ماه سکون، درمان کند. این وضعیت بر هیچکس پوشیده نیست، اما باید از اینکه جزیره کیش از این پس مقصد همه خوانندهها و هوادارانشان شود، ترسید! کنسرت زیر سایه کرونا کنسرتهای هوروش بند، رضا بهرام، آرون افشار و محسن ابراهیمزاده در یک مکان مشترک، یعنی فضای باز مجموعه آوای خلیجفارس برگزار میشود. طبق آنچه در سایت فروش بلیت این کنسرتها اعلام شده است، بعد از خرید بلیت، باید دو صندلی قبل و بعد از صندلی خریداریشده، در راستای فاصلهگذاری اجتماعی، غیرفعال و غیرقابل فروش شود؛ اما ماجرا فقط این نیست. نباید از یاد ببریم که جزیره کیش، یک مقصد گردشگری مهم در کشور ماست و هنگامی که بازار کنسرت در آن داغ شود، تعداد بیشتری به این جزیره سفر میکنند. در شرایطی که وضعیت همهگیری کرونا اصلاً خوب نیست و آمار درگذشتگان این بیماری، وارد کانال 300 نفر شده، بعید است که چنین تمهیداتی، مانع از انتقال بیماری در برنامههای شلوغی مانند این کنسرتها شود. این در حالی است که اوایل مهرماه امسال، یعنی کمتر از یک ماه قبل، خبرگزاری مهر به نقل از رضانیا، رئیس مرکز توسعه و سلامت کیش گزارش داد که «بر اساس بازدیدهای میدانی از اماکن عمومی و بخشهای مختلف در این منطقه، متاسفانه رعایت نکات بهداشتی در سطح عمومی جامعه ۵۰ درصد کاهش یافته است.» دو روز قبل، فرشیدی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان نیز، از ورود جزیره کیش به وضعیت پرخطر کرونایی خبر داد. هر چند رسیدگی به وضعیت خوانندهها و موسیقیدانان در این روزهای سخت، مهم و ضروری است و باید برای شرایط بغرنج آنها، فکری اندیشید، اما در حالی که کنسرتها به دلیل شیوع کرونا، در سراسر ایران تعطیل شده است، چه ضرورتی دارد که با چنین اقدامی، شرایط را برای دامن زدن به این بحران، فراهم و وضعیت پرخطر را تشدید کنیم؟ دادکان، گرشاسبی، طاهری، مایلیکهن و رغبتی به صف شدند منتقد رسولپناه، گزینه اصلی سرپرستی پرسپولیس در پی اظهارات عجیب مهدی رسولپناه و استعفای قابل پیشبینی او، حالا باشگاه پرسپولیس دچار همان معضلی شده که استقلال حدود یک ماه پیش و در پی برکناری احمد سعادتمند شده بود. رسولپناه که فکرش را نمیکرد اظهاراتش در یک جمع خودمانی ضبط و پخش شود به خاطر فشار وزارت ورزش و افکار عمومی ناچار به استعفا شد هرچند از کنار برخی واقعیتهای تلخ گفتهشده نباید به راحتی گذشت و نهادهای نظارتی و وزارت ورزش باید فارغ از موضوع استعفای سرپرست باشگاه پرسپولیس به موارد فاششده درباره اینجت معروف و باندبازی در تیم و... بپردازند. صرفنظر از پرداختن به این مباحث، وزارت ورزش هرچه سریعتر باید جانشین رسولپناه را انتخاب کند. از لحظهای که او استعفا کرده قطاری از نامها برای مدیریت باشگاه پرسپولیس ردیف شده و حتی برخی از هواداران پرسپولیس برای بازگشت برخی از مدیران سابق و البته موفق در فضای مجازی فعال هستند و هشتگ زدهاند. اکثر هواداران پرسپولیس خواهان بازگشت حمیدرضا گرشاسبی هستند؛ مدیری که به زعم آنها موفق بوده و در دوران مدیریت وی که به دلیل قانون منع بهکارگیری بازنشستهها در مناصب دولتی برکنار شد، سرخها حال و روز خوبی داشتند. البته گرشاسبی مخالفانی هم دارد و عدهای از پرسپولیسیها با استناد به صحبتهای انتقادی برانکو ایوانکوویچ علیه گرشاسبی که او را مقصر جداییاش از پرسپولیس معرفی کرده بود، به دنبال گزینههای دیگری چون علیاکبر طاهری، محمد دادکان و حتی محمد مایلیکهن هستند. البته گرشاسبی به دلیل همان مشکل بازنشستگی و اینکه از مدیران وزارت ورزش نیست شانس کمی برای بازگشت دوباره به پرسپولیس دارد. با این حال گمانهزنی رسانهای هم چند گزینه به لیست آنها اضافه کرده است. برخی منابع خبری از شانس بالای محمد علیپور، رئیس فدراسیون انجمنهای ورزشی و عضو جدید هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس برای تصدی پست سرپرستی باشگاه خبر میدهند. البته این محمد علیپور با محمد علیپور، مدیرعامل باشگاه تراکتور فرق میکند و یک تشابه اسمی جالب است و اگر علیپور سرپرست و در ادامه مدیرعامل باشگاه پرسپولیس شود در لیگ بیستم 2 محمد علیپور به عنوان مدیران عامل 2 باشگاه مختلف حضور خواهند داشت. برخی رسانهها هم از علی رغبتی، عضو منتقد و معترض و البته مستعفی هیئت مدیره باشگاه به عنوان جدیترین گزینه سرپرستی یاد میکنند. رغبتی به طور آشکار با رسولپناه موضع و اختلاف داشت و این مسئله در جریان انتخاب کارگزار باشگاه پرسپولیس علنی و رسانهای شد. مخالفت رغبتی با همکاری دوباره باشگاه با کارگزار قبلی و عدم حضور او در جریان عقد قرارداد و نبود امضایش پای آن، چالش بزرگی ایجاد کرد و رغبتی تهدید به استعفا کرد. او چندی پیش استعفا داد اما درست روزی که رسولپناه کنارهگیری کرد وزارت ورزش با استعفای علی رغبتی که خود از کارمندان ارشد وزارتخانه است مخالفت کرد. به اعتقاد خیلیها مخالفت وزارت ورزش با استعفای رغبتی بیانگر شانس بالای او برای تصدی سمت سرپرستی باشگاه پرسپولیس است. رغبتی در بین اعضای فعلی هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس قدیمیتر بوده و بر تمامی امورات این باشگاه آشناست. از اینرو شانس زیادی دارد تا به زودی به عنوان جانشین رسولپناه معرفی شود. پرونده خانه ای در تصرف قوری ها گفتوگو با «نوشین ابوالقاسم»، کلکسیونری که از ۲۰ کشور جهان حدود ۱۵۰۰ قوری جمعآوری کرده است درباره هنر قوری سازی ، چای ایرانی و... فاطمه قاسمی | خبرنگار اگر کمی به گذشته برگردیم و در رویاهای کودکیمان سیر کنیم، بسیاری از ما زمانی از کودکی و نوجوانیمان را سرگرم جمعآوری اشیایی بودهایم، هرچند کوتاه اما خاطرهاش تا به امروز ما را غرق در لذت وصفناپذیری میکند. از جمعآوری کارتپستال و کارتبازی گرفته تا مداد ، خودکار ، پاککن و کمی حرفهایتر گردآوری تمبر و سکه و اسکناس. همه اینها سرمایه شادی کودکیمان بود برای به رخ کشیدن در جمع دوستان. دنیای مجموعهداریِ اغلب کودکان دیروز، برای خیلیها در همان کودکی جا ماند و در برخی روزبهروز ریشهدارتر شد. البته باید بدانیم که جماعت کلکسیونر زندگی عادی ندارند. از دکوراسیون داخلی خانههایشان گرفته تا خاطرات رنگارنگی که درباره رنج مجموعهداری برایتان روایت میکنند یک فصل مشترک دارد و آن هم دلبستگی به گردآوری اشیای کمیاب است. زندگی نوشین ابوالقاسم، یکی از معدود زنان مجموعهدار ایرانی مختصاتی دارد و با قوری، این شیء سنتی که یکی از نمادهای گرمی کانون خانوادههای ایرانی به شمار میرود عجین است. هر گوشه خانه او مملو از قوریهای خوشرنگ و لعاب ایرانی و خارجی است. برای او مجموعهداری قوری، عشقی است که چند سالی میشود همراه اوست و در جمعآوری قوریهای متنوع، تجربه و البته تخصص دارد. آنچه در پرونده امروز زندگیسلام میخوانید گفتوگوی ما با اوست. مجموعهداری قوری با مدرک فیزیوتراپی «ابوالقاسم» متولد 1353 دانش آموخته رشته فیزیوتراپی و هم اکنون مادر دو فرزند و خانهدار است. در پاسخ به سوال ما که از کی و چرا «قوریها» انتخاب مجموعهداریاش بوده است، میگوید: «من از بچگی علاقه زیادی به ظروف مینیاتوری داشتم. این علاقه در وجودم بود تا اینکه از میان ظروف مینیاتوری بهتدریج قوریها به نظرم جذابتر و شیرینتر آمدند. از حدود 15 سال قبل بهطور تفریحی کارهایی را جمعآوری میکردم اما بهطور حرفهای از پنج سال پیش تا به امروز بیش از 1500 قوری گردآوری کرده ام. هرچه بیشتر در این مسیر پیش رفتم با انواع قوریها از نظر ظاهر، پیشینه تاریخی، ارزش مادی و کاربردشان بیشتر آشنا شدم و مجموعهام را به انواع و اقسام قوریهای کوچک و بزرگی که ارزش کلکسیونی دارند، گسترش دادم.» از او پرسیدیم آیا در فکر جمعآوری سماور و کتری که از دیگر متعلقات چایخوری و همراه قوری هستند، هم بوده است که پاسخ داد: «اشکال و نقوش متفاوت و بیحد و مرز قوری به اندازهای است که در خیلی موارد بهجای یک شئ کاربردی، یک اثر هنری محسوب میشود و همین دلیل کافی است که مرا علاقهمند به قوریهای ظریف و زیبای چینی با پیچیدگیهای منحصر به فرد خودش کند. حس خوبی که از این شیء میگیرم بیشتر از اشیاء دیگر از جمله سماور و کتری و... است.» این کار را فقط برای دل خودم انجام میدهم نه درآمدزایی این بانوی مجموعهدار در پاسخ به سوال ما که این کار را بهعنوان یک سرمایهگذاری و درآمدزایی انجام میدهد یا پرکردن اوقات فراغت، میگوید: « این کار را فقط برای دل خودم انجام میدهم و از آن لذت میبرم. به جنبه مالی آن اصلا فکر نمیکنم و تا امروز برایم درآمدی نداشته و آنچه برای من ارزش دارد این است که پس از خودم مسئولیت نگهداری از این گنجینه با ارزش را به فرزندانم بسپارم.» او در ادامه میگوید: «به دنبال فرصتی هستم تا شرایطی پیش بیاید که بتوانم جایی را برای نگهداری غیر از خانه فراهم کنم یا مثلا اسپانسری اعلام آمادگی کند و ایده و محلی برای نگهداری و به نمایش گذاشتن این قوریها برای دیگران ارائه دهد. حتی حاضرم به اتفاق دیگر مجموعهداران خانگی این ایده را پیاده کنم. افرادی که در سطح خیلی بالاتری مجموعهداری میکنند، معمولا تمایلی به نمایش مجموعه نفیس خود ندارند و مجموعهداران عادیتر مثل من هم به حمایت بزرگی برای پیادهسازی این ایده نیازمندیم. یکی از دلایلی که من به تازگی فعالیتم را در فضای مجازی بیشتر کردم همین است چون برای گسترش این مجموعه به سمت یک مجموعه حرفهایتر هم به توان مالی بهتر و هم به فضای بیشتری نیاز دارم.» قیمت گرانترین قوری دنیا، 3میلیون دلار است این خانم نه تنها برای گردآوری این ظروف دوستداشتنی همت کرده بلکه درباره قوریها و تاریخچهشان هم پژوهش میکند. او میگوید: «خاستگاه قوری کشور چین است و قدیمیترین قوری شناخته شده به شکل قوریهای امروزی مربوط به قرن 15 است و گانگچون نام دارد. گرانترین قوری هم به ایگویست به معنای خودخواه شهرت دارد. این قوری جواهرنشان متشکل از تعداد زیادی الماس و یاقوت است و قیمت آن سه میلیون دلار برآورد و در کتاب گینس هم ثبت شده است. هم اینک طبق دانستههای من کاملترین مجموعه قوری مربوط به فردی چینی به نام «تانگ یو» با سیهزار قوری است. در ایران مجموعهداران قوری دیگری هم هستند که از طریق فضای مجازی با آنها آشنایی دارم اما اطلاع دقیقی از تعداد قوریهای مجموعهشان ندارم چون برخی علاقهمند به ذکر جزئیات نیستند.» به چای ایرانی تعصب دارم از این مجموعهدار قوری نظرش را درباره نوشیدنی چای هم پرسیدیم: «خاستگاه چای هم مثل قوریها از کشور چین است و بعد از بسیاری از کشورهای جهان به ایران راه پیدا کرد و به نوشیدنی محبوب ایرانیان تبدیل شد. برای خیلی از ما چای و ترکیبات مختلف کلامی آن مثل یک قوری چای، یک استکان چای و... یادآور مفاهیمی مثل حس آرامش، امنیت، خانواده و دوست است. از شیرینترین لحظات زندگی ما ایرانیان نوشیدن چای و گفتوگو همراه یک رفیق یا خانواده است. هم اکنون در بخش بزرگی از کشتزارهای شمال ایران چای ایرانی اصیل کشت میشود که رنگ و عطر غیرطبیعی ندارد و برای دم کشیدنش باید صبوری کرد. اما با ورود چایهای مختلف خارجی با عطر و رنگهای افزودنی و قیمتهای گزاف، چای ایرانی بیمزه و نامرغوب بهنظر میآید ولی همین چای ایرانی با عطر کمتر و البته طعم خاصتر، پرخاصیت و ارگانیک مورد علاقه من است و به آن تعصب دارم.» همچنین خانم ابوالقاسم در پاسخ به سوال ما مبنی بر چگونگی پیداکردن این قوریها و ملاک خریدشان اینطور توضیح میدهد: «هم اکنون بهترین جا برای خرید اشیای کلکسیونی مثل قوری و سایر ظروف آنتیک، فروشگاههای مجازی و اینترنتی است. من بسیاری از این قوریها را از بازارهای سنتی کشور خودمان، سایتهای خرید و فروش و البته فضایمجازی خریدهام. اطرافیان هم چون همه از علاقه من به قوری خبر داشتند، هر فردی که سفر خارجی میرفت، برایم یک قوری از آن کشور میآورد. الان در مجموعهام بیش از 1500عدد قوری دارم و دست کم از 20 کشور جهان یک قوری به عنوان نماینده در خانهام وجود دارد.» مجموعهداری بدون همراهی خانواده امکانپذیر نیست مجموعهداری ضمن صرف هزینه، نیازمند وقت هم هست. از او پرسیدیم آیا در سالهای مجموعهداریاش از این قوریهای جاگیر، از طرف خانواده یا نزدیکانش با اعتراض یا واکنش منفی مواجه شده است؟ که پاسخ داد: «مجموعهداری هر چیزی بدون همراهی و تشویق خانواده امکانپذیر نیست و من خوشبختانه در جمع چهار نفره خانوادهام همواره این حمایت را گرفتهام. همسرم به علاقهام در جمعآوری اشیای قدیمی احترام میگذارد اما در کل به صورت جسته و گریخته از طرف دیگران واکنشهای منفی داشتم و این واکنشها انگیزهام را برای ادامه کار کمتر نکرده است. اگر امروز بتوانم یک قوری هزارتومانی بخرم با کمال میل این کار را خواهم کرد و میدانم این قوری در آینده ارزش مادی و معنوی چندبرابری خواهد داشت. مطمئنم پولی را که همه این سالها به تدریج صرف خرید قوری کردم اگر پسانداز کرده بودم هیچ برنامه خاصی را نمیتوانستم عملی کنم. اما با ارزشی که این مجموعه در آینده پیدا خواهد کرد شاید بشود به دید یک سرمایه و گنجینهای نگاه کرد که به فرزندانم واگذار خواهم کرد.» او درباره خرید این مجموعهها میگوید: «با اینکه خانهدارم اما برای خودم پسانداز و اندوختهای دارم که با بودجهبندی درست بهراحتی میتوانم از عهده مجموعهداریام بربیایم. خوشبختانه جا افتاده است که برای خرید آنتیکهای گرانتر از جمله قوریها، فروشنده هااعتماد میکنند و هزینه خریدشان را به شکل همان نسیهبر قدیمی با ما حساب میکنند، چون میدانند ما مجموعهدار هستیم اما موردهایی هم بوده که با توان مالی من هماهنگ نبوده و برای همیشه بیخیالش شدم.» مجموعه داری با مستاجری جور در نمی آید یکی از مشکلات مجموعهداری، محل نگهداری مجموعههاست و اغلب این آثار فرهنگی و هنری در منازل نگهداری میشوند که دراینصورت هم فضای زندگی خانواده را اشغال میکنند و هم مجموعهها در معرض خطرات احتمالی قرار میگیرند. حال اگر این مجموعه، قوریهای جاگیر باشند احتمالا چالشهای بیشتری برای محل نگهداری، محافظت و غبارروبی دارند. از «نوشین» درباره این چالشها پرسیدیم: «خانه من در تصرف قوریهاست. قوریها را در سقف ، دو کنج خانه و در قفسههایی که مخصوص همین کار سفارش دادهام روی هم یا جلوی هم چیدهام و دری شیشهای محافظ آنها در برابر افتادن، گرد و خاک و ... است. بزرگترین دغدغه من محل مناسب برای نگهداری آنهاست. تا الان در فضای خانه این مسئله را حل کردم اما با توجه به تعداد زیاد آنها کمکم با مشکل روبهرو میشوم و در فکر جایی بهتر برای آنها هستم. نظافت قوریها هم هیچوقت به صورت یکجا و در یک روز مقدور نیست و هر از گاهی بهترتیب قفسهها را گردگیری میکنم. ما آپارتماننشین هستیم و خوشبختانه در منزل پدری همسرم زندگی میکنیم و اگر قرار به جابهجایی هر ساله بود هیچوقت دست به چنین کاری نمیزدم چون مجموعهداری قوری با مستاجری جور در نمیآید.» قوریهای تزاری از معروفترین قوریهای دنیا هستند تنوع در رنگ و اندازه از جمله ویژگیهای بارز مجموعه قوریهای «نوشین ابوالقاسم» است که به نمایندگی از کشورهای سازندهشان سالها در کنج این خانه ایرانی جا خوش کردهاند. از قوریهای فانتزی طرح جعبه اسباببازی و بچهخرگوشها گرفته تا قوری های نفیس ناصری ایران خودمان، تزاری روس و برنز چین. این مجموعهدار در این باره توضیح میدهد: «قوریهای ناصری، مظفری، احمدشاهی و ... جزو گرانترین قوریهای موجود در ایران هستند که در دوران سلطنت شاهان قاجار به درخواست درباریان به کشورهایی مثل روسیه و ژاپن سفارش داده شدهاند و تصویر یکی از شاهان یا شاهزادگان قاجار روی آنها نقش بسته است. بنابراین این قوریها علاوه بر قدمت، از سری قوریهای کمیاب و ارزشمند به شمار میروند و هر مجموعهداری علاقه مند به داشتن این قبیل قوریهاست.» او در ادامه میگوید: «بهترین قوریهای روسی که در ایران و دنیا بهخاطر جنس، طرح، زرق و برق پادشاهی و هنری بسیار معروف اند قوریهای تزاری مربوط به قبل از انقلاب کمونیستی در روسیه و زمان تزارهاست و قوریهای مورد استفاده قاجار هم مربوط به همان دوره است. قوریهای تولیدی دو کارخانه روسی کوزنتسوف و گردنر در زمان تزارها، به دلیل ویژگیهای منحصر بهفردشان به قوریهای موزهای مشهورند. من هم در مجموعه خودم دو نمونه از این قوریها را دارم. یک قوری تزاری سالم و با گل زیبا، حداقل پنجمیلیون ارزش دارد البته این قیمتگذاریها حساب و کتاب ندارد و ممکن است خیلی بالاتر هم معامله شود.» روزگاری که قوری از کاربردی بودن به سمت هنری بودن رفت این مجموعهدار میگوید: «قوریهایی در موزه قرار میگیرند که یک ویژگی خاصی دارند یا تعداد محدودی از آنها در دنیا موجود باشد. حدودا مصادف با دوره قاجارها قوریهایی که در دنیا تولید میشدند برخلاف قوریهای امروزی از کاربردی بودن به سمت هنری بودن رفتند. مثلا در آن زمان کارخانهای یک قوری با یک گل منحصر بهفرد طراحی میکرد که اگر امروز در دسترس باشد یک قوری موزهای است که قیمت مشخصی ندارد. قوریهای ناصری هم به دلیل سفارشی بودن، تعداد کم و پیشینه تاریخی که دارند در بین مجموعهداران به قوری موزهای مشهورند.» او در ادامه درباره قوری فرمایشی توضیح میدهد: «داستانش از این قرار است که از زمان قاجارها، دولتمردان و تاجران رفتوآمد بیشتری به کشورهای خارجی داشتند و هر خاندانی ظروف چینی را به کارخانه چینیسازی خاصی با درج نام خودشان روی ظروف سفارش میدادند. مثلا روی ظرف قید میشد به فرمایش امینالضرب داراب. در زمان پهلوی این شیوه کمی از شخصی بودن درآمد و این شرکتها بودند که به نام خودشان ظروف چینی را به کارخانهای در ژاپن یا آلمان سفارش میدادند. مانند همین ظرفهای گلسرخی که به سفارش تاجرانی مثل ورشوچیان، پورمحمد، پورآبادان و... ساخته میشده است.» هنر جدیدم، ساخت قوری چوبی است مدتی است نوشین ابوالقاسم با ذوق هنری که دارد دست به ساخت قوریهای چوبی هم زده است تا تعدادی از آنها را در کنار مجموعه خود جای دهد. در اینباره میگوید: «چند سالی است همزمان با شروع مجموعهداری حرفهای به آموختن هنر چوب علاقهمند و در این مسیر با آقای محمدعلی ودود استاد مسلم هنرهای چوبی آشنا شدم. بعد از آشنایی با شاخههای مختلف هنرهای چوبی به فکر ساخت قوریهای چوبی افتادم که با آموزشهای ارزشمند استاد این فکر محقق شد. متاسفانه بهخاطر کرونا کلاسهای آموزشی فعلا متوقف شده و کار جدیدی در دست ساخت ندارم اما در اولین فرصت این مجموعه را هم با جدیت گسترش خواهم داد. الگوی ساخت اینها، قوریهای جدیدتر و فانتزی هستند که در سایتی مثل آمازون به فراوانی پیدا میشوند و چون دسترسی به این قوریها در شرایط فعلی امکانپذیر نیست، همانها را بهعنوان مدل با چوب میسازم.»∎
نظر شما